گروه سیاسی: وزیر خارجه آمریکا هشدار داد که واشنگتن به نقطهای “نزدیکتر” شده است که بازگشت به برجام برایش منافع کمتری داشته باشد.
انتونی بلینکن، در کنفرانس خبری مشترکی با هایکو ماس، وزیر خارجه آلمان هشدار داد که آمریکا دارد به نقطهای “نزدیکتر” میشود که از خیر برجام بگذرد.
وی در ادامه گفت: من تاریخ خاصی را تعیین نمیکنم اما داریم به نقطهای نزدیکتر میشویم که بازگشت به برجام منافعی که بر سر آن توافق شده بود را مهیا نمیکند.
همچنین هایکو ماس در این کنفرانس خبری با بیان اینکه ایران همچنان در حال نقض مفاد توافق هستهای میباشد اعلام کرد که وقفه دو یا سه ماهه در گفتوگوها با ایران “بسیار طولانی” میباشد.
در همین حال مارک فیتزپاتریک مقام سابق وزارت خارجه آمریکا در مقاله ای نوشت: در حالی که مذاکرات برای احیای توافق هسته ای ایران به مدت بیش از ده هفته متوقف شده است، تهران میگوید که ده هفته دیگر زمان نیاز دارد تا برای از سرگیری مجدد گفتگوها آماده شود. این یک اشتباه خواهد بود. توقف بیشتر مذاکرات برای افزایش اهرم فشار ایران میتواند تأثیر معکوس در کاهش ارزش احیای توافق داشته باشد. ممکن است کاملاً منصفانه و طبیعی به نظر برسد که ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور تازه منتخب که در ۵ اوت سوگند یاد کرد باید برای ارزیابی موضع ایران در مذاکرات وقت بگذارد. به هر حال، چند هفته طول کشید تا جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا هم تلاش خود را برای اجرای تعهد انتخاباتی اش در راستای بازگرداندن برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام انجام دهد. این زمان بسیار ارزشمندی بود که از دست رفت و باعث شد که ایرانیان از همان ابتدای تصدی مسئولیت او به اهدافش بی اعتماد شوند.
آن زمان بایدن یک دلیل قوی بوروکراتیک داشت تا در مورد سیاست مشاجره برانگیزش در قبال ایران که برخی دموکراتهای کلیدی از جمله باب منندز، رئیس کمیته روابط خارجی سنا درباره ی آن ابهام داشتند، با تعلل عمل کند. این در حالی بود که دموکراتهای مترقی بایدن را مجبور کردند بدون هیچ پیش شرطی برای احیای توافق هسته ای ایران تلاش کند.
بایدن باید مقامات کلیدی را منصوب میکرد و آنها را به تصویب سنا میرساند. او در این راه با مشکلاتی روبرو بود. مثلاً وندی شرمن به دلیل نقشش در مذاکرات توافقنامه ۲۰۱۵ با ۵۶ رای مخالف و ۴۲ رای موافق به عنوان معاون وزیر امور خارجه تأیید نشد. دو هفته بعد، کالین کال به عنوان معاون وزیر دفاع در امور سیاست دفاعی تایید شد، کامالا، معاون رئیس جمهور نیز با رای تساوی موافق و مخالف سنا رأی آورد. گفتنی است، جمهوری خواهان فقط به این دلیل که کال از برجام حمایت کرده بود، با او مخالفت کردند. در ۱۸ فوریه، چهار هفته پس از مراسم تحلیف بایدن، وزارت امور خارجه اعلام کرد که برای آغاز مجدد مذاکرات با طرفهای باقی مانده ی برجام آماده است. در آن زمان ایران بود که مذاکرات را به تأخیر انداخت و در ۲۷ فوریه گفت که زمان خوبی برای برگزاری یک جلسه غیر رسمی در مورد توافقنامه که توسط جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پیشنهاد شده، نیست. سعید خطیب زاده، سخنگوی وزارت امور خارجه افزود که نیازی به مذاکره نیست. موضع ایران این بود که ایالات متحده باید ابتدا خروج دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا از توافق را معکوس کرده و تحریمهای وضع شده را لغو کند.
