«تغییرات انجام شده در کمیت و تعداد شبکههای رادیویی که بلافاصله پس از انتصاب دکتر سرافراز به عنوان رییس جدید سازمان صدا و سیما رخ داد و بر اساس دو الگوی الف و ب مقرر شد تا تعداد شبکههای موجود رادیویی که در آن مقطع زمانی بالغ بر ۲۵ شبکه مختلف میشد، به ۵ یا ۷ شبکه و تعداد محدودی کانال رادیویی به عنوان زیر مجموعه این شبکههای اصلی کاهش یابد، میتوانست نویدبخش این موضوع باشد که نگاه جدید مدیریت عالی سازمان به سمت کیفی شدن و تولید و پخش برنامههایی در خور ذائقه مخاطبان با رعایت اصول و اهداف کلی سازمان به عنوان راهبردهای جدید، باشد.
آنچه که در نهایت به عنوان ماحصل و خروجی طرح کاهش شبکههای رادیویی باقی ماند، فعالیت نزدیک به ۱۵ شبکه رادیویی و تغییرات اساسی در چارت درون شبکه ها به معنی حذف تعداد قابل توجهی گروه برنامه ساز، مدیران و عوامل اجرایی و ایجاد تعدادی گروه برنامه ساز با اسامی و اهداف جدید بود.
اینکه در این طرح و حذف شبکهها و بسیاری پست های مدیریتی واقعا سازمان تا چه اندازه به هدف اصلی خود که صرفه جویی در هزینه ها و کاهش قابل توجه پرداخت برآورد به عنوان حق الزحمه کارشناسان، مجریان و تهیه کنندگان غیر رسمی دست یافته، موضوع بحث جداگانه و مفصلی است، اما بر اساس واقعیت موجود و مطابق با قوانین اداری سازمان، اینک تعداد قابل توجهی از مدیران معزول حتی بدون حضور بر سر کار خود، تا یک سال می توانند از حقوق و مزایای زمان مدیریت برخوردار شوند تا سازمان، پستی متناسب را برای آنها مشخص کند! همین موضوع در مورد تهیهکنندگان و مجریان رسمی نیز که به دلیل کاهش شبکهها و برنامهها، در عمل موفق به پر کردن ساعت موظف ماهیانه نمیشوند نیز صادق است و در سیستم جدید شرایط به نحوی است که بسیاری از افراد یاد شده، بالاجبار و نه از روی تمایل قلبی و به صرف شرایط موجود، با کار کمتر اما همان حقوق و مزایای گذشته را دریافت میکنند! حال اینکه همین افراد در سیستم گذشته حداقل بر سر کار خود حضور داشتند و با انگیزه و به شکلی موثر، وظایف سازمانی خود را انجام میدادند.
در شرایطی که در طرح اولیه ادغام شبکههای رادیویی، بحث تلفیق دو شبکه رادیویی جوان و ورزش به صورت کاملا جدی مطرح شده و اساسا قرار بود ورزش به عنوان زیرمجموعه رادیو جوان به فعالیت پرداخته و در ادامه بحث اضافه شدن رادیو سلامت نیز به عنوان یکی از زیرمجموعههای ساختار جدید در دستور کار قرار گرفته بود، رایزنیهای فراوان انجام شده از سوی برخی مسؤولان و همچنین دلبستگی درونی مدیران ارشد رادیو، در نهایت رأی به حفظ ساختار موجود و فعالیت شبکه رادیویی ورزش مطابق با گذشته داده شد با این تفاوت که مجید ندیری به عنوان مدیر باسابقه رادیو ورزش پس از حدود پنج سال از تمدید مدیریت خود در این شبکه پس از بازنشستگی، جای خود را به حمید قاسمی داد که فردی شناخته شده برای اهالی رسانه و از سوابق اجرای کارشناسی در تلویزیون و در مقطعی کوتاه رادیو، برخوردار بوده است.
