گروه سیاسی: یک کارشناس سیاست خارجی درباره مهمترین تبعات صدور قطعنامه جدید علیه ایران گفت:رئیسی مجبور شده آشی را مصرف کند که مجلس با چندمن روغن برای دولت روحانی پخته بود!
رضا نصری افزود:شورای حکام طیفی از گزینهها پیش رو دارد که انتهای آن ارجاع موضوع ایران به شورای امنیت است.در مقطع فعلی بعید است ایران را به شورای امنیت ارجاع دهند. اما اگر پیش از جلسه توافقی صورت نگیرد، بعید میدانم هیچ اقدامی انجام ندهند و بی تفاوت از کنار ایران بگذرند.
اعضای شورای حکام مدعی خواهند شد مجبور هستند در برابر اقدامات یک کشور عضو آژانس (ایران) – که به زعم برخی اقداماتش با تعهداتش سازگار نیست – از اعتبار و جایگاه آژانس دفاع کنند تا به زعم آنها رفتار ایران بدعت و رویه و الگوی رفتاری دیگران نشود. یعنی ممکن است مدعی شوند میخواهند این پیام را به ایران و سایر اعضای آژانس منتقل کنند که «عدم همکاری با آژانس» هزینه دارد.یکی از مهمترین تبعات صدور این قبیل قطعنامهها این است که به نوعی به فشارهای آمریکا – که تا به امروز جنبه یکجانبه و غیرقانونی دارد – وجاهت قانونی و بینالمللی میبخشد و دستش را برای بحرانسازی، تطهیر وجهه خود و مقصر جلوه دادن ایران در پرونده هستهای، هل دادن پرونده به سمت حوزه امنیتی، اجماعسازی و اعمال افشار مجدد بازتر میکند.
وی افزود: اگر به واسطه یک قطعنامه وزن و اعتبار آژانس پشت آمریکا قرار بگیرد و ایران از جایگاه «محق» و «طلبکار» به جایگاه «خاطی» و «بدهکار» تنازل پیدا کند، این زمینه برای اروپاییها نیز آماده میشود تا با هماهنگی آمریکا قانونشکنی کنند.در زمان تصویب قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» هشدار داده بودیم که موضوع «نظارت و بازرسی آژانس» موضع بسیار حساسیتبرانگیزی در محافل بینالمللی و افکار عمومی است و مستعد است به واکنش تند شورای حکام آژانس، همسویی بیشتر آمریکا و اروپا، ارجاع موضوع به شورای امنیت یا توسل طرف غربی برجام به سازوکار ماشه منتهی شود.امروز شاهدیم چگونه همین موضوع به یک چالش مهم برای دستگاه دیپلماسی تحت هدایت امیرعبدللهیان تبدیل شده است.
فراموش نکنیم در دهه ۱۳۸۰، یک سوءبرداشت و یک محاسبه غلط در دولت آقای احمدینژاد در مورد احتمال ارجاع پرونده ایران از شورای حکام به شورای امنیت، و متعاقباً یک محاسبه نادقیق در باره سیر پرونده و دامنه اختیارات شورای امنیت، فریب به یک نسل است ایران را درگیر کرده است.
رضا نصری افزود:شورای حکام طیفی از گزینهها پیش رو دارد که انتهای آن ارجاع موضوع ایران به شورای امنیت است.در مقطع فعلی بعید است ایران را به شورای امنیت ارجاع دهند. اما اگر پیش از جلسه توافقی صورت نگیرد، بعید میدانم هیچ اقدامی انجام ندهند و بی تفاوت از کنار ایران بگذرند.
اعضای شورای حکام مدعی خواهند شد مجبور هستند در برابر اقدامات یک کشور عضو آژانس (ایران) – که به زعم برخی اقداماتش با تعهداتش سازگار نیست – از اعتبار و جایگاه آژانس دفاع کنند تا به زعم آنها رفتار ایران بدعت و رویه و الگوی رفتاری دیگران نشود. یعنی ممکن است مدعی شوند میخواهند این پیام را به ایران و سایر اعضای آژانس منتقل کنند که «عدم همکاری با آژانس» هزینه دارد.یکی از مهمترین تبعات صدور این قبیل قطعنامهها این است که به نوعی به فشارهای آمریکا – که تا به امروز جنبه یکجانبه و غیرقانونی دارد – وجاهت قانونی و بینالمللی میبخشد و دستش را برای بحرانسازی، تطهیر وجهه خود و مقصر جلوه دادن ایران در پرونده هستهای، هل دادن پرونده به سمت حوزه امنیتی، اجماعسازی و اعمال افشار مجدد بازتر میکند.
وی افزود: اگر به واسطه یک قطعنامه وزن و اعتبار آژانس پشت آمریکا قرار بگیرد و ایران از جایگاه «محق» و «طلبکار» به جایگاه «خاطی» و «بدهکار» تنازل پیدا کند، این زمینه برای اروپاییها نیز آماده میشود تا با هماهنگی آمریکا قانونشکنی کنند.در زمان تصویب قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» هشدار داده بودیم که موضوع «نظارت و بازرسی آژانس» موضع بسیار حساسیتبرانگیزی در محافل بینالمللی و افکار عمومی است و مستعد است به واکنش تند شورای حکام آژانس، همسویی بیشتر آمریکا و اروپا، ارجاع موضوع به شورای امنیت یا توسل طرف غربی برجام به سازوکار ماشه منتهی شود.امروز شاهدیم چگونه همین موضوع به یک چالش مهم برای دستگاه دیپلماسی تحت هدایت امیرعبدللهیان تبدیل شده است.
فراموش نکنیم در دهه ۱۳۸۰، یک سوءبرداشت و یک محاسبه غلط در دولت آقای احمدینژاد در مورد احتمال ارجاع پرونده ایران از شورای حکام به شورای امنیت، و متعاقباً یک محاسبه نادقیق در باره سیر پرونده و دامنه اختیارات شورای امنیت، فریب به یک نسل است ایران را درگیر کرده است.