گروه سیاسی: نرخ دلار سر به فلک کشیده؛ خرید خانه و خودرو که هیچ حتی دیگر خریدهای روزمره یک خانواده نیز سخت شده است. آقایان و خانمهایی که با شعارها معیشتی و اقتصاد محور از مردم رای گرفته و خود را به بهارستان رسانده بودند، اما انگار نه انگار. اصلا به روی خود نمیآورند که قرار بود چه کنند و چه وعدههایی داده بودند. نه طرحی، نه حتی نطق و تذکری! نه به وزیر اقتصاد و سایر اعضای تیم اقتصادی دولت کار دارند و نه خودشان در فراکسیونها و کمیتههای تخصصی راهکار ارائه میدهند. در عوض ید طولایی در حاشیه سازی دارند. یک روز با دریافت ودیعه مسکن و خودرو. یک روز هم با سفرهای غیرضروری و خانوادگی گه شائبه فراموشی وعدهها و افتادن در ورطه منفعت طلبی را تقویت میکند.
همین هم سبب شده که انتقادها از مجلس نوپای یازدهم بالا بگرید و فعالان سیاسی آنان را بیتوجه به وعدهها و درگیر سیاسیکاری بدانند. مثلا علی صوفی فعال سیاسی اصلاحطلب به انتقاد از عملکرد مجلس یازدهم پرداخت و گفت: «شعار اصلی نمایندگان مجلس یازدهم حل مشکلات و معضلات اقتصادی بود. انتظار میرفت که این مجلس با توجه به یکدستی و برآمدن از یک جریان سیاسی بتواند با قوت تمام به بهبود اوضاع اقتصادی و اصلاح مشکلات معیشتی بپردازد، اما عملکردشان این طور نبود».
وی افزود: «نمایندگان محترم همان اول کار با دامن زدن به شایعاتی درباره استیضاح رئیس جمهور و همچنین خیز برداشتن برای احضار وی نارضایتی خود را از وضع موجود نشان دادند، اما علیرغم اینکه گرانیها از اسفندماه سال گذشته رشد چشمگیری داشت و در این چند ماهه به اوج رسید و متاسفانه همچنان هم ادامه دارد؛ هیچ نشانهای از کنترل قیمتها و بهبود اوضاع مشاهده نمیشود. حتی همه شاخصها بیانگر آن است که چشماندازی برای کنترل این وضعیت وجود ندارد».این فعال سیاسی اصلاح طلب تاکید کرد: «مجلس یازدهم در این زمینه نه طرحی ارائه کرده و نه ترمزی برای توقف این وضعیت شده است. در واقع از بعد نظارتی و تقنینی هیچ کاری انجام نداده است. البته آقای رئیس مجلس یک بار در تلویزیون از طرح اقتصادی خود گفت و وعدههایی داد. ما میدانیم که یک طرح تا مسیر خود را طی کند تا قانون و اجرایی شود ماهها زمان میبرد، اما آقای قالیباف و همکارانش در مجلس به خصوص رئیس کمیسیون اقتصادی در مصاحبههای خود اینطور القا کردند که خیلی زود در عرصه مسکن، طلا، خودرو و … اقداماتی انجام خواهد شد. اکنون، اما هیچ نشانهای از اقدام در این زمینه نمیبینیم و همه اینها نشان دهنده فاصله بین حرف تا عمل است».وی در شرح دلایل فراموشی مشکلات اقتصادی و معیشتی در مجلس یازدهم نیز گفت: «یک سری اهداف سیاسی وجود دارد که طرح همین شعارهای اقتصادی و معیشتی هم در همان مقوله میگنجد. به هرحال نگاه این آقایان معطوف به انتخابات ۱۴۰۰ است. خود آقای قالیباف سودای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری را دارد. فراکسیونهای موجود هم در درون خود رقابت سنگینی بر سر قبضه کردن قدرت در سال ۱۴۰۰ دارند. هر کدام از اینها کاندیداهای خودشان را دارند و دغدغه آنان همین مسائل سیاسی است».