حمید قاسمی را عملا از اسفند ماه سال ۹۳ و پس از استقرار در محل کار جدید، باید به عنوان سکاندار و مغز متفکر رادیو ورزش در طراحی برنامه های جدید و تلاش تئوریک در جهت ارتقاء سطح کمی و کیفی برنامه های این شبکه تخصصی دانست. مغز متفکری که انتظار میرفت با برخورداری از سوابق فعالیت در رسانه و وجود تالیفات متعدد در حوزه روابط عمومی، ورزش، رسانه، روابط بینالملل و مسائل مدیریتی نه تنها بتواند از ظرفیت های موجود به شکلی بهینه در تولید و پخش برنامه ها بهره ببرد، بلکه در جهت جذب سایر استعدادها و متخصصان و تحصیل کرده های ورزش که ترجیحا آشنا به فضای رسانه و به ویژه رادیو هستند نیز برآمده و رنگ و بویی تازه به کیفیت کارشناسی و نگاه تکراری کارشناسان تکراری و محدود رادیو ورزش به مسائل ورزش روز کشور و حوزه بین الملل داشته باشد.
قاسمی در گام نخست با چارت جدید رادیو ورزش روبهرو شد که مطابق با این چارت، چهار گروه برنامهساز به سه گروه تقلیل مییافت و تغییرات جزئی نیز در نام گروههای باقی مانده ایجاد میشد.
اینک در رادیو ورزش سه گروه به اسامی: “ورزش و تفریحات”، “مسابقات ورزشی” و “علوم ورزشی” مشغول به فعالیت هستند که ماموریت هر گروه نیز با تعاریفی مشخص در سایت این شبکه عنوان شده است. نکته قابل تامل دفاع جانانه قاسمی در حفظ و ابقای مدیران گذشته و امتحان پس داده گروه های برنامه ساز و استدلال معروف وی در این خصوص است به این مضمون که باید به مدیران گروه ها برنامه و فرصت مجدد داد و در ارزیابی از عملکرد آنها، میزان توفیق شان در حصول به این برنامه ها را به عنوان یک شاخص ارزیابی مورد نظر قرار داد.
پیش فرض احتمالی قاسمی در وجود چنین استدلالی می تواند این نکته باشد که مدیران گروه ابقا شده از زمان مدیریت قبلی، عملا در گذشته اختیار چندانی نداشته و صرفا به صورت مکانیکی مجری تصمیمات مدیریت عالی شبکه بوده و به این ترتیب شرایطی برای بروز خلاقیت های مدیریتی در آنها وجود نداشته است! وی با نوع نگاه جدید خود، این مدیران امتحان پس داده را پس از نزدیک به ۱۰ سال یا کمی کمتر و بیشتر مدیریت، همچنان به منزله استعدادهایی بکر دانسته که او درصدد کشف و شکوفایی این استعدادها برآمده و به همین دلیل، حتی تغییر جزئی در چینش این افراد و فعالیت در گروه دیگر نیز انجام نشده و همان مدیران در همان گروه های سابق ابقاء شده اند.
جالب اینجاست که وی در مقطعی با توجیه “کادر سازی” برای هر مدیر گروه، یک “قائم مقام” تعریف کرد که این طرح بر خلاف چارت شبکه بوده و به دلیل شرح وظایف کاملا موازی و تداخل کار با مدیران گروه های سه گانه برنامه ساز، این طرح پس از اندکی شکست خورده و از دستور کار خارج شد.
در پس اجرای این طرح عجیب، این ذهنیت به وجود آمده بود که احتمالا قاسمی به دنبال ایجاد آلترناتیوی برای مدیران گروه فعلی و فرصتی تدریجی به منظور ایجاد تغییرات در ساختار شبکه است که البته اگر چنین استدلالی درست می بود، به منزله چرخاندن لقمه به دور سر بوده و اساسا اگر مدیر گروهی از کارآمدی لازم برخوردار نمی بود، لزومی به این همه این پا و آن پا کردن وجود نداشت و به راحتی و مطابق با انتظاری که قبل از آمدن قاسمی در رادیو ورزش نزد بسیاری از عوامل شبکه به وجود آمده بود، هرگونه ایجاد تغییر در سطح مدیران میانی و مدیران گروه این شبکه غیر عادی و دور از انتظار نمی نمود تا صرفا با موجه نمایی به دنبال ایجاد تغییر باشد.
