stat counter
تاریخ : جمعه, ۹ آذر , ۱۴۰۳ Friday, 29 November , 2024
  • کد خبر : 275145
  • 26 اسفند 1399 - 10:47
1

آقایان مسئول! مواظب آرزو‌های مردم باشید

قلم | qalamna.ir :

گروه اقتصادی: این روزها کمتر شهری را در کشور می‌توان یافت که در آن شاهد صف‌های طولانی برای تهیه مرغ یا تخم مرغ و ایضا مواد روغنی یا کالاهای ضروری دیگر نباشیم.این وضعیت در شهرهای بزرگ از جمله تهران با شلوغی و ازدحام بیشتری قابل مشاهده است و چه بسا ما و شما هم خود یکی از آن کسانی باشیم که مدت‌ها برای دریافت مرغ و تخم مرغ با ماسک یا بدون ماسک، در مراکز فروش لحظه‌شماری کردیم و بزرگ‌ترین آرزوی ما رسیدن به ترازوی فروشنده بوده تا بتوانیم یک یا دو قطعه مرغ مثلا گرم را از آنها بگیریم. جالب اینجاست که در طول دهه‌های اخیر هیچ کس هم برای حل مشکل توزیع مرغ یا تخم مرغ و دیگر اقلام ضروری چاره‌اندیشی نکرده است و هر بار هم مسئولان ذیربط مشکل را به گردن تولیدکنندگان و برخی از مسئولان هم عامل اصلی افزایش یا کمیاب و نایاب شدن کالاهایی مثل مرغ را به مصرف بیش از حد مردم ربط می‌دهند و به جای ارائه راهکارهای منطقی و عملیاتی، تأکید می‌کنند که مردم این کالاها را نخرند.

شاید اغراق نباشد که در طول نزدیک به ۴دهه فعالیت در عرصه رسانه و تورق در رسانه‌های سایر کشورها، با تیتری روبه‌رو نشدم که در آن تخم مرغ یا مرغ یا اقلامی مثل شکر و چای و روغن یا نان سوژه اصلی باشد. اما کافی است یکی دوساعت وقت بگذاریم و رسانه‌های مکتوب کشور خود را در دهه‌های اخیر ورق بزنیم.
امکان ندارد روزنامه‌های یک سال از این سال‌های ماضی را ورق بزنیم و در آن عکسی از تخم مرغ و مرغ با تیترهای شگفت‌انگیزی مثل«مرغ ارزان می‌شود» یا «مرغ از سفره مردم پرواز کرد» نبینیم. این تیترها به بخشی از ادبیات رسانه‌ای کشور ما تبدیل شده است، به صورتی که انگار اگر این سوژه وجود نداشت، ما روزنامه‌نگاران دچار چالش بی‌سوژه‌گی می‌شدیم و از سوی دیگر، ما مردم هم آرزوی دیگری به جز تهیه مرغ و تخم مرغ برای زندگی نداشتیم. در حقیقت تهیه تخم مرغ یا مرغ به بخشی از دغدغه زندگی جامعه ما تبدیل شده است. یعنی سطح خواست و مطالبات ما چنان پایین آمده است که نمی‌توانیم آرزوهای بزرگ‌تری را برای زندگی خود متصور شویم.

«آرزو» یکی از پربسامدترین واژه‌ها در زندگی انسان‌ها است. بی‌تردید از زمانی که انسان واژه آرزو را- به هر شکلی که در زبان‌های دیگر هست- به کار می‌برد، از آن، چیزی جز آسایش یا رسیدن به خواسته خود، متصور نیست. همه انسان‌ها آرزوهای فراوانی دارند که با امید گره خورده است. امید، آرزو نیست، بلکه موتور آرزوست. به عنوان مثال کسی که آرزو دارد روزی به مقامی برسد-اگر منطقی و شدنی باشد- در واقع امیدوار است که به آرزوهایش برسد و برای رسیدن به آن جایگاه تلاش می‌کند و موانع را از پیش پا بر می‌دارد.

بسیاری از کسانی که امروز از کشور مهاجرت می‌کنند، در واقع برای رسیدن و نایل شدن به آرزوی خود هستند، زیرا گمان می‌کنند-و در واقع حقیقت آن را در اینجا می‌بینند- که در اینجا نمی‌توانند به آرزوهایشان برسند. وقتی که سطح و شأن و ارزش آرزوهای یک جامعه سقوط می‌کند و مردم به جای آنکه آرمان‌های بزرگی در سر داشته باشند، همه هم و غم آنها به دست آوردن نان‌قاتقی است تا بتوانند فقط به حیات خود ادامه بدهند، یا گرفتن تخم مرغ است، نمی‌توان از آن جامعه انتظار توسعه یا پیشرفت را داشت. با توجه به واقعیت‌های امروز جامعه و به اذعان مسئولان –از جمله آقای روحانی- به ۶۰میلیون ایرانی باید یارانه داد، به زبان ساده یعنی بیش از ۷۰درصد جامعه چشم به یک آرزوی کوچک و کم‌ارزشی به نام یارانه دوختند که هر روز ارزش آن کاهش می‌یابد.

حال که این روزها با افزایش سرسام‌آور قیمت کالاها، مردم امکان دسترسی به بسیاری از کالاها را ندارند و حتی تخم مرغی که روزگاری یکی از ارزان‌ترین کالاها بود، در زمره کالای لوکس درآمده است و نیازمندان باید از این فروشگاه به آن فروشگاه دنبال تخم مرغ ارزان بگردند، در حقیقت جهت و شکل و اندازه آرزوی آنها تغییر کرده است. شکی نیست که با آرزوهای تخم‌مرغی نمی‌توان مدعی ساخت جامعه یا رسیدن به رفاه برای همنوعان خود شد و دنبال آرزوهای بزرگ رفت. آرزوهای بزرگ در چنین محیطی بیشتر به رویاها شباهت پیدا می‌کند و دست نیافتنی می‌شود. اگر مواظب پایین آمدن سطح آرزوهای جامعه نباشیم، چه بسا، آرزوهای فروخفته، به نقش‌های تخریبی و انفجاری تبدیل شوند که در آن صورت مهار آن سخت و گاه ناممکن می‌شود. 

هشتگ: , , , , ,

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰

دیدگاهها بسته است.