کسی که چنین سوالی برایش مطرح شده احتمالا کسی است که در گام اول شروع یک استارتاپ است. یعنی زمانی که صرفا یک ایده استارتاپی دارد ولی درباره راه اندازی استارت اپ چیز زیادی نمیداند. در این مطلب میخواهیم بگوییم چرا این سوال اشتباه است و پرسش و پاسخ درست چیست؟
استارتاپ و راه اندازی آن به طور کلی متفاوت از کسبوکارهای کوچک و متوسط معمول است. برای استارتاپ ها هزینه راه اندازی و سرمایه اولیه اصلا مطرح نیست. برای یک کسبوکار کوچک مثلا راهاندازی یک کافیشاپ میتوان چنین دو دو تا کرد:
هزینه اولیه راهاندازی کافیشاپ = هزینه دکور + هزینه وسایل + هزینه موارد اولیه + اجاره + نیروی انسانی + مجوز و…
این محاسبات تقریبا برای محسابه هزینه لازم برای راه اندازی کفایت میکند و یک حسابداری ساده در طول سال می تواند هزینه و درآمد را برای شما مشخص کند. اما درباره استارتاپها این طور نیست. شما برای جذب سرمایه برای استارتاپتان نیاز دارید تا چندین مرحله جذب سرمایه داشته باشید که عبارتند از:
مرحله پیشبذری: مرحلهای که در آن سرمایه مورد نیاز برای اعتبارسنجی ایده استارتاپ و ساخت تصویر یا ماکتی از آن جذب میشود.
مرحله بذری: مرحلهای که در آن سرمایه مورد نیاز برای ساخت محصول اولیه و MVP اصطلاحا و تست بازار مورد استفاده قرار میگیرد.
سری A: مرحلهای که در آن محصول و راهکار شرکت تقریبا شکل گرفته است و سرمایه برای توتسعه اولیه شرکت و نفوذ جدی تر در بازار مصرف میشود.
سری B: مرحلهای که در آن سرمایه موردنیاز است تا شرکت به خوبی اسکیلآپ کرده و به مرحله بلوغ از چرخه عمر خود برسد.
سری CوDو… : مراحل بعدی که گاها در دنیا تا مرحله H نیز پیش رفته است سرمایه موردنیاز برای توسعه جغرافیایی به کشورهای دیگر و رشد در مقیاس جهانی مصرف میشود و نیز ایجاد کارآفرینیهای سازمانی و شرکتهای زایشی.
بنابراین اصلا یک مرحله جذب سرمایه معنی ندارد که بخواهید هزینه راه اندازی استارت اپ و سرمایه اولیه آن را بدست آورید. ممکن است شما در هر کدام از این مراحل جذب سرمایه بسته به خیلی عوامل عددهای مختلفی جذب سرمایه داشته باشید و خب همه اینها روی محاسبه هزینه راه اندازی استارتاپ شما موثر باشد. البته این گزاره مثال نقض نیز دارد و آن استارتاپهایی هستند که اصطلاحا بوت استرپ کردهاند و خودشان توانستهاند بعد از صفر یا یک یا چند راند جذب سرمایه روی پای خودشان بایستند و هزینه و درآمد را مدیریت کنند و رشد خود را از طریق سود خود ادامه دهند.
حال که دانستید این سوال هزینه راه اندازی استارتاپ در ایران چقدر است سوال آن چنان درستی نیست باید نکاتی را هم بگوییم تا دید بهتری به شما بدهد.
عمده هزینه راه اندازی استارتاپ و حدود آن
هزینههای اصلی راه اندازی استارت آپ در ایران و البته در کل جهان عمدتا این موارد است که معمولا بیش از ۷۵ درصد هزینههای هر استارتاپی را شکل می دهند:
منابع انسانی
بازاریابی
زیرساخت فنی یا فرآیندی
در اکثر دنیا هزینه اول هزینه نیروی انسانی است. از آن جا که استارتاپ اغلب کسبوکاری فناورانه است افرادی را جذب میکند که افراد متخصص و بادانشی در حوزه کاری خود هستند. مثلا یک برنامهنویس نسبتا حرفهای که حداقل ماهانه ۵ میلیون تومان از شما حقوق دریافت میکند تا برنامهنویسان ۱۵ میلیون تومانی حرفهایتر که در اختیار کمپانیهای بزرگتر هستند. همچنین مدیران حرفهای دیجیتال مارکتینگی که زیر ۴ میلیون در ماه حقوقشان نیست. البته از سویی دیگر استارتاپها تلاش میکنند تا با اتوماسیون فرایندهای داخلی شرکتشان هم به مقیاسپذیری خود بیشتر کمک کنند و هم نیاز به نیروی انسانی را در خود کاهش دهند.
هزینه عمده بعدی هزینه بازاریابی است. هزینه بازاریابی در راه اندازی استارتاپ بیشتر به ابزارهای جذب و تبلیغات وابستگی دارد. مثلا اگر شما بخواهید از گوگل ادز استفاده کنید باید مثلا به ازای هر کلیکی که برای سایت خود میآورید از چند سنت تا چند دلار بپردازید و خب از این بین احتمالا فقط یک کلیک منجر به خرید میشود و مابقی سایت را ترک میکنند. یا با استفاده از سرویسهای داخلی مثل یکتانت می توانید هر کلیکی حدود ۱۰۰ تومان ورودی داشته باشید.
این اعداد حدودی را برای نزدیک شدن ذهن شما به هزینه ها بیان کردیم ولی بسته به صنعت و استراتژیها و رقابت ممکن است واقعا از چند صد برابر تا یک سوم این اعداد هزینه کرد.
برای درک بیشتر این گونه حوزه استارتاپها پیشنهاد میشود از مشاور استارت آپ بهره ببرید تا قدری به چارچوب بازار و صنعت موردنظر خود واقف شوید. همچنین مطالعه کتاب های استارتاپی هم بسیار توصیه میشود.