چکیده اظهارات سیدرضا اکرمی، عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز، به نقل از سایت اعتمادآنلاین را در ادامه بخوانید؛
*{در خصوص رقیب ابراهیم رئیسی در انتخابات ۱۴۰۰}: در حال حاضر نمیتوانم چیزی بگویم چون هیچ چیز مشخص نیست. مثلا با شنیدن صحبتهای آقای قاضیزاده هاشمی بسیار محزون شدم، شخصی که سابقه حضور در مجلس را دارد چرا در مورد هشت سال دفاع مقدس هیچ صحبتی نکرد؟ آقای قاضیزاده هاشمی حتی درباره تحریمها و برجام هیچ صحبتی به میان نیاورد. فعلاً در این خصوص نمیشود چیزی گفت. بالاخره کاندیداها با همین گفتهها دست خود را برای مردم رو میکنند.
*{ در پاسخ به سوالی درباره اقناع مردم برای شرکت در انتخابات}: با توجه به تجربیاتی که داشتهام، تا مادامی که میز اندیشه نداریم و افراد از جناحهای مختلف روبهروی هم ننشینند و برنامههای خود را واضح نگویند مشکلات ما حل نخواهد شد. بعضیها میگویند ما یارانه ۴۵۰ هزار تومانی به مردم میدهیم، کسی نیست بگوید خب از کجا و با چه بودجهای چنین شعاری میدهید. از سوی دیگر عدهای از پایین آوردن نرخ تورم طی ۶ ماه حرف میزنند، این خندهدار است. باید تا مناظرات صبر کنیم ببینیم که هر کدام از نامزدها چه چیزی برای ارائه دارند و موضوع مهمتر آن است که چه کسی تا آخر در رقابت میماند، آیا نامزد واقعی است یا نه فقط به عنوان پوشش کاندیدایی خاص حضور پیدا کرده است. بحث دیگر این است که کسی که ریاست دولت آینده را بر عهده میگیرد چقدر از ظرفیتهای داخلی استفاده میکند. در حال حاضر نزدیک به ۲ میلیون تبعه خارجی در کشور داریم که مشغول کار هستند؛ از کار ساختمانی بگیر تا کار صنعتی. جوانهای ما در کشور حاضر به کار کردن نیستند.
* جوانهای ما به جای اینکه دنبال کار باشند، دنبال میز هستند. تا زمانی که دغدغه جوانان ما کار پشت میزی باشد هر کسی هم رئیسجمهور شود مشکلات کشور حل نخواهد شد. جوانان ما حاضر به خادم شدن نیستند و در نهایت باید سرایدار یا افغانستانیها را برای مسجد بیاوریم. حضرت علی (ع) ۲۵ سال اجازه دخالت در حکومتداری نداشت، چه کار کرد؟ نخلستان دایر کرد، کار کرد و آن را ننگ نمیدانست.
ما در کشور نقشه سوئیسی میریزیم، اما کار آفریقایی انجام میدهیم. بیکاری در خانههای ما رسوخ کرده است. در فضای خانواده همه مسئولیتها بر گردن پدر و مادر است. در جامعه ما خانهداری شغل محسوب نمیشود. چرا نباید مادری یا همسری شغل محسوب شود؟ در جامعه ما فقط شغلهایی که برآمده از درس و دانشگاه است شغل شناخته میشود.
* چه کسی متوجه شده است که ظرفیتهای این کشور برای ۸۵ میلیون جمعیتش کافی است؟ باید بنا را بر کار بگذاریم نه حرف و شعار. شیوه گفتاردرمانی هیچ وقت در هیچ دورهای راهحل نبوده است. در خصوص کرونا هم مردم به دستورالعملها توجه نمیکنند. شما نگاه کنید از ساعت ۱۰ شب به بعد در همین خیابانهای تهران چه غلغلهای به راه است. مردم نسبت به گذشته قانونگریزتر شدهاند.