صوفی با تاکید بر اینکه «دغدغه اصلی نمایندگان در مجلس یازدهم بهبود معیشت مردم نیست» گفت: «دلیلش نیز روشن است. خودشان به منابعی دسترسی پیدا کردهاند. از جمله حقوقی که افشا شد چقدر است و یا مزایایی مثل خودرو …. البته اینها مزایای جمعی و ظاهری است که افشا شده است. هر کدام از این نمایندگان به صورت فردی هم میتوانند دنبال منافع فردی خود باشند. یکی از مشکلات مجلس ما و حتی دولت ما این است که متاسفانه عدهای از مسئولان منافع شخصی خود را به منافع ملی ترجیح میدهند.»وی ادامه داد: «چون منافع ملی پررنگ، معیار و ملاک نیست و، چون از نمایندگان مجلس اطاعت میخواهند، دیگر نمایندگان نمیتوانند صدای مردم باشند و اگر میخواهند در آن جایگاه بمانند باید اطاعت کنند. این اطاعت نیز قیمتی دارد که هر کدام برای خودشان گذاشته و برای تامین منافع شخصی خود معامله میکنند. در نتیجه مرعوب و تطمیع میشوند. نکته دیگر اینکه اگر بخواهند چهار سال بعد هم نماینده مجلس باشند باید سازوکارها را بدانند. یک مورد آن مساله احراز صلاحیت است که خودش چند کانال قدرت است و نمایندگان باید آن را لحاظ کنند. از طرفی اگر بخواهند دنبال منافع مردم باشند، هزینههای سنگینی متوجه آنان میشود و کمتر نمایندهای است که بتواند چنین کار را انجام دهد. البته در بین اصلاح طلبان و اصولگرایان افراد شجاعی داشتیم که چنین رویکردی داشته باشند. مثلا آقای مطهری – اگر چه خودش، خودش را اصولگرا هم نمیداند- یا آقای احمد توکلی. برخی از نمایندگان هم هستند که به صورت فصلی در نزدیکی انتخابات حرفهایی را میزنند وای بسا که با کانونهای قدرت هم هماهنگ کرده باشند. همه اینها باعث میشود که مجلس از کار افتد و اثری از خود نشان ندهد».این فعال سیاسی اصلاح طلب خاطر نشان کرد: «نکته دیگر اینکه این نمایندگان برنامهمحور هم نیستند. نه به برنامه پنج ساله اعتنا دارند و نه به چشم انداز بیست ساله؛ بنابراین به صورت روزمره اوضاع را رصد کرده و آنجاهایی که منافع شخصی و گروهی آنان اقتضا کند، حرکت میکنند».
همین هم سبب شده که انتقادها از مجلس نوپای یازدهم بالا بگرید و فعالان سیاسی آنان را بیتوجه به وعدهها و درگیر سیاسیکاری بدانند. مثلا علی صوفی فعال سیاسی اصلاحطلب به انتقاد از عملکرد مجلس یازدهم پرداخت و گفت: «شعار اصلی نمایندگان مجلس یازدهم حل مشکلات و معضلات اقتصادی بود. انتظار میرفت که این مجلس با توجه به یکدستی و برآمدن از یک جریان سیاسی بتواند با قوت تمام به بهبود اوضاع اقتصادی و اصلاح مشکلات معیشتی بپردازد، اما عملکردشان این طور نبود».
