این نوازنده پیانو درباره پیامی که قصد دارد با اجرای خود به مردم ایران منتقل کند، خاطرنشان کرد: موسیقی، زبانی بدون کلمات است و مستقیما با شنوندهها صحبت میکند. موسیقی حاوی یک پیام عمیق انسانیت است و آن را منتقل میکند که البته تنها آهنگسازان محدودی همانند باخ توانسته اند این کار را به انجام برسانند. در حقیقت قطعهای که قصد اجرای آن را دارم، اثری خاص برای یک انسان رنج دیده است و به عبارت دیگر، قطعهای عالی برای موقعیتهایی اینچنین (شرایط کرونا) است.او همچنین درباره میزان آشنایی خود با موسیقی ایرانی گفت: موسیقی ایرانی چیزی است که در چند سال اخیر درصدد درک آن هستم. موسیقی ایرانی چیزی است که عمیقا آن را فریبنده، الهام بخش و بیانگر یک میراث عظیم فرهنگی یافتم.
«در این روزهای کرونایی وضعیت موسیقی در کشور شما (آلمان) به چه صورت است؟» موریس ارنست عنوان کرد: وضعیت موسیقی در آلمان تفاوت چندانی با وضعیت موسیقی در ایران ندارد. در آلمان سعی میکنیم موسیقی را با کنسرتها و تدریس آنلاین زنده نگه داریم و توسط طیف عظیمی از مردم که مشتاقانه منتظر بازگشایی مجدد تئاترها، سالنهای کنسرت و سینما هستند، احساس دلگرمی میکنیم.این هنرمند همچنین درباره باور خود به اینکه موسیقی تا چه حد میتواند حال مردم را در این شرایط بهتر کند، گفت: در حال حاضر کنسرتهای آنلاین، تنها راه برقراری ارتباط با شنوندگان و زنده نگه داشتن روند ساخت موسیقی است. عمیقا معتقدم که موسیقی و به طور کلی هنر، دارویی برای روح انسان است که به شدت هم مورد نیاز است؛ در شرایط کنونی نیز این دارو با توجه به انزوا و لزوم رعایت فاصله اجتماعی، بیشتر مورد اهمیت است. با این حال علاقهمند هستم که ببینم آیا فرم جدیدی از هنر یا ترکیبی از جنبههای مثبت کنسرت و فیلم پدیدار می شود تا خودش را در کنار روند سابق برگزاری کنسرتها تثبیت کند.
موریس ارنست به این پرسش که موسیقی و هنرمندان آن در دوران کرونا چقدر در کشور او آسیب دیدند و برای بهتر شدن این وضعیت چه راهکاری می توان اندیشید؟ چنین پاسخ داد: با وجود حمایت گسترده و عظیم مالی از هنر در آلمان، بسیاری از هنرمندان موفق نخواهند شد این بحران را پشت سر بگذارند. مقالهای درباره برلین خواندم که نقل میکرد ۳۰ درصد از موسیقیدانها در حال تغییر شغل خود هستند. این شرایط برای آن دسته از موسیقیدانهایی که به تازگی کار خود را آغاز کرده بودند، تخریب و فجایع بیشتری به بار آورد. فقط میتوان امیدوار بود که واکسیناسیونهای مداوم به همان سرعتی که در حال حاضر به نظر میرسند سریع و قدرتمند باشند. بنابراین بازگشت به حالت عادی دیگر مسئله «اگر» نیست، بلکه مسئله «چه زمانی؟» است. با دانستن این موضوع که مخاطبان از ما حمایت خواهند کرد، بسیار خوشبین هستم.