* مردم نباید همه انتظارات خود را حول محور دولت قرار دهند. مردم باید خودشان دستبهکار شوند و اگر نیاز به کمک مالی دارند، وام بگیرند. بیشترین مشکلات ما در حال حاضر ناشی از افزایش نقدینگی در دست مردم است. گفته میشود روزی ۲ هزار میلیارد تومان به نقدینگی اضافه میشود. چرا این حجم از نقدینگی وارد حوزه تولید و کارآفرینی نمیشود؟ همیشه که نباید پای دولت در میان باشد. اروپاییها که چنین پیشرفت کردهاند مگر متکی به دولت بودهاند؟ بخش اطلاعاتی و امنیتی باید زیر نظر دولت باشد، اما در سایر موارد خود مردم باید دستبهکار شوند. در حال حاضر اقتصاد ایران ۸۰ درصد در دست دولت و فقط ۲۰ درصد در دست بخش خصوصی و مردم است که این رویه اشتباه است و باید برعکس باشد.
* در خصوص انتخابات و رد صلاحیتها سوالی که پیش میآید این است که چرا شورای محترم نگهبان آقای پزشکیان را با آن سابقه رد صلاحیت کردند، اما آقای قاضیزاده هاشمی که اصلاً سابقهاش با آقای پزشکیان قابل مقایسه نیست تایید صلاحیت شده است؟ همه ما نسبت به این رویه اعتراض و انتقاد داریم و هیچ اتفاقی هم با گفتن اعتراضمان نمیافتد. مملکت را رها کردهایم و این اعتراضات نسبت به وضع موجود طبیعی است.
*{ درباره دو قطبی شدن این دوره از انتخابات}: انتخابات در ایران به شدت موجی است. سال ۹۶ در مناظرات آقای روحانی یک جمله به آقای قالیباف گفتند که من حقوقدان هستم نه سرهنگ، کل دیدگاهها بر این اساس تغییر پیدا کرد. برای پاسخ به این سوال باید تا مناظرات نامزدها صبر کنیم.
*{در خصوص رقیب ابراهیم رئیسی در انتخابات ۱۴۰۰}: در حال حاضر نمیتوانم چیزی بگویم چون هیچ چیز مشخص نیست. مثلا با شنیدن صحبتهای آقای قاضیزاده هاشمی بسیار محزون شدم، شخصی که سابقه حضور در مجلس را دارد چرا در مورد هشت سال دفاع مقدس هیچ صحبتی نکرد؟ آقای قاضیزاده هاشمی حتی درباره تحریمها و برجام هیچ صحبتی به میان نیاورد. فعلاً در این خصوص نمیشود چیزی گفت. بالاخره کاندیداها با همین گفتهها دست خود را برای مردم رو میکنند.
*{ در پاسخ به سوالی درباره اقناع مردم برای شرکت در انتخابات}: با توجه به تجربیاتی که داشتهام، تا مادامی که میز اندیشه نداریم و افراد از جناحهای مختلف روبهروی هم ننشینند و برنامههای خود را واضح نگویند مشکلات ما حل نخواهد شد. بعضیها میگویند ما یارانه ۴۵۰ هزار تومانی به مردم میدهیم، کسی نیست بگوید خب از کجا و با چه بودجهای چنین شعاری میدهید. از سوی دیگر عدهای از پایین آوردن نرخ تورم طی ۶ ماه حرف میزنند، این خندهدار است. باید تا مناظرات صبر کنیم ببینیم که هر کدام از نامزدها چه چیزی برای ارائه دارند و موضوع مهمتر آن است که چه کسی تا آخر در رقابت میماند، آیا نامزد واقعی است یا نه فقط به عنوان پوشش کاندیدایی خاص حضور پیدا کرده است. بحث دیگر این است که کسی که ریاست دولت آینده را بر عهده میگیرد چقدر از ظرفیتهای داخلی استفاده میکند. در حال حاضر نزدیک به ۲ میلیون تبعه خارجی در کشور داریم که مشغول کار هستند؛ از کار ساختمانی بگیر تا کار صنعتی. جوانهای ما در کشور حاضر به کار کردن نیستند.
