حاجیان فرد اظهار داشت: میتوان به طرح پرداخت یارانه،طرح مسکن مهر، اعطای مجوزهای تشکیل بانک ها و موسسات اعتباری،طرح ساماندهی موسسات مالی و اعتباری غیرمجاز و دلار چند نرخی ،تخصیص اعتبارها و تسهیلات به برخی اقشارجامعه، بودجه ریزی کلان،تخصیص بودجه به سازمان های بزرگ و متورم ،عادلانه نبودن اخذ مالیات و عوارض از جمله مهمترین سیاست ها و برنامه هایی هستند که منتج به رشد پایه پولی و در نهایت افزایش تورم خواهند شد. در واقع دولت ها تلاش کرده اند با استفاده از خلق پول و در نتیجه افزایش نقدینگی برخی سیاست ها و برنامه های اقتصادی خود را اجرا کنند.این کارشناس اقتصادی گفت: یکی از اقدامات دولت در توزیع ناعادلانه ثروت تخصیص سوبسید و ارز دولتی به یک گروه خاص بوده و بنده از سالهای قبل سیاست اشتباه و فساد آور وجود ارز چند نرخی و تبعات منفی آنرا بر اقتصاد گوشزد کرده ام، که این سیاست غلط مسبب برداشتن فشار زیاد از گروهی خاص و انتقال آن با شدت کمتر به سطح عمومی جامعه و به عبارت دقیق تر به دهک های پایین و متوسط جامعه شود.
وی گفت: به عنوان مثال هر ساله بخشی از بودجه کشور به وارد کنندگان کودهای شیمیایی تخصیص داده می شد و وارد کنندگان کودهای شیمیایی بااستفاده از دلارهای دولتی بازار داخلی را در دست میگرفتند،و جالب این است مسلماً دولت هدف خود را در ارایه این سوبسید ها،کمک به کشاورزان و باغداران در کاهش هزینه های کشاورزی اعلام کند. ولی واقعیت ماجرا نشان دهنده آن است که این هزینه هایی که از جیب بیت المال هزینه میشود هیچ اثری بر قیمتهای محصولات کشاورزی نداشته و ندارد وفقط رانتی برای یک عده خاص بوده است؟؟!!
وی ادامه داد:بررسی شاخص های اقتصادی مرتبط با توزیع درآمد نشان میدهد که وضعیت توزیع درآمد تغییر کرده و طبقه متوسط جامعه در حال کوچک شدن است. از سوی دیگر دهک های پردرآمد فاصله بیشتری با سایر گروههای جامعه پیدا کرده اند. اگر طبقات اجتماعی را به شکل هرم در نظر بشکل هرم در نظر بگیریم هم کف هرم گسترده شده و هم راس آن فاصله بیشتری از کف پیدا کرده است.حاجیان فرد گفت: مثالی دیگر در خصوص توزیع ناعادلانه ثروت در کشور ،میتوان به سیاستهای اخذ مالیات اشاره کرد،همانگونه که شاهد افزایش حداقل ۱۰۰درصدی قیمت طلا وارز هستیم و با هر ریال افزایش قیمت طلا و ارز که مثل خوره عمرمان را کم میکند و به حال و روز کشورمان با داشتن منابع عظیم خدادادی و سومدیریت موجود حسرت میخوریم،ولیکن با توجه به حداقل دو برابری شدن سرمایه و دارایی طلافروشان آیا آنان به اندازه یک کارمند که ماهیانه۳ میلیون حقوق میگیرد مالیات پرداخت میکنند؟؟ آیا مدل اخذ مالیات از این دو قشر که در دهک های متفاوت قرار دارند یکسان است؟؟