stat counter
تاریخ : چهارشنبه, ۵ دی , ۱۴۰۳ Wednesday, 25 December , 2024
  • کد خبر : 238747
  • 22 بهمن 1399 - 12:50
3

چرا ما نرخ نیروی کار و حداقل دستمزد را با قیمت های جهانی مقایسه نمی کنیم ؟

قلم | qalamna.ir :
گروه اقتصادی: سیدغلامحسین حسن تاش نایب رئیس هیئت مدیره انجمن اقتصاد انرژی ایران نگاهی متفاوتی به حوزه انرژی و مصرف آن دارد. او سرنخ مصرف بالا را در بنگاههایی می داند که محصولات با بازدهی پایین در بخش انرژی تولید می کنند و اعتقاد دارد تا زمانی که کل سیستم قیمت گذاری و از جمله حقوق و دستمزد در کشور اصلاح نشود با افزایش قیمت انرژی موافق نیست ولی در عین حال هشدار می دهد رایگان شدن قیمت برای کم مصرف ها نیز راهکار تشویقی صحیحی نیست.

یارانه های انرژی در ایران بسیار زیاد است، با وجود کسری بودجه و تورم های سال های اخیر،ضرورت افزایش قیمت انرژی پله های پر مصرف و همچنین تخصیص این منابع برای زیر ساخت های کلان مانند نیروگاه سازی و پتروپالایشگاه سازی چیست ؟
بنده با این حرف که یارانه‌های انرژی در ایران زیاد است چندان موافق نیستم. باید دید که تعریف از یارانه چیست؟ آنهایی که این فرمایش شما را دارند معمولا قیمت فوب خلیج فارس حامل های انرژی را در نظر می گیرند و بعد با نرخ دلار آزاد به ریال تبدیل می کنند و بعد فاصله آن با قیمت داخلی را یارانه می نامند. اولا این از نظر واژگان  اقتصادی معنای یارانه نیست و این را در اقتصاد یارانه ضمنی می نامند . یارانه تفاوت قیمت تمام شده با قیمت فروش داخلی است. ثانیا اینجا چند سوال مطرح می شود. ۱- چند درصد از کشورهای جهان قیمت داخلی حاملهای انرژی خود را بر اساس  قیمت جهانی  یا فوب خلیج فارس تعیین می کنند؟ پاسخ این است که اغلب قریب به اتفاق کشورهای پیشرفته بر اساس برنامه های جامع انرژیشان قیمت ها را تعیین می کنند نه بر اساس قیمت جهانی در منطقه خود. ۲- آیا این نرخ دلار که یارانه بر مبنای آن حساب می شود نرخ درست و منصفانه و منطقی و ومنعکس کننده قدرت خرید است؟ ۳- قیمت تمام شده حامل های انرژی چقدر است؟ آیا هیچ گزارش قابل قبولی در این رابطه وجود دارد. ۴- آیا در اقتصاد ما قیمت همه چیز درست است و فقط قیمت حاملهای انرژی اشکال دارد ؟ چرا ما نرخ نیروی کار و حداقل دستمزد را با قیمت های جهانی مقایسه نمی کنیم ؟نکته دیگر این است که بنده تا زمانی که مصرف انرژی در ایران بهینه نشده است با ساخت نیروگاه ها و پالایشگاه های جدید برای مصرف داخلی مخالف هستم چراکه  اولا- پتانسیل عظیمی برای آزاد کردن انرژی از طریق ارتقاء کارائی وجود دارد ثانیا –هزینه آزاد کردن یک واحد انرژی از هزینه تولید یک واحد انرژی جدید کمتر است علاوه بر این که آثار مثبت زیست محیطی هم دارد ثالثا- راه کار های غیر قیمتی روشنی برای تحقق کاهش مصرف انرژی یا آزادسازی انرژی وجود دارد که در ابتدای دولت یازدهم در سندهای متعددی مورد توجه قرار گرفته بود ولی متاسفانه تلاشی در جهت اجرای آنها به عمل نیامد. داستان نیروگاه سازی و پتروپالایشگاه سازی برای اهداف صادراتی داستان دیگری است و چنانچه مطالعات بازار انجام شود و توجیه فنی اقتصادی داشته باشد، طبعا یک پروژه اقتصادی خواهد بود که می تواتند بر روی آن سرمایه گذاری شود و از محل عایداتش بازگشت سرمایه شود.