اگرچه واشنگتن مایل به لغو تحریمهای مغایر با برجام بود اما جزئیات زیادی از جمله محدوده، توالی و شروط دیگر باید مورد بررسی قرار میگرفت. هنگامی که ایران از مشارکت در اتاقی که مقامات آمریکایی در آن حضور داشتند خودداری کرد، واشنگتن گفت که مایل است در هر قالبی که دولت ایران با آن راحت است، گفتگو کند.درک دلایل تأخیر در آغاز دیپلماسی در ابتدای سال و نقش تهران در آن، برای تصحیح روایت غلط کنونی در ایران که بایدن فریبکارانه موجب تاخیر در مذاکرات شد، اهمیت دارد. او برای به دست آوردن اهرم فشار بیشتر بر ایران در آغاز گفتگوها تأخیر نکرد، بلکه برای مقابله با چالشهای سیاسی خائنانه تاخیر کرد. این در حالی است که رئیسی از داشتن افراد همفکر در مدیریت تمامی ارکان در ایران سود میبرد.شرکای ایران در مذاکرات در حالی که به طور فزاینده ای از این تاخیر ناامید شده اند، از ایران حمایت میکنند. آنان میگویند: منطقی است که مدتی به تهران زمان بدهیم.اگر ماجرا تلافی جویانه است، به یاد داشته باشید که بایدن چهار هفته پس از مراسم تحلیف آماده مذاکره بود. اکنون معادل این زمان از روی کار آمدن رئیسی به عنوان رئیس جمهور گذشته و زمان در حال هدر رفتن است.تهران همزمان با تاخیر در بازگشت به مذاکرات، به ذخیره اورانیوم غنی شده و کار با سانتریفیوژهای پیشرفته ادامه میدهد و در صورتی که تمایل داشته باشد، توانایی خود را در تولید اورانیوم غنی شده برای سلاح هسته ای افزایش میدهد. هفته آینده هنگامی که آژانس بین المللی انرژی اتمی گزارش فصلی بعدی خود را منتشر کند، میزان پیشرفت بیشتر آن مشخص خواهد شد که به احتمال زیاد شدید است.
این گزارش محاسبات جدیدی را در مورد زمان گریز مورد نیاز برای تولید اورانیوم غنی شده که در زمینه ی تولید سلاح کاربرد دارد، ارائه خواهد داد. در ماه ژوئن، موسسه علوم و امنیت بین المللی زمان گریز را ۲ تا ۳ ماه تخمین زد. این شبیه به زمان گریز قبل از مذاکرات درباره برجام بود که در سال ۲۰۱۳ به طور جدی آغاز شد. در آن مذاکرات، واشنگتن و شرکایش به هدف خود برای افزایش زمان گریز به یک سال رسیدند، هدفی که اکنون امیدوارند آن را بازگردانند.با توجه به مفروضات، نحوه انجام محاسبات، دانش ایران در زمینه راه اندازی سانتریفیوژهای پیشرفته، تولید فلز اورانیوم و اورانیوم غنی شده تا ۶۰ درصد ممکن است بازگشت به زمان گریز یک ساله امکان پذیر نباشد.
دوازده ماه یک بازه زمانی دلخواه است و برای اهداف عدم اشاعه، تفاوت معنی داری بین ۱۲ ماه و مثلاً ۱۱ ماه وجود ندارد. به هر حال، به نظر میرسد زمان گریز شش ماه یک معیار منطقی خواهد بود، مادامی که کشورها به طور معقول مطمئن باشند که زمان گریز، به موقع برای استفاده از اقدامات متقابل تشخیص داده میشود. مصمم ترین دشمنان ایران مطمئناً در صورت نیاز میتوانند اقدامات متقابل را به سرعت انجام دهند.
