پایگاه «مرکز اسناد انقلاب اسلامی» در ادامه نوشت: عباس قرهباغی میگوید: بلافاصله گروهها و طبقات مختلف پایتخت و اشخاصی که از شهرستانها آمده بودند، برابر برنامه تنظیمی قبلی دسته دسته به دیدار آقای خمینی رفته و اعلام همبستگی نمودند و رادیو و تلویزیون دولت همه روزه جریانها را هم به طور مستقیم و هم ضمن اخبار رسمی کشور پخش [کرده] و به نفع مخالفین تبلیغ میکرد. در تهران و شهرستانها همه تب استعفا و اعلام همبستگی گرفته بودند. در روزنامهها تبریکات و اعلام همبستگی طبقات و دستجات و انجمنهای اسلامی سازمانهای دولتی مرتباً منتشر میشد.
مقامات کشور شروع کردند به استعفاء و اعلام همبستگی کردن با آقای خمینی. اولین مقام غیر نظامی که اعلام همبستگی نمود آقای جواد شهرستانی شهردار تهران بود که به مدرسه رفاه رفته، ضمن غیر قانونی اعلام نمودن دولت بختیار استعفای خودرا به آقای خمینی تسلیم کرد. پس از انتشار جریان اعلام همبستگی شهردار تهران در روزنامهها، آقای بختیار به خبرنگار روزنامه اطلاعات گفت: «اگر مجلس تکلیف پرونده خرید کامیونها را روشن کند، شهرستانی بازداشت میشود»! ولی کارکنان اعتصابی شهرداری پایتخت در اعلامیه خود که در روزنامهها منتشر شد نوشتند: «حرکت انقلابی مهندس شهرستانی مورد تأئید کارکنان شهرداری است».
اولین نظامی هم که اعلان همبستگی وی در روزنامهها منتشر گردید سپهبد بازنشسته کمال بود که عمل وی اثر نامطلوبی در روحیه پرسنل نیروهای مسلح گذاشت.
بعد از ورود آقای خمینی به ایران تمام توجه مردم، مخبرین داخلی و خبرگزاریهای خارجی به محل اقامت نامبرده و برنامههای ایشان جلب شده بود که از طرف خود دولت مانند برنامههای رسمی مرتباً از رادیو و تلویزیون پخش میشد.
آقای بختیار در ۱۴ بهمن ماه ۱۳۵۷ در ملاقات خود با نمایندگان مجلس شورای ملی اظهار نمود: «… هر اقدامی برای تغییر قانون اساسی باید از طریق مجلس مؤسسان صورت گیرد و کار تشکیل آن نیز با مجلس است…».
پخش مستقیم اخبار مربوط به ملاقاتهای طبقات مختلف مردم از محل اقامت آقای خمینی به وسیله رادیو و تلویزیون و همچنین اظهارات نخست وزیر در مورد اشاره به تغییرات در قانون اساسی، نگرانیهای تازهای در بین پرسنل نیروهای مسلح ایجاد نمود. بدین جهت به نخست وزیر تلفن زده پس از اعلام نگرانی نیروهای مسلح، سئوال کردم پس چطور آقای خمینی که قرار بود به قم برود نرفت و در تهران ماند؟ [!] جواب داد: «در ظرف یکی دو روز خواهد رفت، نگران نباشید. آنچه که خواسته آنها بود من انجام دادهام مطمئن باشید کاری نمی توانند بکنند».
گروهی از نمایندگان مجلس شورای ملی که استعفاء داده بوده به محل اقامت آقای خمینی رفته و اعلام همبستگی نمودند. آقای دکتر سعید رئیس مجلس شورای ملی و عضو شورای سلطنت به من تلفن کرد وضمن اظهار نگرانی شدید از اوضاع کشور اضافه نمود که: «نمایندگان مجلس به تدریج استعفاء کرده و اعلام همبستگی مینماینده، نمیدانم من چکار کنم؟»، جواب دادم: شما رئیس مجلس شورای ملی هستید بنظر من در این موقعیت بحرانی کشور مصلحت نیست شما اعلام همبستگی کنید. سئوال نمود: «فکر میکنید چطور میشود؟» جواب دادم از نخست وزیر سئوال کند، اظهار نمود: «ایشان دائماً میگوید که مشغول مذاکره است و به قرار اطلاع با بازرگان در تماس میباشد، ولی چیزی نمیگوید». گفتم به هر حال ماهم در انتظار نتیجه اقدامات و مذاکرات ایشان هستیم.