کاهش بخشی از کسری بودجه با اخذ هزینه انتقال و توزیع گاز از مشترکین پرمصرف و گران کردن پله پرمصرف ها را چگونه ارزیابی میکنید؟ با توجه اخیر آژانس بین المللی انرژی در رابطه با یارانه ۸۶ هزار میلیاردی انرژی در ایران،آیا از این محل میتوان به بودجه ای با کمترین تاثیر نفت رسید ؟
باید تعریف درستی از مشترکین پر مصرف ارائه داد ممکن است مثلا یک واحد مسکونی بزرگتر در مناطق مرفه تر شهرها که  در ساخت آن آخرین استانداردها لحاظ شده است و از درب و پنجره های دوجداره و مناسب برخوردار است و از تجهیزات کارآ از نظر مصرف انرژی استفاده شده است، مصرف انرژی اش بسیار کمتر از یک واحد مشابه در مناطق فقیر نشین باشد که توان استفاده از چنین تجهیزاتی را ندارد، آیا باید این مصرف کننده  فقیر را نقره داغ کرد یا به او کمک کرد که کارائی انرژی اش را ارتقاء دهد. به نظر من این نمی تواند ملاک باشد.
در مورد اتومبیل هم چنین است پولدارها از اتومبیل خارجی با مصرف استانداردهای  به روز تر جهانی بهره می گیرند ولی فقیرترها  دسترسی به اتومبیل هائی دارند که دو تا سه برابر استاندارد امروز جهان مصرف می کند و تازه این اتومبیل نامناسب را باید به قیمتهای گزاف و چند برابر قیمت اتومبیل در جهان خریداری کنند. من تا زمانی که کل سیستم قیمت گذاری و از جمله حقوق و دستمزد در کشور اصلاح نشود با افزایش قیمت انرژی موافق نیستم ضمن این که تورم ناشی از آن اثر درآمدی آن را نیز خنثی می کند و چیزی عاید اقتصاد نمی شود.
اگر منظور از پر مصرف ها احیانا ثروتمندتر ها هستند و هدف عدالت اجتماعی است، باید رفت و نظام مالیاتی را اصلاح کرد شما می بینید که یک فردی که با یک خط تلفن و با سوداگری و رانت خواری پول های کلان در می آورد به اندازه یک کارمند ساده که اول مالیاتش را کم می کنند و بعد حقوقش را می ریزند، مالیات نمی دهد. نمی شود همه مسائل اقتصاد را با قیمت حامل های انرژی حل کرد. این یک مغلطه ایست که عده ای از سی سال پیش ساز کرده اند و هر چند سال یکبار دوباره سازشان را کوک می کنند و  اثری جز بی ثبات سازی بیشتر اقتصاد، تشدید فاصله طبقاتی و تشدید تورم یا رکود تورمی نداشته است.
 
در بودجه ۱۴۰۰ مربوط به رایگان کردن آب برای کم مصرف ها ذیل تبصره ۷ بخش «د» میتوان دولت را مکلف به گران کردن پله پر مصرف ها کند، منابع حاصل از این گران کردن، صرف رایگان شدن بیشتر مردم شود، همچنین کاهش مصرف را نیز میتوان به صادرات اختصاص داد ؟ کشورهای همسایه نیازمند برق ما هستند؟
عرض کردم پر مصرف ها ممکن است لزوما پولدارها نباشند، رایگان کردن هم به نظر من کار درستی نیست. کاهش مصرف را می توان با راه حل های غیرقیمتی محقق کرد و انرژی را برای صادرات آزاد کرد. پروژه های بهینه سازی فراوانی را می توان تعریف کرد که اگر انرژی آزاد شده از آنها صادر شود سرمایه گذاری انجام شده برای بهینه سازی بین یک تا دوسال بازگشت می شود. تجارب شناخته شده ای هم در جهان وجود دارد . فالمثل شما اگر جستجوی اینترنتی کنید در سال ۱۳۹۲ وزیر نفت دائما دم از تعویض بیست میلیون بخاری گازی پر مصرف با بخاری های کم مصرف با راندمان بالا می زد، اما هیچ اقدامی انجام نشد و امروز دیگر چیزی از آن نمی شنوید. متوسط راندمان بخاری های گازی موجود در کشور کمتر از ۴۵ درصد است در صورتی که الان در ژاپن از بخاری های گازی سیکل بسته و بدون آلایندگی با راندمان بیش از ۹۵ درصد استفاده می کنند و شما ببینید اگر این اتفاق افتاده بود امروز وضعیت مصرف گاز زمستانی ما و وضعیت آلاینده های ما چگونه بود. سرمایه گزار هم برای این کار وجود داشت اما ساز و کار مربوطه فراهم نشد که سرمایه گزار بتواند گاز آزاد شده را صادر کند و سرمایه خود را برگرداند. همین بحث در مورد هوشمندسازی شوفاژخانه ها مطرح بود و من می بینم که بعد از هفت هشت سال حالا که آخر کار دولت است شرکت ملی گاز ایران تازه دارد در این زمینه تبلیغ می کند که احیانا کاری بکند،  تازه اگر دو سه ماه  دیگر با پایان یافتن زمستان و فصل اوج مصرف، یادشان نرود.