انتونی بلینکن، در کنفرانس خبری مشترکی با هایکو ماس، وزیر خارجه آلمان هشدار داد که آمریکا دارد به نقطهای “نزدیکتر” میشود که از خیر برجام بگذرد.
وی در ادامه گفت: من تاریخ خاصی را تعیین نمیکنم اما داریم به نقطهای نزدیکتر میشویم که بازگشت به برجام منافعی که بر سر آن توافق شده بود را مهیا نمیکند.
همچنین هایکو ماس در این کنفرانس خبری با بیان اینکه ایران همچنان در حال نقض مفاد توافق هستهای میباشد اعلام کرد که وقفه دو یا سه ماهه در گفتوگوها با ایران “بسیار طولانی” میباشد.
در همین حال مارک فیتزپاتریک مقام سابق وزارت خارجه آمریکا در مقاله ای نوشت: در حالی که مذاکرات برای احیای توافق هسته ای ایران به مدت بیش از ده هفته متوقف شده است، تهران میگوید که ده هفته دیگر زمان نیاز دارد تا برای از سرگیری مجدد گفتگوها آماده شود. این یک اشتباه خواهد بود. توقف بیشتر مذاکرات برای افزایش اهرم فشار ایران میتواند تأثیر معکوس در کاهش ارزش احیای توافق داشته باشد. ممکن است کاملاً منصفانه و طبیعی به نظر برسد که ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور تازه منتخب که در ۵ اوت سوگند یاد کرد باید برای ارزیابی موضع ایران در مذاکرات وقت بگذارد. به هر حال، چند هفته طول کشید تا جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا هم تلاش خود را برای اجرای تعهد انتخاباتی اش در راستای بازگرداندن برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام انجام دهد. این زمان بسیار ارزشمندی بود که از دست رفت و باعث شد که ایرانیان از همان ابتدای تصدی مسئولیت او به اهدافش بی اعتماد شوند.
آن زمان بایدن یک دلیل قوی بوروکراتیک داشت تا در مورد سیاست مشاجره برانگیزش در قبال ایران که برخی دموکراتهای کلیدی از جمله باب منندز، رئیس کمیته روابط خارجی سنا درباره ی آن ابهام داشتند، با تعلل عمل کند. این در حالی بود که دموکراتهای مترقی بایدن را مجبور کردند بدون هیچ پیش شرطی برای احیای توافق هسته ای ایران تلاش کند.
بایدن باید مقامات کلیدی را منصوب میکرد و آنها را به تصویب سنا میرساند. او در این راه با مشکلاتی روبرو بود. مثلاً وندی شرمن به دلیل نقشش در مذاکرات توافقنامه ۲۰۱۵ با ۵۶ رای مخالف و ۴۲ رای موافق به عنوان معاون وزیر امور خارجه تأیید نشد. دو هفته بعد، کالین کال به عنوان معاون وزیر دفاع در امور سیاست دفاعی تایید شد، کامالا، معاون رئیس جمهور نیز با رای تساوی موافق و مخالف سنا رأی آورد. گفتنی است، جمهوری خواهان فقط به این دلیل که کال از برجام حمایت کرده بود، با او مخالفت کردند. در ۱۸ فوریه، چهار هفته پس از مراسم تحلیف بایدن، وزارت امور خارجه اعلام کرد که برای آغاز مجدد مذاکرات با طرفهای باقی مانده ی برجام آماده است. در آن زمان ایران بود که مذاکرات را به تأخیر انداخت و در ۲۷ فوریه گفت که زمان خوبی برای برگزاری یک جلسه غیر رسمی در مورد توافقنامه که توسط جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پیشنهاد شده، نیست. سعید خطیب زاده، سخنگوی وزارت امور خارجه افزود که نیازی به مذاکره نیست. موضع ایران این بود که ایالات متحده باید ابتدا خروج دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا از توافق را معکوس کرده و تحریمهای وضع شده را لغو کند.
