حامد قادرزاده در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: حذف چهار صفر از واحد پول ملی موضوع جدیدی در دنیا نیست و بعد از جنگ جهانی اول و دوم بسیاری از کشورها و حتی اخیرا در ترکیه نیز بحث حذف صفر از واحد پول انجام گرفتهاست؛ اما سوال اینجاست که آیا نرخ تورم در ایران به آن حد رسیده که حذف چهار صفر از واحد پول ملی امری ضروری باشد؟ آیا این اقدام چه پیامدهای مثبت و منفی را به دنبال خواهد داشت؟
وی در خصوص تاثیر حذف چهار صفر از واحد پول ملی ایران بر اقتصاد کشور عنوان کرد: این امر از نظر ریاضی تفاوت معناداری ایجاد نخواهد کرد و همچنین از نظر روانی نیز پیامدهای مثبت و منفی فراوانی به دنبال خواهد داشت، ضمن اینکه برخی از مردم اینگونه تصور میکنند که پول ملی به حدی بیارزش شده است که میتوان از این پول به عنوان وسیلهای خوب و کارآمد برای ذخیره ارزش اقتصادی و یا برای انجام فعالیتهای اقتصادی بهره برد.
قادرزاده افزود: باتوجه به بعد روانی پذیرش افزایش قیمت در طول ۴۱ سال اخیر افزایش یک درصدی یا ۵ درصدی عدد قابل توجهی نبوده اما با حذف چهار صفر از واحد پول ملی یک درصد افزایش قیمت در مقایسه با گذشته عدد قابل توجهی خواهد شد.
به گفته این استاد اقتصاد، به لحاظ اقتصادی حذف چهار صفر از واحد پول ملی ایران تغییر آنچنانی ایجاد نخواهد کرد و تنها معیاری برای شمارش و محاسبات خواهد بود و از آنجا که متاسفانه انتظارات مردم نسبت به آینده اقتصادی کشور بسیار مطلوب نیست، بسیاری از افرادی که همواره نگران وضعیت اقتصادی هستند میتوانند موجبات سوءاستفادههایی را فراهم کنند.
وی در ادامه تصریح کرد: اگر به بازار نگاهی بیندازیم بسیاری از اوقات پیش میآید که فروشندهای جنسی را که در بازار به قیمت ۱۰۰هزارتومان عرضه میشود به مبلغ ۹۹هزار و ۹۹۰ تومان در اختیار خریدار قرار دهد و همین یک رقم کمتر به لحاظ روانی این تاثیر را بر خریدار خواهد گذاشت که خرید آن کالا راحتتر صورت خواهد گرفت.
حامد قادرزاده تاکید کرد: حذف چهار صفر از واحد پول ملی کشور بیشتر بعد روانی جامعه را دربرمیگیرد تا بعد اقتصادی، اما به دلیل ناامن بودن بعد روانی در بین مصرفکنندگان در کشور ممکن است تبعات منفی زیادی را به دنبال داشته باشد؛ اما به لحاظ انجام کارهای بانکی، به لحاظ محاسبات و همچنین به لحاظ اعلام برابری نرخ پول ایران با دیگر کشورها میتواند خیلی مناسب تشخیص داده شود، اما سوال اینجاست که آیا واقعا این امر در درون خود این کارکرد را خواهد داشت یا نه؟
وی ادامه داد: در ریاضیات همیشه سعی بر این است که برای سهولت در محاسبات اعداد کوچکتر شود، اما این تصور که راحتتر کردن محاسبات در بهبود وضعیت اقتصادی موثر خواهد بود امری بعید به نظر میرسد.
قادرزاده تصریح کرد: احتیاط در اجرای این مصوبه شرط اول است و بهتر آن است که در ابتدا به جای حذف یکباره چهار صفر از واحد پول ملی دو صفر از آن را حذف میکردند مثلا ۱۰۰۰تومان به ۱۰۰ تومان تبدیل میشد، به دلیل اینکه حذف یکباره چهار صفر از واحد پول ملی ممکن است پیامدهای روانی بسیاری به دنبال داشته باشد اما واقعیت این است که به لحاظ علم اقتصاد چندان تغییر و تفاوتی ایجاد نخواهد کرد.