 طرح هایی مانند برق امید، بالعکس یارانه نقدی میتواند با رایگان کردن کم مصرف ها یا رایگان کردن استفاده تا پله اول، علاوه بر رایگان شدن انرژی کم مصرف ها سبب حذف یارانه انرژی، اصلاح الگوی مصرف و واقعی شدن قیمت انرژی شود؟ نظر شما در این باره چیست ؟
من نظرم را در مورد یارانه و رایگان کردن عرض کردم. به نظر من دولت باید به طرح های بهینه سازی انرژی یارانه بدهد. راه کمک به طبقات ضعیف کمک به ایشان در زمینه بهینه کردن مصرفشان است که هم هزینه سوخت آنها را کاهش می دهد و هم آثار ملی و زیست محیطی دارد. به نظر من دولتمردان فقط به دنبال راه حل های آسان و به گونه ای دست بردن در جیب عامه مردم هستند یک روز با بازی کردن با دلار و سکه، روز دیگر با بازی کردن با بورس و روز دیگر با گران کردن کالاهائی که انحصار آن را دارند. کالاهائی که مال ملت است ولی انحصار آن در دست دولت است. توان دست کردن در جیب رانتخواران و صاحبان درآمدهای نجومی را هم ندارند.

 با وجود تورم های بالا، چرا برای پله های پر مصرف برق گران نمی شود؟ پله ها و میزان مصرف به راحتی میتواند پرمصرفان را نشان دهد و اخذ قیمت واقعی انرژی نیز بسیار راحت است و در صورت عدم پرداخت عوامل بازدارنده مانند قطعی به راحتی قابل اجراست؟چرا دولت در این دوسال که همه چی چند برابر شده، هزینه انرژی پرمصرف ها را گران نکرده است؟ چرا در طرح برق امید تنها به افزایش ۲۴ درصدی(۷ درصد و ۱۶ درصد) برق پرمصرف ها اکتفا میکند و چرا این گران شدن را به شش ماه بعد موکول کرده است؟
به نظر من وزارت نیرو و حتی شرکت ملی گاز ایران باید گزارش شفافی ارائه دهند که آیا پر مصرف ها لزوما پولدارها هستند یا نه. عرض کردم کسانی هستند که مثلا قدرت خرید لامپ های ال ای دی را ندارند و لامپ رشته ای می خرند ممکن است دو سه لامپ رشته ای در یک خانه به اندازه کل مصرف روشنائی یک خانه دیگر که لامپ های ال ای دی دارد برق مصرف کند. من در مورد برق و گاز که قابل کنترل و رصد است با افزایش نسبی قیمت برای پولدارترها موافق هستم حال  اگر آن گزارش شفاف و دقیق، نشان داد که لزوما پرمصرف ها پولدارتر ها هستن میشود این کار را کرد وگرنه باید بر مبنای ملاک های دیگری باشد. کسی که یک آپارتمان لاکچری در اینجا دارد ولی بیشتر سال را در ینگه دنیا به سر می برد هم قطعا مصرفش خیلی کم است آیا باید جایزه بگیرد؟
من پاسخ بقیه قسمتهای این سوال را نمی دانم و باید از خود آنها پرسید اما یک چیز اینجا مشخص می شود و آن این است که همه می دانند که جامعه و خصوصا اقشار پائین درآمدی نسبت به هرگونه گران کردنی حساس هستند و به قول معروف تنشان می لرزد، چون تجربه کرده اند که تورم را دامن می زند و وضعشان بدتر می شود. تجربه افزایش قیمت حاملهای انرژی در سال های ۸۹ و ۹۰ وجود دارد و تجربه های دیگری هم هست آیا مرور شده است؟

هشتگ: , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , ,

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.