تحمل لباسهای مخصوص کووید بسیار سخت است
وی ادامه می دهد: از یک طرف می بایست در محیط کار مواظب خودمان باشیم و از طرف دیگر به دلیل کمبود پرستار و کار با بیماران متعدد، باید مراقب جلوگیری از انتقال بیماری از یک بیمار به بیمار دیگر باشیم و در ضمن حواسمان به ارائه به موقع خدمات باشد. بیمار انتظار دارد که ما با حفاظت فردی مناسبی از ایشان مراقبت کنیم اما ما در ابتدای شیوع ویروس، در بیمارستان حتی خودمان یک ماسک نداشتیم و با کمبود دستکش روبرو بودیم. تحمل لباسهای پوششی مخصوص کووید بسیار سخت بوده و هست و وقتی در شرایط نابسامانی توام با فشار شدید روانی و ترس از ابتلا، قرار باشد خدماتی را ارائه داد خود به خود کار ما تحت تاثیر قرار می گیرد و خدمات خوبی را ارائه نخواهیم داد.
برخی فقط از محیط بیمارستان ترس داشتند، ولی از حضور در تجمعات نه!
آنا عنوان می کند: ما با کسانی روبرو بودیم که فقط از آمدن به بیمارستان ترس داشتند اما از عدم رعایت الزامات بهداشتی و حضور در تجمعات ترسی نداشتند و یا در بیمارستان با آن همه کمبود تخت شدید حاضر به همکاری با کارکنان و حضور در اتاقهای چند تخته نبودند. شرایطی داشتیم که بیمار مشکوک به کووید در یک اتاق ایزوله فوت شده بود و پس از فوت بیمار آن تخت، که تنها تخت موجود بخش ما نیز بود و با وجودی که ضدعفونی شده بود، بیماران دیگر حاضر به استفاده از آن نبوده و با ایجاد دعوا و تشنج، شرایط کاری را برای ما سخت تر میکردند.
ترس از انتقال بیماری به خانواده روانمان را درگیر میکرد
این پرستار ادامه می دهد: از سویی تعداد مراجعین مشکوک به کرونا، بسیار زیاد و مراجعین با سایر تشخیص ها به دلیل ترس از بیمارستان کم شده بود و بیمارانی داشتیم که به همین دلیل با شرایط بد در منزل مانده بودند و وقتی مراجعه می کردند که کار از کار گذشته بود، و انتظار معجزه از ما داشتند. ما فقط میتوانیم با استفاده از امکانات موجود کمک کنیم که شرایط سخت بیمار برطرف یا تقلیل یابد آن هم در شرایطی که بیمار به موقع مراجعه کند. وی افزود: وقتی شیفت کاری کادر درمان تمام میشد تازه ترس از آلوده بودن و انتقال به خانواده روح و روانمان را درگیر میکرد، به خصوص آنها که فرزند کوچک و یا افرادی با سیستم ایمنی پایین داشتند. همه این موارد یک طرف، نبودن امکانات لازم و تجهیزات پیشرفته و کادر درمانی کافی هم طرف دیگر قضیه بود.
مدیریت جامعی بر سیستم درمان در این شهر وجود نداشت
آنا می گوید: متاسفانه جلسات مکرّر در واحدهای ستادی گرفته شد و از همه نیروها حداکثر استفاده شد تا بشود از تمام ظرفیت هایمان به نحو احسن استفاده کنیم ولی باز هم کافی نبود و جای تاسف است که بگوییم در این میان مراکز خصوصی و بیمارستانهای غیر دانشگاهی و غیر تامین اجتماعی برای ما کمک کننده نبودند و این صرفا به این دلیل بود که مدیریت جامعی بر سیستم درمان در این شهر وجود نداشت.
آش نخورده و دهان سوخته!
وی ضمن نارضایتی از قول ها و وعده های مسئولین اظهار کرد: در زمینه حقوق و مزایا متاسفانه قولهایی داده شد که به موقع و به نحوی که گفته شد اجرا نشد. از طرفی رسانه ای کردن شعارهای افزایش حقوق، مردم را تحریک کرده و مراجعین وقتی دیدند توقعشان تامین نمیشود اولین حرفی که به کادر درمان میزدند این بود که شما حقوقتان زیاد شده، چرا خدمات ارائه نمیدهید؟ آش نخورده و دهان سوخته!
