دیدن این زنان و دختران، نشان میداد که جبر اجتماعی و محیط زندگیشان آنها را به مسیر نامناسبی وارد کرده است اما بهراستی، حال چه کسی باید این زنان و دختران را از زندگیهای آغشته به بزه و آسیبهای اجتماعی نجات دهد؟
دراینبین، بهعنوان سرپناههایی به شکل موقتی برای این افراد، شلترها یا سرپناههای شبانهای راهاندازی شد، اولین این مراکز، مرکز خانه خورشید است که از سال ۱۳۸۵ در دروازه غار تهران به پیشنهاد سازمان بهزیستی راهاندازی شد، این مرکز، با هدف ارائه غذای گرم، لباس و پوشاک، دارودرمانی و آموزش به زنان آسیبدیده تأسیسشده و فعالیتهایی نظیر خدمات حمام، دادن یک وعده غذای گرم، میانوعده و چای، یوگای خنده، تماشای فیلم سینمایی، داستاننویسی، کتابخوانی، کلاسهای آموزشی، مشاوره فردی و گروهی در بخش مددکاری اجتماعی و روانشناسی، برگزاری جلسات هفتگی قطع کامل سوءمصرف مواد مخدر و محرکها در این مؤسسه برگزار میشود.
لیلا ارشد که در سال ۱۳۹۵ موفق به دریافت نشان مسئولیت اجتماعی نیز شده، مؤسس این مرکز است.
در این راستا، برآن شدیم تا پای صحبتهای این بانوی فعال اجتماعی بنشینیم و وضعیت این روزهای مراکز شبانه زنان را جویا شویم که در ادامه آن را میخوانید:
از سال ۱۳۹۷ و ۹۸ مشکلات اقتصادی به گروههای هدف ما آسیب زد
لیلا ارشد در گفتوگو با خبرنگار قلم با بیان اینکه این روزها به سبب شرایط اقتصادی و شیوع ویروس کرونا و البته از طرفی به سبب سردی هوا شاهد افزایش ورودی به شلترها هستیم، مطرح کرد: از سال ۱۳۹۷ و ۹۸ مشکلات اقتصادی به گروههای هدف ما آسیب زد و گویی شیوع ویروس کرونا، شلیک آخر این ماجرا بود و اوضاع را سختتر کرد.
وی با بیان این موضوع ادامه داد: این روزها، همان کارهای حداقلی و کارهای روزانهای که این زنان، همسرانشان و یا شرکای جنسیشان داشتند نیز تعطیل شده است.
مؤسس نخستین مرکز گذری کاهش آسیب اعتیاد زنان در کشور با تصریح بر این موضوع خاطرنشان کرد: خود مردها و پسرهای این خانوادهها و خانمهایی که آسیبدیده اجتماعی هستند، در تالارها، رستورانها و سالنهای آرایشی و زیبایی کار میکردند و در حال حاضر، همه کارهایشان را از دست دادهاند. حتی زبالهگردی آنها نیز الآن به سبب شیوع ویروس کرونا شرایط دشواری پیدا کرده است.
ارشد با بیان این موضوع، مطرح کرد: کرونا مزید بر همه این مشکلات قبلی شد، از سویی، هزینههایی را بر این خانوادهها نیز تحمیل کرد؛ بهعنوانمثال، آنها مجبور شدند در راستای درس خواندن و حضور در کلاسهای مجازی برای فرزندانشان وسیله هوشمند خریداری کنند.
وی به دیگر مشکلات این زنان اشاره کرد و افزود: از مهمترین مشکلات گروههای هدف ما، افزایش اجاره خانهها بود.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: لااقل در دوران بحرانی میشد این افراد را از امکاناتی چون خدمات درمانی بهرهمند کرد، چراکه حمایتهای درمانی برای این افراد لازمه جدی است که باید به آن توجه نمود. هزینه درمان بر این زنان تحمیل میشود و از آنجا که این زنان عموماً اوراق هویتی ندارند و یا بدون هرگونه مجوزی زندگی میکنند، در صورت درگیری با بیماری، خودشان و فرزندانشان نیز ممکن است، عامل انتقال آن به دیگران شوند.
مؤسس نخستین مرکز گذری کاهش آسیب اعتیاد زنان در کشور به وضعیت شیوع ویروس کرونا و لزوم توجه به این موضوع اشاره کرد و گفت: مسئولین میتوانند حداقل در این دوران بحرانی، از این زنان حمایت کنند و امکاناتی چون خدمات درمانی و حمایتهای درمانی را برای آنها در نظر بگیرند و بهنوعی پیش روند که در این دوران، امکانات تأمین اجتماعی برای این زنان رایگان باشد.
