بررسی پرسشنامهها نشان داد که نزدیک به ۹۰ درصد از شرکتکنندگان دچار خستگی متوسط و زیاد هستند. در این مطالعه مشخص شد که رابطه معنیداری بین جنسیت و سن با خستگی وجود ندارد. پژوهشگران این مطالعه میگویند: به نظر میرسد با افزایش سن و پیشرفت بیماری و همچنین گذشت مدت زمان از بیماری، فرد علاوه بر تطابق با میزان خستگی، در جهت رفع یا کاهش آن تلاش میکند و احتمال میرود بیمار به مرور تلاش کند راهکارهای مقابله با خستگی را بیاموزد.در این مطالعه عنوان شد که بیشترین میزان خستگی در افراد مجرد مشاهده میشود. بررسیها نشان داده که همسران میتوانند در سازگاری فرد با بیماری و همچنین کاهش ناتوانی و به علاوه پیروی از درمان و بهبود وضعیت روانی بیماران نقش مهمی داشته باشند.
در این مطالعه مشخص شد که در افرادی که تعداد دفعات بیشتری در بیمارستان بستری شدهاند، خستگی بیشتری وجود دارد. همچنین بیشتر شرکتکنندگان بیشترین شکایت را از اختلالات حسی- حرکتی داشتند. به گفته این محققان احتمالاً افرادی که اختلالات حسی– حرکتی دارند به دنبال کاهش فعالیتهای فیزیکی، خستگی بیشتری را تجربه میکنند. آن چه اهمیت دارد این است که خستگی چه به دنبال اختلال حسی و چه به دنبال اختلال حرکتی در بیمار ایجاد شده باشد، باید مدنظر پرستاران قرار گرفته و در جهت رفع آن تلاش شود.
مشاهدات پژوهش حاکی از این است که عوامل فردی و روانشناختی و عوامل مرتبط با بیماری میتوانند بر خستگی بیماران مبتلا به اماس تاثیرگذار باشند. بنابراین توصیه میشود تا در جهت کاهش عوامل مخرب و تقویت عوامل تخفیفدهنده خستگی اقداماتی صورت گیرد.
این پژوهشگران پیشنهاد میکنند که با برگزاری کلاسهای آموزش فعالیتهای ورزشی به بیمار و یا برگزاری کلاسهای ورزشی در محیط انجمن اماس میتوان میزان خستگی بیماران را کاهش داد. همچنین ایجاد مشاغلی متناسب با وضعیت جسمانی بیماران و محدودیتهای آنان میتوان علاوه بر کسب درآمد مناسب برای آنها، بر خستگی آنان تاثیرگذاشت.در انجام این مطالعه نیلوفر حجازیزاده، مرضیه پازکیان و مجتبی عبدی؛ پژوهشگران کمیته پژوهشی دانشجویان و گروه داخلی-جراحی دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، مشارکت داشتند.یافتههای این مطالعه به صورت مقاله علمی پژوهشی با عنوان «خستگی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شهر تهران در سال ۱۳۹۸» در نشریه پرستاری ایران منتشر شده است.