او اظهار می کند: این افزایشها بیشتر شامل مراکز دانشگاهی شد و کادر درمان تامین اجتماعی به آن میزان که گفته شد افزایشی نداشتند و آنچه زیاد شده به دلیل تعلق بیمه و مالیات زیاد، توفیری برای ما نداشت. از طرفی سازمان تامین اجتماعی قانون مشاغل سخت را نادیده گرفت و آن هم در این شرایط سخت کرونایی پنج سال بخشودگی مشاغل سخت را در صورتی اجرا خواهند کرد که بیمه و مزایای حقوقی آن قبل از بازنشستگی پرداخت شود که این با قانون شرایط مشاغل سخت منافات دارد و متاسفانه پاداش بازنشستگی همکاران را به جهت پرداخت آن پنج سال بخشودگی گروگان گرفته است. شرایط حقوقی فعلی هیچ سنخیتی با تورم روز برای ما کادر درمان ندارد و این هم یک.فشار مضاعف دیگر…
دستگاه های اکسیژنساز ما جوابگوی نیاز ۲۴ساعته نیست
این پرستار ضمن گلایه مندی از برخی مردم میگوید: متاسفانه ما افرادی در جامعه داریم که تست مثبت دارند و به دلیل نداشتن علائم شدید فکر میکنند خطری برای دیگران ندارند و حتی به دیگران بروز نمیدهند که بیمار هستند و باعث انتقال ویروس به سایر مردم میشوند. مردم باید درک کنند که بحران کووید۱۹ فقط به خاطر عدم رعایت خود مردم گسترش مییابد. و باید بدانند که امکانات بیمارستانها محدود است و هر چقدر هم که باشد وقتی شرایط بحران همراه با تحریمهای اقتصادی وجود داشته باشد، باز هم دچار کمبودهایی خواهیم شد که امکان ارائه خدمات به موقع را دچار مشکل میکند.
به گفته وی در حال حاضر مصرف اکسیژن به دلیل ازدیاد بیماران بستری به حدی زیاد است که بیماران زیر دستگاههای کمک تنفسی دچار مشکل میشوند و دستگاه های اکسیژنساز ما جوابگوی نیاز ۲۴ساعته نیست. از طرفی به دلیل تحریمهای اقتصادی، ورود اقلام مصرفی دستگاههای تخصصی ما با کمبود روبرو است، مگر اینکه تعداد بیماران کمتر شود تا امکانات موجود در اختیار بیمارانی که نیاز جدی دارند، قرار بگیرد.
بهبود بیماران و از دست دادن همکاران
آنا از خاطرات خوب و بدش تعریف می کند: همین قدر که توانستیم جان بعضی از بیماران بدحال را در این شرایط تحریم و کمبود شدید و ازدحام بیماران نجات دهیم خود از همه خاطرات خوشایندتر است. اینکه بعضی از مردم را به صورت تلفنی یا مشاوره ای راهنمایی کرده تا از ایجاد شرایط وخیم پیشگیری شود و از درمان به موقع برخوردار شوند و در شرایط غیر قابل کنترل قرار نگیرند، هرکدام به نوبه خود خاطره ای خوب محسوب میشود، و خاطرات بد ما از دست دادن چند تن از همکاران خوبمان بود که متاسفانه در بیمارستان از مراجعین مبتلا به ویروس بیمار شدند و ما با وجود تمام تلاشها نتوانستیم جانشان را نجات دهیم…
ما معجزه گر نیستیم
این پرستار ضمن ناراحتی بابت از دست دادن همکارانش اظهار کرد: اینجاست که باید گفت اگر ما معجزه گر بودیم اول معجزه ای میکردیم که همکاران خودمان را که سالها در کنارمان زحمت کشیدند و در شرف بازنشستگی بودند نجات میدادیم، پس معجزه همان رعایت پروتکلهاست که هر فرد باید از خود محافظت کند تا عزیزانش و خودش در معرض خطر قرار نگیرند.
مردم حداقل به خودشان رحم کنند
وی عاجزانه از مردم خواست که اگر نمیخواهند توجهی به همنوعان خود داشته باشند لحظه ای را به یاد بیاورند که به خاطر اینکه نمیتوانند نفس بکشند چگونه در هراس مرگ قرار می گیرند، و حداقل به خودشان رحم کنند. وی میگوید “ما از مردم انتظار داریم ما را درک کنند و در کنار ما باشند نه روبروی ما.”