ارشد در ادامه صحبتهای خود، با تصریح بر اینکه این موضوع را قبول ندارم که این زنان از شرایط پیشآمده زندگیشان، راضی هستند و مراکز سرپناه شبانه را بهسان هتل میبینند و دوست دارند که مادام در آن حضور داشته باشند، خاطرنشان کرد: بهراستی باید دید، کدام زن ایرانی است که دوست داشته باشد با حداقل امکانات و در یک جای عمومی زندگی کند؟!
کدام زن ایرانی است که سلامت، لذت از زندگی، احترام و تعلق را دوست نداشته باشد و از اینکه در یک فضا با یک سری زن دیگر بهصورت گروهی و تنها در شبها زندگی کند، رضایت دارد؟
وی ادامه داد: کدام زن ایرانی است که سلامت، لذت از زندگی، احترام و تعلق را دوست نداشته باشد و از اینکه در یک فضا با یک سری زن دیگر بهصورت گروهی و تنها در شبها زندگی کند، رضایت دارد؟
این مددکار اجتماعی با بیان اینکه انسان همیشه بهدنبال شرایط خوب و آسان است، مطرح کرد: این زنان مجبورند که ساعت هشت صبح از این مرکز بیرون روند و حق انتخابی در این مسیر ندارند، از سویی در زندگیشان و درگیر شدنشان با آسیبهای اجتماعی نیز حق انتخابی نداشتهاند.
ارشد با بیان اینکه این جبر زندگی بوده است که باعث شده این زنان در چنین وضعیتی وارد شوند، خاطرنشان کرد: مراکز سرپناه شبانه در این مسیر ایجاد و راهاندازی شدند که چنین زنانی شب را بیرون نمانند و با آسیبهای اجتماعی، خفتگیری، سردی هوا و تهدیدهای بسیار روبرو نشوند.
وی در ادامه این موضوع یادآور شد: بیرون ماندن چنین زنانی در طول شبانهروز، هزینههای جسمی، جنسی و روانی بسیاری را بر آنها تحمیل میکند و افرادی که میگویند که مراکز شبانه خوب نیست و یا این زنان، از این وضعیت زندگی راضی هستند بهراستیکه از دوردست گروه هدف را دیده و وضعیت آنها را نشناختهاند.
مؤسس نخستین مرکز گذری کاهش آسیب اعتیاد زنان در کشور ادامه داد: این حداقل امکاناتی است که دولتها برای حمایت از گروههای هدف خود بایستی در نظر بگیرند.
در ادامه پیگیر وضعیت مرکز سرپناه شبانه همدان و البته اما و اگرها در رابطه با جانمایی آن شدیم، در این راستا گفتگویی با معاون امور فرهنگی و پیشگیری ادارهکل بهزیستی استان همدان ترتیب داده شد که در ادامه آن را میخوانید:
برنامهای برای جابهجایی مرکز نداریم
شجاع احسانی در گفتگو با خبرنگار قلم در پاسخ به اینکه از ابتدای شیوع ویروس کرونا شاهد افزایش یا کاهش ورودی به شلتر همدان بودهایم؟ مطرح کرد: نسبت به موعد مشابه سال گذشته در این زمینه تغییری نداشتهایم اما درمجموع، در فصول سرد سال میزان ورودی به این مرکز سرپناه شبانه زنان بیشتر میشود.
وی با بیان اینکه در حال حاضر حدود شبی ۱۵ نفر در این مرکز استقرار دارند، اظهار کرد: با توجه به شیوع ویروس کرونا برای این افراد پروتکلهای بهداشتی رعایت میشود و یارانهای را برای تأمین امکانات موردنیاز آنها اختصاص دادهایم.
معاون امور فرهنگی و پیشگیری ادارهکل بهزیستی استان همدان در پاسخ به اینکه آیا برای جابه جایی این مرکز و خارج کردن آن از بدنه شهری همدان برنامهای دارید یا خیر؟ عنوان کرد: برای جابهجایی برنامهای نداریم چراکه برای راهاندازی یک مهدکودک در محله هم مشکل داریم و علیرغم اینکه کودکانی سالم در این مرکز رفتوآمد دارند، اما بازهم مردم محلی ناراضیاند و حال، این زنان که افرادی آسیبدیده هستند برای استقرار در یک محله همواره با عدم پذیرشهای مردمی مواجه هستند بدینسان، حال که این مکان متعلق به بهزیستی است و حداقل مالکیت مکان با بهزیستی است، آنها را جابهجا نخواهیم کرد.