تلاش در پیشی گرفتن در اعلام همبستگی بین مقامات ادامه داشت یکی از نمایندگان آذربایجان در مجلس شورای ملی به من تلفن زده و تقاضای ملاقات نمود. سپس به همراهی عدهای دیگر از نمایندگان آن استان، به ستاد بزرگ ارتشتاران آمده و ضمن مذاکره اظهار مینمودند: «عده زیادی از نمایندگان استعفاء کردهاند و بقیه هم در جریان استعفاء دادن هستند، به نظر تیمسار ما چه کار کنیم؟» جواب دادم به نظر من مصلحت نیست آقایان استعفاء بدهید. سئوال نمودند: «ارتش چه خواهد کرد؟ جواب دادم نیروهای مسلح برای حفظ قانون اساسی و رژیم سلطنت [!]، در پیشگاه خداوند به قرآن و پرچم سوگند یاد کردهاند و موظف هستند که از دولت قانونی تا زمانی که حافظ قانون اساسی است پشتیبانی نمایند. سپس جریان مذاکرات با آقای دکتر سعید رئیس مجلس را به آقایان گفتم. پس از امیدوار کردن به وعدهها و اقدامات نخستوزیر، از آقایان نمایندگان خواستم که از استعفاء خودداری نمایند. آقایان از استعفاء منصرف شده ستاد را ترک نمودند.
سه روز از ورود آقای خمینی به این ترتیب سپری گردید. روز ۱۵ بهمن ماه ۱۳۵۷ آقای مهندس بازرگان از طرف مشارالیه به نخست وزیری منصوب شده و مراسم انتصاب با تشریفات مخصوص خود با حضور آقای خمینی و از محل اقامتگاه نامبرده مستقیماً از رادیو و تلویزیون پخش گردید و در ساعات رسمی اخبار کشور هم تکرار و نشان داده شد!
آقای خمینی پس از انتصاب بازرگان به نخستوزیری در یک مصاحبه مطبوعاتی چنین گفت: «… مخالفت با این حکومت مخالفت شرع است، قیام علیه حکومت شرع جزایش در قانون ما هست… در فقه اسلام قیام بر ضد حکومت الهی قیام بر ضد خداست، قیام بر ضد خدا کفر است…»
آقای بختیار در اظهارات روز ۱۷ بهمن ماه ۵۷ خود دولت بازرگان را «دولت سایه» نامید، ولی آقای بازرگان در مصاحبه با خبرنگاران گفت: «… البته این کابینه یک سایه نخواهد بود بلکه کابینهای است جدی و از فردا کارهای جاری مملکت را در دست خواهد گرفت… ».
آقای دکتر سعید رئیس مجلس شورای ملی در جلسه روز ۱۷ بهمن ماه ۵۷ مجلس با اشاره به بازگشت آقای خمینی گفت: « بازگشت حضرت آیتالله العظمی خمینی مرجع عالیقدر تشیع را به خاک وطن از طرف خود و عموم نمایندگان خوشآمد گفته از درگاه قادر متعال مسئلت مینمائیم که تشریف فرمائی ایشان برای ملت و مملکت توام با صلح و صفا باشد. ما عمیقاً معتقد هستیم که باید از طریق مذاکرات و بطور مسالمت آمیز، مملکت از این بنبست خارج شود تا خدای ناکرده از هرگونه درگیری و برخورد که کاملاً برای ملت و مملکت نتایج بسیار اسفآوری خواهد داشت جلوگیری شود…»
منبع: اعترافات ژنرال (خاطرات ارتشبد عباس قرهباغی مرداد-بهمن ۵۷)، نشر نی
انتهای پیام