پرستارانی که در طول شیفت حتی آب هم نمی خورند
سارا پرستار دومی است که با اد حرف میزنیم. او درباره شرایط سخت کرونایی پرستاران به ایسنا میگوید: در این شرایط پاندمیک که کل سیستم بهداشت و درمان را تحت تاثیر و فشار قرار داده، مسلما ما هم شرایط کاریمان نسبت به قبل از کووید سخت تر و حساس تر شد.در طول شیفت در این هوای گرم و شرجی بوشهر لباس پلاستیکی (گان) و عینک و کلاه و از همه مهمتر استفاده از دو ماسک روی هم و شستن مرتب دست ها و الکل زدن هم انرژی از ما میگرفت و هم از نظر روحی خسته مان کرد، از دیگر سختی ها اینکه وقتی یکی از نیروها کووید مثبت و استعلاجی شود، شیفت های او را بقیه همکاران متحمل شده و مجبور بودند دوشیفته بیایند.
این پرستار اظهار می کند: بعضی از همکاران من در طول شیفت حتی آب هم نمی نوشیدند چون مثلاً شیرده بودند و ترس داشتند که حتی ماسکشان را دربیاورند و چیزی بخورند.
همچنان باید دوری و دلتنگی را تحمل کنیم
سارا از ندیدن خانوادهاش در ماههای کرونایی به ما گفت: خانواده من اهواز زندگی میکنند و از اول کرونا تا الان پدر و مادرم پیش من نیامدهاند و از نظر روحی فشار بسیاری روی من و امثال من تحمیل شد. اگر مردم رعایت نکنند و به بی مبالاتی نسبت به رعایت پروتکل های بهداشتی (استفاده از ماسک و کم کردن رفت و آمدهای غیر ضروری) ادامه دهند، این شرایط تلخ به زودی زود جمع نمیشود و همچنان ما پرسنل و خانواده هایمان باید دوری و دلتنگی را تحمل کنیم و مردم هم در شرایط بسیار سخت باشند.
پرداختی ها و اضافه کار، بدتر هم شد
وی در زمینه تسهیلات و رفاهیات پرستاران اظهار کرد: من خیلی در جریان نیستم چون بیمارستان ما مرکز کرونا نبود، ولی ما مرتب مریض کرونایی داشتیم (بیمار چند روز در بخش بود و بعد جواب تستش مثبت می آمد)، برای بخشهای خاکستری، ماهی ۱۸۰ تا ۲۰۰ هزار تومان به طور میانگین تشویقی کرونا پرداخت شد البته آن هم فقط ۸ ماه سال، و در طول یک سال هم ۶ روز مرخصی کرونا در نظر گرفتند. ولی از نظر پرداخت ساعت اضافه کار با توجه به مشکلات اقتصادی نسبت به قبل از کرونا، پرداختی ها بدتر نیز شد.
فوت جانباز محترم و قدردان، بدترین خاطره من شد
این پرستار از خاطره های خوب و بدش می گوید: بدترین خاطره مربوط به بیمار جانبازی است که فرد بسیار محترم و قدردانی بود که به خاطر کووید۱۹ متاسفانه تایم طولانی را پیش ما بود و در آخر تلاش های ما نتیجه نداد و متاسفانه ایشان فوت شدند. و تنها دلخوشی و خاطره خوب در این ایام برایم این است که وقتی یکی از پرسنل علائم سبکی مثل سرما خوردگی دارد و من را نگران میکند، بعد که جواب تستش منفی میآید و میبینم سلامت است، حسابی خوشحال میشوم.
پرستاری اگر با چاشنی عشق و گذشت همراه نباشد…
سارا در سخنان پایانیاش از ضرورت عشق و گذشت در حرفه پرستاری صحبت میکند: بارها و بارها گفتم که این پرستاران نبودند که حرفه پرستاری را انتخاب کردند، بلکه این پرستاری است که آدم هایش را پیدا میکند، یعنی هر کسی نمیتواند پرستار باشد. پرستاری حرفه ای ست که اگر با چاشنی عشق و گذشت همراه نباشد متبلور نمیشود و به ثمر نمینشیند. خوشحال هستم که توفیق خدمت به خلق خدا نصیبم شده و انشاءالله با همت و همدلی مردم از این شرایط بحرانی نجات پیدا میکنیم.