احسان نادرپور
دفعه اولی نیست که به یک اتفاق خوب و حادثه مبارک دل خوش میکنیم و یکدفعه از جایی که فکرش را (مثلا) نمیکنیم، چشمه وطنی امیدمان سرابِ چینی از آب در میآید. از خدا که پنهان نیست از شما چه پنهان، ما که عادت کردهایم در این اکثریت غالب، قالب شویم. همین اکثریتی که این بار ۹۹ درصدش را نادیده گرفتهاید. حالا درست است که اصولا ثبتنام نکردهایم تا بخواهیم جزو آن ۹۹ درصد اصلاحطلبانی باشیم که صلاحیتشان رد میشود، ولی زندگی نسل ما پر بوده و هست از این دعواهای خودی و غیرخودی و بیخودی. ما هم همیشه خدا خیلی شیک و مجلسی نخودی ماجرا بودهایم و انتخابات به انتخابات به ارزشِ مقادیری «جوابِ سلام» از سوی سلبریتیهای جریان مورد علاقه، گلویمان را برای فریاد زدن نامشان اجاره میدادیم؛ برای همین نخودی بودنهاست که الان بادی به گلو میاندازیم و میگوییم: «ما ۹۹ درصد رو کجا میبرید؟»
البته دانشجو که باشی و بعضی از عالیجنابان را که بشناسی این حجم از رد صلاحیتها را راحتتر هضم میکنی. عالیجنابی که همین آقای فرهاد رهبر باشد هم، خوب ما ۹۹ درصدیها را میشناسد. آقا فرهاد مدت مدیدی ریاست دانشگاه تهران را برعهده داشت. او این اواخر با ناملایمتیهای زیادی روبهرو شد و ناتوان از ادامه خدمت از آنجا بیرون زد. هرچند گیتهای امنیتی در دانشگاه تهران بهعنوان یادگاری آقای رهبر در این دانشگاه باقی ماند ولی متأسفانه عمر مدیریتیاش به عملیاتی کردن طرحِ تعیین یونیفرم برای دانشجویان کفاف نداد. حالا همین ایشان یکی از پنج نفری بودند که این روزها یا رأی بر عدم صلاحیت نمایندگان تهران میدادند یا کلاً صلاحیتها، خودشان را به ایشان احراز نمیکردند.
ولی قصه و غصه ما فقط انتخابات و دانشگاه نیست. ما همیشه و همهجا ۹۹ درصدی بودهایم. وقتی بحث کار میشود ما همانهایی میشویم که تا سی و اندی سالگی و چه بسا بیشتر، حق نداریم کارهای باشیم چون قطعاً خامیم و بیتجربه. ولی شما یک درصدیها از همان روزها که به زور وارد دهه بیست زندگی شده بودید قلههای پست و مقام را یکی یکی فتح میکردید و با دیپلم، نماینده ایران در سازمان ملل میشدید. ما همان همیشه در صحنههایی بوده و هستیم که صفهای طویلِ پراید ۲۸ میلیون تومانی را تشکیل میدهیم و روی لینکهای «ماشین فراری هشت و نیم میلیاردی در خیابانهای تهران +عکس» کلیک میکنیم و فحش میدهیم تا خنک شویم.
اما مشکل اصلی اساتید این است که اصولا دست به ترکیبشان نمیزنند. چه ببرند، چه ببازند دوست دارند فقط توی زمین باشند و بازی کنند و توپ و زمین دست خودشان باشد. مشکل اصلی ما ۹۹ درصدیها هم این است که نه مغزهامان اهل فرار است و نه جیبهامان اهل قرار. ما کلاً همیشه همین دور و ورها در حال گرم کردن هستیم. شما چه خوشت بیاید چه خوشت نیاید ما با شورت ورزشی این گوشهها نشستهایم تا وقتی اگر نفس کم آوردید یا بازی داشت کسلکننده میشد، یکی دوتایتان بیاید بیرون و بالاخره بازی به یکی از ماها برسد…
و آن وقت است که یک خدادادی، ظریفی، چیزی رو میکنیم و دقیقه نود میرویم جامجهانی. همیشه خدا هم به همین میزان خوشی راضی هستیم و باز میرویم روی نیمکت تا شما تیم را ببری جامجهانی حذف کنی و باز دوباره چهار سال دیگر، بازی آخر، دقیقه نود؛ روز از نو، روزی از نو.
پینوشت:
«مرعشی: ۹۹ درصد اصلاحطلبان رد صلاحیت شدهاند»
د آخه سیاست به چه درد می خوره.. بابا زندگیتونو بکنین آقای نادرپور.. به درسای دانشگاتون فک کنین..