* جوانهای ما به جای اینکه دنبال کار باشند، دنبال میز هستند. تا زمانی که دغدغه جوانان ما کار پشت میزی باشد هر کسی هم رئیسجمهور شود مشکلات کشور حل نخواهد شد. جوانان ما حاضر به خادم شدن نیستند و در نهایت باید سرایدار یا افغانستانیها را برای مسجد بیاوریم. حضرت علی (ع) ۲۵ سال اجازه دخالت در حکومتداری نداشت، چه کار کرد؟ نخلستان دایر کرد، کار کرد و آن را ننگ نمیدانست.
ما در کشور نقشه سوئیسی میریزیم، اما کار آفریقایی انجام میدهیم. بیکاری در خانههای ما رسوخ کرده است. در فضای خانواده همه مسئولیتها بر گردن پدر و مادر است. در جامعه ما خانهداری شغل محسوب نمیشود. چرا نباید مادری یا همسری شغل محسوب شود؟ در جامعه ما فقط شغلهایی که برآمده از درس و دانشگاه است شغل شناخته میشود.
* چه کسی متوجه شده است که ظرفیتهای این کشور برای ۸۵ میلیون جمعیتش کافی است؟ باید بنا را بر کار بگذاریم نه حرف و شعار. شیوه گفتاردرمانی هیچ وقت در هیچ دورهای راهحل نبوده است. در خصوص کرونا هم مردم به دستورالعملها توجه نمیکنند. شما نگاه کنید از ساعت ۱۰ شب به بعد در همین خیابانهای تهران چه غلغلهای به راه است. مردم نسبت به گذشته قانونگریزتر شدهاند.
* مردم نباید همه انتظارات خود را حول محور دولت قرار دهند. مردم باید خودشان دستبهکار شوند و اگر نیاز به کمک مالی دارند، وام بگیرند. بیشترین مشکلات ما در حال حاضر ناشی از افزایش نقدینگی در دست مردم است. گفته میشود روزی ۲ هزار میلیارد تومان به نقدینگی اضافه میشود. چرا این حجم از نقدینگی وارد حوزه تولید و کارآفرینی نمیشود؟ همیشه که نباید پای دولت در میان باشد. اروپاییها که چنین پیشرفت کردهاند مگر متکی به دولت بودهاند؟ بخش اطلاعاتی و امنیتی باید زیر نظر دولت باشد، اما در سایر موارد خود مردم باید دستبهکار شوند. در حال حاضر اقتصاد ایران ۸۰ درصد در دست دولت و فقط ۲۰ درصد در دست بخش خصوصی و مردم است که این رویه اشتباه است و باید برعکس باشد.
* در خصوص انتخابات و رد صلاحیتها سوالی که پیش میآید این است که چرا شورای محترم نگهبان آقای پزشکیان را با آن سابقه رد صلاحیت کردند، اما آقای قاضیزاده هاشمی که اصلاً سابقهاش با آقای پزشکیان قابل مقایسه نیست تایید صلاحیت شده است؟ همه ما نسبت به این رویه اعتراض و انتقاد داریم و هیچ اتفاقی هم با گفتن اعتراضمان نمیافتد. مملکت را رها کردهایم و این اعتراضات نسبت به وضع موجود طبیعی است.
*{ درباره دو قطبی شدن این دوره از انتخابات}: انتخابات در ایران به شدت موجی است. سال ۹۶ در مناظرات آقای روحانی یک جمله به آقای قالیباف گفتند که من حقوقدان هستم نه سرهنگ، کل دیدگاهها بر این اساس تغییر پیدا کرد. برای پاسخ به این سوال باید تا مناظرات نامزدها صبر کنیم.