منتظمی ادامه داد: صبح روز یکشنبه این پلنگ با رعایت پروتکلهای انتقال حیوانات وحشی، با هواپیما به تهران منتقل و برای ادامه روند درمان به بیمارستان دکتر فتاحیان انتقال یافت و امروز (چهارشنبه) به محله باراجین در استان قزوین منتقل شد.مدیرکل دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش سازمان محیط زیست گفت: استخوانهای دست چپ این پلنگ بر اثر به دلیل فشار تله عفونت کرده بود بافتهای دست آن را از بین برده بود. در این شرایط دیگر قابلیت جراحی و ترمیم نبود و لذا ماده پلنگ به اتاق عمل انتقال و دست حیوان به دلیل از بین رفتن بافت عصبی و استخوانها قطع شد. مدیرکل دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست اظهار داشت: پس از ریکاوری و به هوش آمدن حیوان اقداماتی برای انتقال آن به کلینیک حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست انجام شد و اکنون این ماده پلنگ چهارساله در کلینیک حیات وحش پردیسان تحت مراقبت قرار داشت و اکنون در باراجین تحت درمان است.همه میدانیم که حفظ زیستگاه برای گونههای ارزشمند طبیعت، اهمیت بالایی دارد. آسیب دیدن این پلنگ ماده خبر تازهای نیست چنانچه پیش از این هم گونههای متعددی بر اثر همین سهل انگاری و خودخواهی انسانها از بین رفته بودند.
ایمان معماریان دامپزشک در این باره اظهار کرد: ما درباه تعداد پلنگهای موجود در حیات وحش کشورمان آمار دقیقی نداریم، زیرا کار علمی روی آن نشده است، اما در یک تخمین کلی تعداد این گونه در کشور ۵۰۰ قلاده است.او در پاسخ به اینکه آیا نداشتن دارت بیهوشی در استان هرمزگان سبب قطع عضو این حیوان شده است، گفت: اسلحه و دارت در تمام استانها موجود است؛ در تصویری که از زمان اسارت پلنگ در تله منتشر شده چند دارت هم وجود دارد که به دیوارههای اطراف آن اصابت کرده است و این نشان میدهد که سعی کردهاند حیوان را نجات بدهند، اما توانایی لازم را نداشتند.این دامپزشک تصریح کرد: بدون شک، دلیل اصلی اینکه پلنگ دست خود را از دست داده، آن بوده که به گفته محلیها حدود ۵ روز و به گفته محیط زیست ۳ روز دست این حیوان در تله بوده است.معماریانبا اشاره به اینکه باغ وحشهای ایرانی فضا و امکانات کافی برای نگهداری این گونه را ندارد، گفت: باغ وحش ارم و باغ وحشهای ایران، فضا به ویژه امکانات نگهداری برای این گونه که دارای نقص عضو است را ندارد.متاسفانه به دلیل این اتفاق خودخواهانه که عامل آن انسانی بوده است این پلنگ ماده و نسبتا جوان هرگز قادر به ادامه زندگی در زیستگاه طبیعی خودش نیست و تا پایان عمر باید به همراه نقص نداشتن یک دست در اسارت زندگی کند. در این شرایط نیاز است تا سازمان محیط زیست برای جلوگیری از این اتفاقات ناگوار از بروز چنین حوادثی جلوگیری و با تدوین قوانینی به کاهش آن کمک کند.
شکار بی رویه پلنگ در دهه های گذشته، اکو سیستم برخی نواحی و جنگلهای کشور را به هم ریخته است و به مزارع کشاورزی هم خسارت وارد کرده است. به این ترتیب که با کاهش جمعیت پلنگها، گونه جانوری دیگری که توسط پلنگ شکار می شده، رشد جمعیت پیدا کرده است. طی سالهای اخیر به دلیل اینکه در استان گلستان گرازها از شکار پلنگها در امان بوده اند، جمعیتشان زیاد شده است و همین ازدیاد جمعیت پای آنها را به مزارع کشاورزی باز کرده است. کشاورزان هم به خاطر قوانین محیط زیست از آسیب زدن به گرازها معذور هستند و فقط می توانند آنها را از مزارعشان دور کنند. جمعیت گرازها هم به قدری رشد یافته که کشاورزان را از مراقبت متداوم از مزارعشان خسته کرده است.مجموع شرایط نشان می دهد، تاکید بر حفظ طبیعت صرف یک شعار فانتزی برای استفاده از زیبایی های زبیعت نیست، بلکه یک ضرورت برای تداوم زندگی همه جانداران اعم از حیوان و انسان است.اجزای طبیعت، مانند اجزای یک کارخانه هستند که برای ادامه فعالیت نیازمند یکدیگر هستند. چنانچه اگر یک قطعه از کارخانه جدا شود، سیستم حرکت و تولید در آن کارخانه مختل می شود، در نظام طبیعت هم اگر جمعیت یکی از گونه های حیوانی کاهش یابد، جمعیت گونهای دیگر افزایش می یابد، که ازدیاد آن می تواند بر محصولات کشاورزی، باغی و حتی زندگی انسانها تاثیرات منفی داشته باشد.