به گفته وی، در کشوری همچون ایران که اطلاعات نامتقارن بسیار بالا و دلال بازی بسیار شدید و همچنین دانش اقتصادی اندک مردم و دنبالهروی شایعات اقتصادی به نسبت فراوان است امکان ایجاد سوءاستفاده در این امر مسئلهای است که موجبات نگرانی را فراهم میکند.
قادرزاده در خصوص اقشار آسیبپذیر در این امر گفت: در وهله اول مصرفکنندگان و مردم عادی، بخشهای خدماتی و تولیدکنندگانی که از قدرت چانهزنی بالایی برخوردار نیستند در این امر متضرر خواهند شد؛ با نگاهی به قیمت ماشین طی ۱۰ سال اخیر و روند صعودی آن و همچنین قیمت ارز به این دلیل که متاسفانه همراهی برنامههای اقتصادی برمبنای مسائل علمی نیست و بیشتر به دنبال تثبیت جو روانی در بازار هستند و این در واقع راهحل اقتصادی مناسبی نخواهد بود.
وی با اشاره به اینکه حذف صفر در شرایط تغییر واحد پولی میسر است، افزود: هرچند که در حال حاضر واحد پولی در حال تغییر است و نه تنها از واحد پول ملی چهار صفر حذف میشود بلکه کوچکترین واحد آن بر ۱۰۰ تقسیم می شود و همانطور که گفته میشود یک دلار ۱۰۰ سنت یا یک گرم طلا ۱۰۰ سوت، یعنی اگر قبلا ۱۰ ریال یک تومان میشد اکنون ۱۰ برابر آن تغییر پیدا کرده و بیشتر مصرفکنندگان هستند که مغلوب افزایش درصد قیمتهای کوچک شدهاند و تصور خواهند کرد که اکنون ۱۷ تومان به ۱۷.۵ تبدیل شده و افزایش چندانی صورت نگرفته، این در حالیست که این میزان اگر ضرب در هزار شود میزان قابل توجهی خواهد شد.
این استاد اقتصاد خاطرنشان کرد: بحث حذف صفر از واحد پول سالهاست که مطرح است اما در حال حاضر و در شرایط بحرانی اقتصادی امروز که هم بحث کرونا در جهان مطرح است و هم تغییر در ساختار سیاسی ممکن است رخ دهد و همچنین تشدید تحریمها نیز وجود دارد، این امر در کشور سبب افزایش ناامنی روانی خواهد شد.
وی اضافه کرد: لذا حذف صفر بهتر است در شرایطی آرام و به صورت تدریجی صورت گیرد هرچند که در کشور ما هم به یکباره انجام نشد و تنها به تصویب مجلس رسیده است اما این امر مستلزم مطالعه روانشناسانه میان مصرفکنندگان است زیرا معمولا فروشنده بر میزان فروش خود واقف است و این مصرفکنندگان هستند که نمیدانند چه مقدار باید خرید کنند؛ به همین دلیل در این شرایط ترس از آسیب رساندن به مازاد مصرفکننده خیلی بیشتر از مازاد تولید کننده خواهد بود.
حامد قادرزاده اظهار کرد: سود این امر معمولا شامل عمدهفروشها و واحدهای تولیدی با قدرت چانهزنی بالا خواهد بود و واحدهای کوچک خُرد که با مردم سروکار دارند به ویژه واحدهای تولیدی کوچک به ویژه در بخش کشاورزی و یا واحدهای خدماترسان تعمیرگاهی از این امر منتفع نخواهند شد و بیشترین انتفاع شامل واحدهای تولیدی بزرگ خواهد بود.
به عقیده این استاد اقتصاد، صاحبان قدرت اقتصادی بیشترین سود و منفعت را از این تصمیم خواهند برد و مردم عادی در این شرایط نه تها منفعت و سودی عاید آنان نخواهد شد حتی ممکن است به آنها نیز آسیب جدی وارد کنند به ویژه افرادی که قدرت محاسباتی آنچنانی ندارند.