وی افزود: «نمایندگان محترم همان اول کار با دامن زدن به شایعاتی درباره استیضاح رئیس جمهور و همچنین خیز برداشتن برای احضار وی نارضایتی خود را از وضع موجود نشان دادند، اما علیرغم اینکه گرانیها از اسفندماه سال گذشته رشد چشمگیری داشت و در این چند ماهه به اوج رسید و متاسفانه همچنان هم ادامه دارد؛ هیچ نشانهای از کنترل قیمتها و بهبود اوضاع مشاهده نمیشود. حتی همه شاخصها بیانگر آن است که چشماندازی برای کنترل این وضعیت وجود ندارد».این فعال سیاسی اصلاح طلب تاکید کرد: «مجلس یازدهم در این زمینه نه طرحی ارائه کرده و نه ترمزی برای توقف این وضعیت شده است. در واقع از بعد نظارتی و تقنینی هیچ کاری انجام نداده است. البته آقای رئیس مجلس یک بار در تلویزیون از طرح اقتصادی خود گفت و وعدههایی داد. ما میدانیم که یک طرح تا مسیر خود را طی کند تا قانون و اجرایی شود ماهها زمان میبرد، اما آقای قالیباف و همکارانش در مجلس به خصوص رئیس کمیسیون اقتصادی در مصاحبههای خود اینطور القا کردند که خیلی زود در عرصه مسکن، طلا، خودرو و … اقداماتی انجام خواهد شد. اکنون، اما هیچ نشانهای از اقدام در این زمینه نمیبینیم و همه اینها نشان دهنده فاصله بین حرف تا عمل است».وی در شرح دلایل فراموشی مشکلات اقتصادی و معیشتی در مجلس یازدهم نیز گفت: «یک سری اهداف سیاسی وجود دارد که طرح همین شعارهای اقتصادی و معیشتی هم در همان مقوله میگنجد. به هرحال نگاه این آقایان معطوف به انتخابات ۱۴۰۰ است. خود آقای قالیباف سودای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری را دارد. فراکسیونهای موجود هم در درون خود رقابت سنگینی بر سر قبضه کردن قدرت در سال ۱۴۰۰ دارند. هر کدام از اینها کاندیداهای خودشان را دارند و دغدغه آنان همین مسائل سیاسی است».صوفی با تاکید بر اینکه «دغدغه اصلی نمایندگان در مجلس یازدهم بهبود معیشت مردم نیست» گفت: «دلیلش نیز روشن است. خودشان به منابعی دسترسی پیدا کردهاند. از جمله حقوقی که افشا شد چقدر است و یا مزایایی مثل خودرو …. البته اینها مزایای جمعی و ظاهری است که افشا شده است. هر کدام از این نمایندگان به صورت فردی هم میتوانند دنبال منافع فردی خود باشند. یکی از مشکلات مجلس ما و حتی دولت ما این است که متاسفانه عدهای از مسئولان منافع شخصی خود را به منافع ملی ترجیح میدهند.»وی ادامه داد: «چون منافع ملی پررنگ، معیار و ملاک نیست و، چون از نمایندگان مجلس اطاعت میخواهند، دیگر نمایندگان نمیتوانند صدای مردم باشند و اگر میخواهند در آن جایگاه بمانند باید اطاعت کنند. این اطاعت نیز قیمتی دارد که هر کدام برای خودشان گذاشته و برای تامین منافع شخصی خود معامله میکنند. در نتیجه مرعوب و تطمیع میشوند. نکته دیگر اینکه اگر بخواهند چهار سال بعد هم نماینده مجلس باشند باید سازوکارها را بدانند. یک مورد آن مساله احراز صلاحیت است که خودش چند کانال قدرت است و نمایندگان باید آن را لحاظ کنند. از طرفی اگر بخواهند دنبال منافع مردم باشند، هزینههای سنگینی متوجه آنان میشود و کمتر نمایندهای است که بتواند چنین کار را انجام دهد. البته در بین اصلاح طلبان و اصولگرایان افراد شجاعی داشتیم که چنین رویکردی داشته باشند. مثلا آقای مطهری – اگر چه خودش، خودش را اصولگرا هم نمیداند- یا آقای احمد توکلی. برخی از نمایندگان هم هستند که به صورت فصلی در نزدیکی انتخابات حرفهایی را میزنند وای بسا که با کانونهای قدرت هم هماهنگ کرده باشند. همه اینها باعث میشود که مجلس از کار افتد و اثری از خود نشان ندهد».این فعال سیاسی اصلاح طلب خاطر نشان کرد: «نکته دیگر اینکه این نمایندگان برنامهمحور هم نیستند. نه به برنامه پنج ساله اعتنا دارند و نه به چشم انداز بیست ساله؛ بنابراین به صورت روزمره اوضاع را رصد کرده و آنجاهایی که منافع شخصی و گروهی آنان اقتضا کند، حرکت میکنند».