احسانی ادامه داد: اگر خیّری نیز بخواهد مکانی را برای این افراد در نظر بگیرد، مردم نمیگذارند که چنین مرکزی در محلهشان مستقر شود پس همین مکان فعلی، بهترین مکان برای این افراد است مگر اینکه یک نهاد مانند شهرداری، مکان مناسبی را برای این امر اختصاص دهد.
وی در پایان گفتگو خاطرنشان کر: در این زمینه نیاز به پذیرش فرهنگی است بدینسان، فکر نمیکنم که بتوان یک مکان استیجاری را برای افراد در نظر گرفت.
مراکز سرپناه شبانه زنان برای زنانی آسیبدیده و البته بیخانمان تعریف شده تا شب را به دور از آسیبهای اجتماعی و فرهنگی و البته روانی، مشکلات بسیار و کارتنخوابی و مسائلی ازایندست، به صبح برسانند اما نیاز است تا بهراستی، زنجیره آسیبهای اجتماعی را قطع و به این زنان، در زمینههای مختلفی کمک کنیم تا به بازتولید آسیبها کمک نکنیم.
زنان و دخترانی که وارد این چرخه شدهاند از بدنه خانوادههای آسیبدیده و در معرض آسیب بودهاند، خانوادههایی که چنین سرنوشتی برای این افراد رقم زده و بهراستی جبر محیطی که آنها را به این سمتوسو سوق داده است اما بهراستی، وجود مراکز سرپناه شبانه میتواند مانع از کف خیابان ماندن این افراد و البته ورود آنها به عرصههای بزه و آسیبهای دیگری جلوگیری کند.
اما در این زمینه، جای دو نکته خالی است؛
اول اینکه لازم است تا زنان و دخترانی که وارد این مراکز میشوند، از حمایتهای اجتماعی برخوردار باشند و مهارتی را بیاموزند تا در عرصه اشتغال وارد شده و جذب یک شغل مناسب شوند. شغلی که از سوی اداره بهزیستی مورد رصد باشد تا شاهد استقلال مالی این افراد و اشتغال آنها در یک شغل آبرومند باشیم.
چراکه بسیاری از این زنان و دختران، نه از روی دلخوشی بلکه از روی نیازهای مالی (بهعنوانمثال برای بردن فرزندشان به دکتر) به چنین مسیرهای انحرافی کشیده میشوند.
بدینسان، چنانکه در همدان به بحث خیاطی و این موارد فکر شده است، نیاز است تا بحث مهارتآموزی این زنان و دختران بسیار جدیتر دنبال شود و حتی به یک تولیدی ختم شود و خیرین به این سمت سوق داده شوند که حمایتها از این گروه آسیبدیده بیشتر و بیشتر شود و بهنوعی نباشیم که تنها یک سرپناه و شام گرم را در اختیار آنها قرار دهیم و از آنها بخواهیم که شب را به صبح برسانند و صبح، خداحافظ… هر جا میخواهی برو!
حتی میخواهی به مرکز شبانه زنان در شهری دیگر برو و باز آسیبهای اجتماعی دیگری را در کولهبارت بگذار و به شهرهای دیگر ببر.
باید بتوانیم این زنان را پایبند زندگیشان کنیم و فکر نکنیم حالکه سنی بیش از ۲۵ و حتی قریب به ۶۰ سال دارند، نقشی در ادامه سرنوشتشان ندارند.
بدینسان، باید بتوانیم این زنان را پایبند زندگیشان کنیم و فکر نکنیم حالکه سنی بیش از ۲۵ و حتی قریب به ۶۰ سال دارند، نقشی در ادامه سرنوشتشان ندارند.
از سویی دیگر، بحث جانمایی این مراکز بسیار مهم است. در شهر همدان، بارها از سوی ساکنین محلههای همجوار این مرکز گله و البته گلایهها را شنیدهایم و بهراستی، حضور گروه عظیمی از این بانوان در بدنه زندگی شهری و در کنار خانوادهها به همراه خود آسیبهای بسیاری را به همراه دارد و میتواند منجر به بازتولید آسیبهای اجتماعی شود؛ یعنی درصورتیکه یک نوجوان در معرض آسیب در این محله وجود داشته باشد، کافی است تا فضا را مهیّا ببیند و پایش بلغزد بدینسان، امید است تا چنانکه در یک تصمیمگیری نادرست دانشگاهها را به آن سوی شهرهایمان میبریم! برنامهریزیها را تغییر دهیم و این مراکز را به سمت برون شهرها سوق دهیم و از حمایتهای این زنان در زمینه اشتغال غافل نباشیم تا بتوانند بار دیگر بهعنوان یک بانوی ارزشمند و قابلاحترام و حتی قابلستایش به زندگی عادی بازگردند و سرنوشتشان را تغییر دهند.