یک کتابفروشی؛ یک رؤیا
حسین پاکدل، مردی که همیشه کتاب به دست دارد، اوایل دهه ۹۰ وقتی که از قیل و قال تهران دل کند و کرج را برای زندگی انتخاب کرد، با همراهی همسرش عاطفه رضوی کافه کتابی به نام “همیشه” به راه انداخت که در آن برنامههای گوناگونی برگزار میشد؛ از نمایشنامهخوانی تا نقالی و شاهنامهخوانی و حتی نمایشهایی در فضای باز که همه به صورت رایگان در اختیار مخاطبان قرار میگرفت. در مدتی که این کافه میهمان باغ ایرانیان بود، پای بسیاری از چهرههای فرهنگی به این کافه باز شد. مهمترین دلمشغولی حسین پاکدل، توجه به ادبیات ایران بود ولی این مکان با همه ذوق و سلیقهای که پشت آن بود، چند سالی دوام آورد و بعد از مدتی، به دلیل مشکلات مالی تعطیل شد.رضا فیاضی، دیگر بازیگری است که به وسوسه راهاندازی یک کتابفروشی پاسخ داده است. او نیز چند سال پیش خسته از هیاهوی تهران به آرامش جزیره کیش پناه برد. علاقه فیاضی به شعر و شاعری بر دوستان نزدیکش پوشیده نبود. او سالها جلسات شب شعر بازیگران تئاتر را در خانه تئاتر برگزار کرده بود و در کیش هم یک کتابفروشی برپا کرد؛ همراه با آموزشگاهی برای آموزش تئاتر و تماشاخانهای برای اجرای نمایش عروسکی ولی با ورود نابهنگام کرونا، مهر تعطیلی بر پیشانی هر سه مکان نشست و فیاضی به تهران بازگشت. او البته در برنامه “خوش برگ” هم حضور دارد که به نوعی معرفی کتاب است و ماجرای آن در رستورانی میگذرد که به جای غذا، کتاب سرو میکند. ضمن اینکه کتابهای او شامل مجموعه داستان “روایتهای زنانه”، “الو اینجا پدری به قتل رسیده” همچنین یک مجموعه ۵ جلدی به نام “سارا و نقاشیهایش” و رمان “داستان تتو” در آستانه انتشار است. برخی از این کتابها پیشتر در قالب نسخه الکترونیکی منتشر شدهاند.
استفاده از تریبون تلویزیون
سروش صحت به واسطه فعالیتهایش در حوزه نویسندگی از جمله چهرههایی است که همواره ارتباط تنگاتنگی با کتاب و کتابخوانی داشته است. اینکه یک بازیگر، کتابخوان باشد، نه تنها عجیب نیست بلکه کاملاً ضروری است ولی وقتی او به عنوان مجری کارشناس در رسانهای فراگیر مانند تلویزیون حضور پیدا میکند و اجرای برنامه “کتابباز” را برعهده میگیرد، تأثیر این اتفاق بر عموم مردم بالاتر است. همچنان که پیش از صحت نیز امیرحسین صدیق، اجرای این برنامه را برعهده داشت.رامبد جوان هم دیگر چهرهای است که در برنامه “خندوانه” تلاش کرد در چارچوب آزادی عملی که تلویزیون در اختیارش میگذارد، به معرفی کتاب بپردازد و این تریبون را غنیمت بداند.البته که این روزها و بویژه در دوران کرونا بسیاری از چهرههای هنری در صفحات شخصی خود در فضای مجازی به معرفی کتاب میپردازند ولی کماکان از تلویزیون به عنوان یک رسانه رسمی توقع میرود که در این زمینه بیش از پیش همراه باشد.
بازیگرانی که دست به قلم دارند
هر چند کار هنری در مقام بازیگر تجربهها و جاذبههای بسیار به همراه دارد ولی برای کسی که دلبسته فعالیتهای نوشتاری است، این جذابیت کافی نیست و این چنین است که بسیاری از بازیگران گاهگاهی دست به قلم بردهاند، داستان یا شعری نوشتهاند یا کتابی ترجمه کردهاند.مرجان شیرمحمدی از جمله بازیگرانی است که داستاننویسی را هم به طور جدی دنبال کرده است. او تا به حال چند کتاب با نامهای “خانه لهستانیها”، “آذر، شهدخت، پرویز و دیگران”، “این یک فصل دیگر است”، “یک جای امن” و “بعد از آن شب” نوشته و برای دو کتاب خود جایزه داستاننویسی هوشنگ گلشیری را دریافت کرده است. همسرش بهروز افخمی، بر اساس داستان “آذر شهدخت، پرویز و دیگران”، فیلمی به همین نام ساخته و رسول صدرعاملی نیز فیلم “دیشب باباتو دیدم آیدا” را بر اساس داستان کوتاه شیرمحمدی با نام “بابای نورا” ساخته است.ترانه علیدوستی بازیگر گزیده کار، نیز در حوزه ترجمه فعال است. او تاکنون کتاب “تاریخ عشق” نوشته نیکول کرواس و “رؤیای مادرم” نوشته آلیس مونرو را به فارسی برگردانده است که کتاب دوم در بخش “ادبیات و زبانهای دیگر” جایزه کتاب سال ۱۳۹۰ شایسته تقدیر شد.نیکی کریمی هم دیگر بازیگری است که با ترجمه کتابهای “عشق زمان غم” و “نزدیکی” نوشتههای حنیف قریشی، “آوازهایی که مادرم به من آموخت”، “نور ماه بر درختان کاج” علاقهمندی خود را به این حوزه نشان داده است.افشین هاشمی هم چند سال پیش کتابی درباره خوابهای خود روانه بازار کرده که عنوان آن “خوابنگاریهای ۱۲ سال و یک بهار” است.
اما بهزاد فراهانی نیز به تازگی وارد حوزه ادبیات داستانی شده و بعد از نوشتن چند نمایشنامه و فیلمنامه، کتاب خاطرات خود را با عنوان “پنجاه و پنج داستان کوتاه” نوشته که در برگیرنده خاطرات این بازیگر از کودکی تا به امروز است.رضا کیانیان دیگر بازیگری است که گاهی دست به قلم میبرد. او که سالها پیش از بی اعتنایی نشریات سینمایی به مقوله بازیگری و نقد و تحلیل آن، برآشفته شده بود، ابتدا در نشریاتی مانند مجله فیلم به تحلیل بازیگری پرداخت و در ادامه دغدغههای خود را در این حوزه با نگارش کتاب، پاسخ داد.کیانیان در آغاز کتاب “بازیگری” را نوشت. سپس فعالیت نوشتاری خود را با نگارش کتابهایی همچون “تحلیل بازیگری”، “شعبده بازیگری”، “ناصر و فردین” و “بازیگری در قاب” استمرار بخشید که این کتاب آخر، مصاحبه او با تدوینگران سینما و درباره تأثیر تدوین بر کار بازیگر است و کتاب “ناصر و فردین” همانگونه که از نامش برمیآید، گفتوگوی او با ناصر ملک مطیعی و محمدعلی فردین است. این بازیگر مدتی بعد کتاب “این مردم نازنین” را نوشت که شامل خاطرات او در برخورد با مردم کوچه و بازار است و با نگارش این کتاب، فعالیت نوشتاری خود را از محدوده تخصصی بازیگری، فراتر برد.