در اینکه سطح رضایتمندی از مدیریت حمید قاسمی از اواخر سال گذشته تاکنون که بازه زمانی تقریبا ۹ ماهه ای را شامل می شود چگونه بوده، موضوعی است که در یک مطالعه میدانی قابل بررسی و نتیجه گیری است، اما این روزها هرگز نمی توان منکر نقدها و انتظارات برآورده نشده از مدیریت جدید شد.
در هر نوع ارزیابی از رادیو ورزش به عنوان یک شبکه تخصصی، ابتدا باید انتظارات و ماموریت اصلی این شبکه را در نظر گرفت. اینک که به فرموده مقام معظم رهبری و سیاست های اصلی ریاست محترم جمهور و وزارت ورزش و جوانان در ورزش، توسعه ورزش همگانی باید از اصول و اولویت های اصلی ورزش کشور باشد، رادیو ورزش نیز به عنوان یک رسانه حکومتی ملزم و موظف به هدف گزاری در این حوزه بوده و خواهد بود.»
«نتایج تحقیق اینجانب در مقطع کارشناسی ارشد که اتفاقا با نظارت حمید قاسمی به عنوان استاد راهنما در بازه زمانی ۶ ماهه دوم سال ۹۳ و با موضوع: “تحلیل وضعیت برنامه های رادیویی و تلویزیونی رسانه ملی در توسعه ورزش همگانی کشور” انجام شد، نتایجی بسیار تلخ و البته قابل انتظار در پی داشت.
بر اساس این تحقیق، پس از ارزیابی ۲۸ عنوان برنامه تلویزیونی و رادیویی رسانه ملی بر اساس چک لیست تهیه شده و تعیین روایی و اعتبار این چک لیست، مولفه های مختلف در ارزیابی برنامه های ورزشی رادیو و تلویزیون انجام پذیرفت که نتیجه کلی بیانگر عدم رضایت سه گروه: برنامه سازان رادیو، برنامه سازان تلویزیون و کارشناسان و اساتید فن از کنداکتور و محتوای برنامه های ورزشی رادیو و تلویزیون در توسعه ورزش همگانی و تفریحی و عدم میزان توفیق این برنامه ها در جذب مردم به ورزش همگانی و تفریحی بود.
نتایج این تحقیق و سایر تحقیقات مشابه در حوزه هایی مانند رسانه های نوشتاری و الکترونیک، واقعا تا چه حد دستمایه مدیران رادیو ورزش به عنوان رسانه ای تخصصی و مدعی علم محوری در هدف گذاری، تولید و پخش برنامه هایی به محورت ورزش برای همه بوده است؟
آیا صرف انجام کارهایی رفع تکلیفی مانند: آیتم “زنگ ورزش” در برنامه صبحگاهی ” صبح و ورزش” و یا آیتم تلفنی “ورزش برای همه” که صرفا کپی عنوان برنامه ای با همین اسم در زمان مدیرت اینجانب در رادیو تهران بوده و صرفا بیان حرف هایی کلیشه ای و تکرای درباره مزایای ورزش کردن و مضرات ورزش نکردن، جوابگوی مشکلات این روزهای جامعه در نپرداختن به ورزش است؟ در یکی از صحبت های مطرح شده توسط کارشناس تلفنی ورزش همگانی این برنامه رادیویی صبحگاهی رادیو ورزش، کار تا جایی پیش رفت که این کارشناس در مثالی “الاغ”! را نماد ورزش کردن و برخورداری از آمادگی جسمانی و “شیر” را نماد تنبلی و عدم تحرک دانست!!
در رابطه با همین بخش اخیر، آیتم “زنگ ورزش” که از ساعت ۷:۳۰ تا ۷:۴۰ دقیقه به صورت ترکیبی به روی آنتن می رود، به اذعان یکی از کارشناسان تلفنی رادیو ورزش، در خوشبینانه ترین حالت بیش از یک درصد در ترویج ورزش همگانی و جذب مردم به ورزش و نرمش، تاثیرگذار نخواهد بود.
