نبود امکانات آموزشی و تحصیلی هم یکی دیگر از مشکلات مردم محروم این روستاست. ۱۲ دانش آموز اهل روستا برای رفتن به مدرسه مجبورند روزانه ۲ کیلومتر را با پای پیاده طی کنند که با توجه به بعد مسافت این دانش آموزان هفتهای ۲ روز در کلاس درس حاضر می شوند که البته در یک سال اخیر و شرایط کرونایی دیگر نمی توانند به مدرسه بروند و برای استفاده از کلاسهای مجازی، اینترنت و گوشی هوشمند ندارند و با این اوضاع از درس خواندن هم محروم شده اند. اکثر کودکان روستا بیمارند و باید داروهای شان در یخچال نگهداری شود و این در حالی است که هیچکدام از اهالی یخچال ندارند. هر ۱۳ خانوار برای تماشای برنامه از یک تلویزیون سیاه و سفید استفاده می کنند.نبود امکانات بهداشتی هم نقطه تاریک دیگری است که اهالی را در معرض انواع بیماری ها قرار داده است. اکثرا اهالی روستا به دلیل استفاده از آب شرب ناسالم دچار بیماری کلیوی و گوارشی شده اند و اغلب کودکان هم از سوء تغذیه رنج می برند.
تمام زندگی مان در طوفان شن نابود شد
درویش فرامرزی یکی از اهالی روستای نازدشت “موتور ۳۱۴” درباره مشکلات روستایشان به خبرنگار ایلنا گفت: سیل پارسال تمام زندگی مان را نابود کرد. امسال هم چند بار طوفان شن رخ داد و تمامی کشاورزی مان را از بین برد. دیگر چیزی برای زندگی مان باقی نمانده و حتی یک سرپناه مطمئن هم نداریم.
۳ روز در شرایط بحرانی بدون غذا ماندیم
وی اضافه کرد: در همین طوفان شن که چند وقت پیش رخ داد، همه کپرهای مان تا سقف در شن فرو رفت و همه گونیهای آردمان پر از خاک و شن شد. از اداره اداره عشایری شهرستان تقاضای آرد کردیم اما کمکی نکردند تا جائیکه ۳ روز در شرایط بحرانی بدون نان و غذا ماندیم.درویشی عنوان کرد: دختر برادرم نابینا و ناشنوا و بیماری قلبی و آسم دارد. پزشک معالج وی چند وقت پیش گفته بود هرچه زودتر باید در بیمارستان شهر کرمان بستری شود. اما برادرم به دلیل تنگدستی نتوانست دخترش را بستری کند. حتی پول کرایه برای رفتن تا شهر را ندارند چه برسد به هزینه های درمان.
در حادثه طوفان زیر شن مدفون شدیم
علیرضا فرامرزی یکی دیگر از اهالی روستا نیز به ایلنا، گفت: در حادثه طوفان شن که چند روز پیش رخ داد در داخل کپرهای مان زیر شن مدفون شدیم. اهالی مناطق دیگر به دادمان رسیدند و با بیل شنها را کنار زدند که توانستیم از داخل کپرها بیرون بیاییم. طی ۴ روز که طوفان شن بود موتور کشاورزی مان پر از خاک و شن شد و نتوانستیم از آن استفاده کنیم. به همین دلیل ناگزیر شدیم از حوضچه آب کشاورزی که پر از خاک و آلودگی بود استفاده کنیم.
فرامرزی ادامه داد: پدرم چند سال پیش پایش شکست که برایش پلاتین گذاشتند. بعد از چند سال این پیچ و مهره ها در پایش جابه جا شده و عفونت کرده که باید عمل جراحی شود ولی هزینه عمل جراحیاش را نداریم.
هزینه درمان پسر سرطانی ام را ندارم
وی ادامه داد: پسرم ۷ سال است سرطان خون دارد و باید شیمی درمان شود. از یک سالگی به این بیماری مبتلا شده. هر روز جلوی چشمانم زجر میکشد و نمیتوانم برایش دارو تهیه کنم. تا امروز هرچه داشته ام برای سلامتی پسرم هزینه کردم. پزشک معالج اش می گفت باید در مکانی بهداشتی و به دور از هرگونه آلودگی نگهداری شود ولی متاسفانه ما در این شرایط از هیچگونه امکانات بهداشتی و رفاهی نداریم. قبلا برای تامین مخارج زندگی کارگری می کردم که متاسفانه با شیوع بیماری کرونا از کار بیکار شدم.