وی در خصوص تاثیر این امر بر بورس کشور اذعان کرد: واقعیت امر این است که شرایط اقتصادی دنیا و تحریم کشور چنین امری را نمیطلبد که چنین افزایشی را طی پنج یا شش ماه تجربه کنیم به حدی که شاخصهای بورس افزایش ۳ برابری پیدا کند، زیرا بیشتر کسانی که در بازار بورس عملا در مجموع سهم دارند کسانی هستند که در بانک سپردهگذاری کرده و امروزه به خریداران سهام تبدیل شدهاند و از آنجایی که بحث کاهش ارزش سهام به لحاظ چهار صفر درصد بالایی را نشان نخواهد داد ممکن است همان آسیبهایی که در بحث افزایش قیمت از آن نام برده شد متحمل شوندو این امر به لحاظ روانی امکان احساس ضرر را در دارندگان سهام بورس تقویت خواهد کرد؛ اما در حقیقت اگر بخواهیم جریان اقتصادی شکل عادی به خود بگیرد، بنا به سهم بازار و تجارت بینالملل که تحت تاثیر کرونا قرار خواهد گرفت احتمال ضرر در سهام بورس به ویژه مردم عادی افزایش خواهد یافت.
قادرزاده در ادامه عنوان کرد: برای کاهش اثرات اقتصادی لزوم ایجاد زیرساخت مناسب برای کاهش معاملات نقدی و استفاده از پول و تقویت معاملات الکترونیکی امری اجتناب ناپذیر است.
وی با طرح سوالاتی از قبیل آیا واقعا همه مردم دانش مناسب استفاده از بانکداری الکترونیکی را دارند، آیا همه مردم به امر حسابداری و نحوه کنترل حساب های خود دارند؟ آیا در اقتصاد ایران مصرف کنندگان به اندازه کافی توان مقابله با فروشندگان سود جو را دارند؟ بسیاری سوالات از این دست؟ خاطرنشان کرد: در این امر میبایست طرح جامع مطالعاتی در این مورد صورت گیرد. در حال حاضر خیلی از فروشندگان و ارائهدهندگان خدمات هنگام فروش اعداد را به سمت بالا گرد میکنند. مثلا کسی ۲۹هزار و ۸۵۰ تومان تومان بنزین در جایگاه تخلیه کند راحت ۳۰هزار تومان کسر میکنند یا در جایگاه های CNG که مبلغ قابل توجه نیست راحت مبلغ بیشتری را دریافت خواهند کرد و یا در پرداخت هزینه حملونقل داخل شهری و بسیاری مثالهای از این دست و همچنین عدم وجود سیستمهای فروش در مغازهای خواروبار فروشی و میوه فروشیها که مبالغ اعشاری خرید افزایش مییابد، میتواند مشکل ساز باشد و یا این که بانک مرکزی را وادار به ضرب سکه بیشتری کند این در حالی است که سکه در ایران مدت هاست در معاملات به شدت کم رنگ و یا کامل رنگ باخته است و این موضوع در شرایط افزایش حساسیت سلامت این موضوع تشدید میشود. لذا طرح با معرفی طرحهای اقتصادی مکمل دیگری که بعضا برای بسیاری همراه با تحمل هزینه است، باید عملیاتی شود.
قادرزاده در پایان یادآور شد: این موارد در مناطق محروم بیشتر نمایان خواهد بود و به دلیل عدم امکان برخورد تقابلی راحت بین فروشنده و خریدار حجم معاملات بیشتری به مرکز منتقل و کیک اقتصادی این مناطق کوچکتر خواهد شد و فروشگاههای بزرگ، که توسط صاحبان سرمایه انبوه و خارج از استان اداره میشوند، افزایش و با افزایش ورشکستگی بیشتر واحدهای کوچک همراه خواهد شد و امکان جهتدهی جامعه به سمت جامعه سرمایهداری را نیز بیشتر خواهد کرد.
انتهای پیام