اگرچه واشنگتن مایل به لغو تحریمهای مغایر با برجام بود اما جزئیات زیادی از جمله محدوده، توالی و شروط دیگر باید مورد بررسی قرار میگرفت. هنگامی که ایران از مشارکت در اتاقی که مقامات آمریکایی در آن حضور داشتند خودداری کرد، واشنگتن گفت که مایل است در هر قالبی که دولت ایران با آن راحت است، گفتگو کند.درک دلایل تأخیر در آغاز دیپلماسی در ابتدای سال و نقش تهران در آن، برای تصحیح روایت غلط کنونی در ایران که بایدن فریبکارانه موجب تاخیر در مذاکرات شد، اهمیت دارد. او برای به دست آوردن اهرم فشار بیشتر بر ایران در آغاز گفتگوها تأخیر نکرد، بلکه برای مقابله با چالشهای سیاسی خائنانه تاخیر کرد. این در حالی است که رئیسی از داشتن افراد همفکر در مدیریت تمامی ارکان در ایران سود میبرد.شرکای ایران در مذاکرات در حالی که به طور فزاینده ای از این تاخیر ناامید شده اند، از ایران حمایت میکنند. آنان میگویند: منطقی است که مدتی به تهران زمان بدهیم.اگر ماجرا تلافی جویانه است، به یاد داشته باشید که بایدن چهار هفته پس از مراسم تحلیف آماده مذاکره بود. اکنون معادل این زمان از روی کار آمدن رئیسی به عنوان رئیس جمهور گذشته و زمان در حال هدر رفتن است.تهران همزمان با تاخیر در بازگشت به مذاکرات، به ذخیره اورانیوم غنی شده و کار با سانتریفیوژهای پیشرفته ادامه میدهد و در صورتی که تمایل داشته باشد، توانایی خود را در تولید اورانیوم غنی شده برای سلاح هسته ای افزایش میدهد. هفته آینده هنگامی که آژانس بین المللی انرژی اتمی گزارش فصلی بعدی خود را منتشر کند، میزان پیشرفت بیشتر آن مشخص خواهد شد که به احتمال زیاد شدید است.
این گزارش محاسبات جدیدی را در مورد زمان گریز مورد نیاز برای تولید اورانیوم غنی شده که در زمینه ی تولید سلاح کاربرد دارد، ارائه خواهد داد. در ماه ژوئن، موسسه علوم و امنیت بین المللی زمان گریز را ۲ تا ۳ ماه تخمین زد. این شبیه به زمان گریز قبل از مذاکرات درباره برجام بود که در سال ۲۰۱۳ به طور جدی آغاز شد. در آن مذاکرات، واشنگتن و شرکایش به هدف خود برای افزایش زمان گریز به یک سال رسیدند، هدفی که اکنون امیدوارند آن را بازگردانند.با توجه به مفروضات، نحوه انجام محاسبات، دانش ایران در زمینه راه اندازی سانتریفیوژهای پیشرفته، تولید فلز اورانیوم و اورانیوم غنی شده تا ۶۰ درصد ممکن است بازگشت به زمان گریز یک ساله امکان پذیر نباشد.
دوازده ماه یک بازه زمانی دلخواه است و برای اهداف عدم اشاعه، تفاوت معنی داری بین ۱۲ ماه و مثلاً ۱۱ ماه وجود ندارد. به هر حال، به نظر میرسد زمان گریز شش ماه یک معیار منطقی خواهد بود، مادامی که کشورها به طور معقول مطمئن باشند که زمان گریز، به موقع برای استفاده از اقدامات متقابل تشخیص داده میشود. مصمم ترین دشمنان ایران مطمئناً در صورت نیاز میتوانند اقدامات متقابل را به سرعت انجام دهند.