مساله مهم ایرادات متعدد محتوایی و ساختاری این بخش است که از آن جمله میتوان به استفاده از کارشناسی با صدای نامناسب رادیویی است که این فرد اساسا به عنوان یک کارشناس تلویزیونی ورزش مطرح بوده و نوع توصیفها و تمرینات وی نیز عمدتا قادر به ایجاد قوه تخیل و ترسیم ذهنی و تجسم تمرینات ارائه شده توسط وی در رادیو نیست.
علاوه بر این، نکته مغفول در این برنامه، عدم توجه به مخاطب هدف است. واقعا در ساعت ۷:۳۰ صبح کدام مخاطب، مورد نظر رادیو ورزش است تا به انجام تمرینات ورزشی با تاکید بر “پنجه” و “پاشنه” بپردازد؟! مگر می توان منکر این واقعیت بود که طیف قابل توجه و احتمالی مخاطبان رادیو ورزش در این ساعت شامل کارمندان و رانندگانی است که در مسیر تردد به محل کار هستند. با این فرض آیا بهتر نبود برنامه ای با طراحی ورزش خاص رانندگان و کارمندان قابل اجرا حتی در پشت صندلی خودرو و یا میز محل کار، با استفاده از کارشناسی جدید و آشنا به رسانه رادیو،تولید و پخش شود؟
جالب است گفته شود نخستین برنامه زنگ ورزش رادیو ورزش رادیو ورزش، در محل تمرین ورزشکاران معلول و با تاکید بر تمرینات پنجه و پاشنه! و بدون توجه به شرایط جسمانی این جامعه مخاطب تولید و پخش شد. احتمالا این موضوع یکی از همان پارامترهای ارزیابی مدیر جدید رادیو ورزش از توان و خلاقیت خود و مدیران زیر مجموعه بوده است!
جدای از بحث کیفیت پرداختن به ورزش همگانی در رادیو ورزش که مختصری به آن پرداخته شد، در سایر حوزه ها از جمله محتوای برنامههای اصلی این شبکه از جمله: “صبح و ورزش”، “جهان ورزش” و “همیشه با ورزش” نیز مسائل و نکات متعددی وجود دارد که در جای خود و مقال دیگر مورد بررسی قرار خواهد گرفت.»
«در این مطلب و به اختصار تنها میتوان به این نکات بسنده کرد که اولا برقراری ارتباط تلفنی با مدیر رادیو ورزش در یکی از برنامههای زنده این شبکه (جهان ورزشهای رزمی) و تاکید قاسمی به روی آنتن زنده که مجری برنامه در تحلیل و ارائه مطلبی درخصوص کاراته باید مطالعه بیشتری داشته باشد و به شکلی درست موضوع را در رسانه مطرح کند، اصولا کاری غیرحرفهای و دور از انتظار از قاسمی بود زیرا بدیهی است با انتخاب یک مجری برای برنامهای تخصصی که نیازمند حضور یک کارشناس – مجری است، مسلما چنین خطاهایی در اجرا و بیان مطلب رخ خواهد داد که مقصر اصلی آن نیز مدیر گروه و مدیر شبکه هستند؛ ضمن اینکه تذکر به مجری برنامه نسبت به اصلاح خطای گفتاری که در این مورد خاص خیلی هم موضوعی حاد نبود، قاعدتا توسط تهیهکننده به عنوان مسؤول محتوایی و فرم برنامه باید انجام شود که در نهایت با هر استدلالی، ورود مستقیم مدیر شبکه و نقد مجری برنامه در آنتن زنده، پذیرفتنی نیست و به عنوان عملی خلاف عرف و رویه رادیو، نشاندهنده عدم شناخت کافی از رسانه رادیو است.
در مورد برنامه “جهان ورزش” به عنوان تخصصی ترین برنامه رادیو ورزش نیز می توان به این نکته بسنده کرد، این برنامه که هر روز از ساعت ۹ الی ۱۰ صبح و از ۱۵ الی ۱۶ با بررسی ورزش های مختلف به روی آنتن می رود، عموما به صورت تخت و گفتگو محور و فاقد سایر عناصر برنامه سازی از جمله گزارش های تولیدی، تنوع موسیقایی و فرم اجراست.