برای مان اتاق های بلوکی بسازند که با هر طوفان کپرها روی سرمان خراب نشود
خاتون فرامرزی یکی دیگر از اهالی روستا به خبرنگار ایلنا، گفت: بیماری کلیوی دارم و به دلیل فقر مالی نتوانستهام به پزشک مراجعه کنم. زندگی سخت و مشقت باری داریم. در کپرهایمان هیچگونه امکاناتی رفاهی وجود ندارد. برایمان اتاقهایی با بلوک بسازند که با هر طوفان و بادی روی سرمان خراب نشود. حتی تنورهایمان با طوفان چند روز پیش از بین رفت و روی دیگ نان می پزیم.مدیرکل بهزیستی استان کرمان نیز در این باره وضعیت اهالی روستا به خبرنگار ایلنا اظهار داشت: در منطقه جنوب استان کرمان فرهنگ شان به گونه ای است که حتی خانواده هایی نیز که بضاعت مالی دارند کپرنشین بوده و سرویس بهداشتی ندارند. ولی با این حال ما تاکنون قریب به ۲۰۰۰ چشمه سرویس بهداشتی در این مناطق ساختهایم.
با حقوق و مستمری بهزیستی دردی از این اهالی دوا نمی شود
عباس صادق زاده ادامه داد: چند شب پیش به محض اطلاع از وضعیت اهالی روستای نازدشت” موتور ۳۱۴″ بعد از طوفان شن بلافاصله گروهی را از سوی اداره بهزیستی استان کرمان به منطقه اعزام کردیم و به آنها سبد غذایی دادیم و به طور ویژه به وضعیت اهالی این روستا رسیدگی می شود. هر چند با حقوق و مستمری حداقلی از سوی بهزیستی دردی از این افراد دوا و کفاف زندگی شان را نمی دهد.بخشدار جازموریان نیز در ادامه اظهار داشت: در طرح سال ۷۳ از سوی شهید سردار سلیمانی برای اهالی این روستا چندین موتور آب برای کشاورزی و اشتغال زایی دایر شد. اما این روستا در طرح هادی قرار ندارد که امکاناتی از جمله آب، برق و بهداشت و درمان به آنها تعلق بگیرد. این اهالی باید برای بهره مند شدن از هرگونه خدمات اولیه زندگی به شهرک نازدشت منتقل شوند.
نهادهای مسئول حاضر نیستند به روستایی که جزو طرح هادی نیست خدمات بدهند
عیسی رضایی ادامه داد: این منطقه علاوه بر طوفان شن در معرض طغیان رودخانه و سیل نیز قرار دارد و اگر برای اهالی روستای کپری مسکن هم ساخته شود از خطر سیل در امان نیستند. آن وقت چه کسی جوابگوی این مشکل خواهد بود. اهالی در صورت جابه جایی تنها یک کیلومتر با زمین های کشاورزی شان فاصله دارند و میتوانند به محل زراعت شان رفت و آمد کنند. به محض جابه جایی شان بنیاد مسکن و مستضعفان با کمک خیرین برای آنها مسکن احداث می شود و اگر حاضر به جابه جایی نشوند هیچ ارگانی از جمله ادارات برق و آبفا حاضر نیستند کیلومترها برای اهالی روستایی که جزو طرح نیستند لوله کشی و آسفالت و امکاناتی از جمله مدرسه بسازند و خدمات ارائه کنند.
پراکندگی روستاها یکی دیگر از مشکلات برای خدمات رسانی
وی یکی دیگر از مشکلات روستاهای منطقه که نمی توان به آنها خدمات رسانی کرد را پراکندگی این روستاهای چند خانواری دانست و گفت: هر چند تامین حداقل های زندگی حق تمامی مردم در هر نقطه کشور است اما با توجه به شرایط فعلی اقتصادی مملکت و تحریم های موجود امکان ارائه خدماتی از جمله آب و برق که هزینهبر است به تمامی روستاهای دارای چند خانوار امکان پذیر نیست.
ازدواج های فامیلی و سوء تغذیه باعث شیوع بیماری در بین کودکان
رضایی شیوع بیماری در بین اهالی روستای نازدشت را ناشی از ازدواجهای فامیلی و سوء تغذیه دانست و گفت: ازدواج فامیلی در بین افراد و عدم انجام آزمایشات زنان در دوره بارداری و همچنین فقر مالی و سوء تغذیه باعث بیماری در بین کودکان و معلولیت برخی از آنها شده است. اکثرا اهالی روستاها تحت پوشش بهزیستی هستند و تنها حقوق مستمری به آنها تعلق می گیرد ولی خدمات دارویی و درمانی به این افراد تاکنون ارائه داده نشده است.با وجود این مشکلات اگر اهالی روستای کپری “موتور ۳۱۴” را به شهرک ناز دشت منتقل کنند به دلیل بعد مسافت با مزارع کشاورزیشان رفت و آمد برای شان سخت می شود. همچنین موتور برق و ترانس های شان با وجودی که در کنار محل زندگی شان بوده بارها مورد دستبرد افراد ناشناس قرار گرفته است؛ حالا چه برسد به اینکه این افراد از محل زندگی شان دور شوند.