نکته دیگر این است که برنامه جدیدی با عنوان “با فدراسیون ها” به صورت صبحگاهی و زنده و پس از جهان ورزش هر روز تولید و پخش میشود. هدف از این برنامه انعکاس آخرین خبرها و رویدادهای فدراسیون های مختلف ورزشی است. این در حالی است که همین انعکاس خبرها در برنامه “صبح و ورزش” و باکس پنج دقیقه ای “تازه ها” که رأس هر ساعت به بیان مهمترین عناوین خبرها میپردازد، عینا وجود دارد که اساسا طراحی و تولید برنامه “با فدراسیون ها” را از جهات مختلف مورد سوال قرار می دهد.
در مورد برنامه “همیشه با ورزش” نیز که هر روز عصر به صورت زنده تولید و پخش می شود نیز به مسائل اخیر پیش آمده در یکی از این برنامه ها می توان اشاره کرد که مجری برنامه را به دلیل پرسیدن سوالهای چالشی و البته درست از یکی از مسؤولان کمیتههای فدراسیون برای چند برنامه معلق کرده و جالب اینجاست در برنامه دیگری در همین شبکه، مهرانی به عنوان مجری و کارشناس “همیشه با ورزش” مورد هجوم و نقد کارشناس مجری برنامه شبکه خود قرار میگیرد!
سوال اینجاست آن روزی که برخی از کارشناسان از جمله اینجانب به قاسمی متذکر شدیم بهتر است در یک برنامه روزانه که در تمام طول یک ماه به صورت زنده پخش می شود، همانطور که به صورت یک هفته در میان از دو تهیه کننده مختلف استفاده می شود، دو کارشناس مختلف نیز مورد استفاده قرار بگیرند که با مخالفت قاطع قاسمی و دفاع جانانه از کارشناس برنامه روبرو شد. حال چگونه می شود همین کارشناس و البته مجری برنامه، به یکباره مغضوب شده و برای چند برنامه نه تنها معلق می شوند بلکه در خود رادیو ورزش نیز از سوی یک کارشناس دیگر که علاوه بر اجرای برنامه، مسئولیت مدیریت یکی از گروه های برنامه ساز را نیز بر عهده دارد، به شدت مورد انتقاد نیز قرار می گیرد!
و در آخر بیان این مسئله ضروری به نظر می رسد که اگر در تازه ترین آمارها، بحث افزایش یک یا یک و نیم درصدی مخاطبان رادیو و از جمله رادیو ورزش مطرح شده و صحبت از مخاطب حدود ۶ تا ۵/ ۶ درصدی برای این شبکه است، با کم شدن تعداد شبکههای رادیو طبیعی است بخشی از مخاطبان سنتی، شنونده سایر شبکه ها نیز شوند که همین موضوع رشد اندکی را رقم خواهد زد، ضمن اینکه مزیت منحصر به فرد رادیو ورزش پخش زنده مسابقات مختلف ورزشی از جمله لیگ های فوتبال داخلی و خارجی است که همیم موضوع به تنهایی می تواند به افزایش مخاطب این شبکه کمک کند.
فراموش نکنیم پیش از تغییرات مدیریتی در معاونت صدا، پخش زنده فوتبال در شبکه های رادیویی جوان و تهران نیز صورت میپذیرفت که طیف قابل توجه پیامک ها و بازخوردهای مردمی این شبکه های غیر تخصص، در فضای رقابتی با شبکه تخصص رادیو ورزش قابل توجه و تعمق بوده است.»
«با در نظر داشتن این مطالب و بسیاری مطالب دیگر که در این مقال نگنجید، آیا وقت آن نیست تا از سوی معاونت محترم صدا و به منظور استفاده از تمامی ظرفیت بالقوه رادیو ورزش، بازنگری اصولی در ارکان اصلی این شبکه تخصصی صورت پذیرد؟»