«این روزها، روزهای مهمی برای فوتبال کشور است. تیم ملی در رقابتهایی حساس در تلاش است تا بتواند به جام جهانی صعود کند و علاقهمندان به فوتبال نیز سرنوشت تیم ملی را از طریق تلویزیون دنبال میکنند. اما موضوعی در این میان همیشه پس از اتمام بازیها در شبکههای اجتماعی سوژه میشود و آن گزارش گزارشگران فوتبال است. چندی است که مسئله گزارشگری فوتبال در ایران تبدیل به یک بحران شده. هدف استفاده از گزارشگر در فوتبال اضافه کردن لذت تماشای مسابقات است، اما حالا چند سالی است که تقریبا به نظر میرسد در تلویزیون ایران گزارشگر فردی است که سعی دارد لذت فوتبال را از مخاطب بگیرد یا حداقل به آن چیزی نیفزاید.
شاید در وهله اول باید بدانیم یک گزارشگرخوب چه گزارشگری است؟ یک گزارشگر باید بیطرف، مسلط به فوتبال، مسلط به ادبیات، دارای تمرکز روی بازی، واجد توانایی زمانبندی درست ارائه مطالب در زمانهای غیرحساس، توانایی زمانبندی برای اوج و فرود صدا، و تسلط در بداههپردازی باشد. اینها هیچ یک ویژگیهایی نیست که یک گزارشگر اگر داشته باشد بهتر است، بلکه ویژگیهایی است که لازمه این کار است و یک گزارشگر باید تمام این تواناییها را داشته باشد.
عطاالله بهمنش، نخستین گزارشگری زنده ورزشی در ایران از رادیو را برای رقابت دو و میدانی میان تیم ملی ایران و عراق از صدای ایران انجام داد. در دوران کاریاش به سرعت گر برتر رادیو و اولین انتخاب این رسانه برای گزارش مهمترین رقابتهای ورزشی تبدیل میشود. در دوران ۲۱ ساله همکاری با رادیو، بهمنش بسیاری از رقابتهای ملی و بینالمللی را با صدای گرم و گزارشهای جذابش پوشش میدهد. طی آن دوران طولانی، اغلب موفقیتهای ورزشی ایران در آسیا و المپیک با گزارشهای او همراه است و به این ترتیب صدای بهمنش نزد مردم ایران صاحب شناسنامه میشود.
چند نمونه از گزارشهای خاطرهانگیز و جملات قصار او در آن سالها دهان به دهان میان مردم میچرخد که برخی از آنها هنوز هم در خاطر علاقمندانش باقی است. نمونهای جالب از این کلام شیرین را میتوان در جام جهانی ۱۹۷۰ مشاهده کرد. در گزارش بازی آلمان و مراکش و زمانی که هنوز طنّازی و تکهپرانی به سبک گزارشگران امروزی مد نشده است.
بهمنش پنج نکته کلیدی از منظر خود برای گزارشگر شدن را باریکبینی و نکتهسنجی، تسلط بر چندین زبان خارجی، اطلاع از رویدادهای دنیای ورزش، نداشتن غرور و مطالعه کافی عنوان میکند.این گزارشگر درباره مهمترین نقدی که گران داشته، نیز مطرح کرده است: گزارشگران ورزشی ما، چون فکر میکنند نابغهاند و در دنیا بهترین هستند، درجا زدهاند و پیش نمیروند؛ در حالی که هر کس میخواهد جلو برود باید وسعت نظر داشته باشد.
اما عادل فردوسیپور که به جرات میتوان او را محبوبترین مجریان و گزارشگران فوتبال در دو دهه اخیر دانست، داشتن علاقه به کار گزارشگری، مسلط بودن به رشته ورزشی، صدای قابل تحمل! آشنایی با زبان انگلیسی، فن بیان مناسب و تسلط به زبان و ادبیات فارسی را مهمترین نکات کلیدی در گزارشگری عنوان کرده است. او همچنین عدم علاقه به این کار، نداشتن زبان انگلیسی و فقدان تسلط لازم به این حرفه را مهمترین نقدی به شمار میآورد که به برخی گزارشگران فعلی وارد است. فردوسیپور برای کسانی که میخواهند گزارشگر شوند چنین توصیه میکند: با عشق و علاقه به این کار نگاه کنن!
اما حالا چند سالی است که دیگر صدای فردوسیپور برای گزارش هیچ مسابقه فوتبالی از تلویزیون به گوش نمیرسد. او کسی بود که توانست بیست سال یکی از پربینندهترین برنامههای ورزشی صدا و سیما را تولید کند و هر روز هم بر خیل مخاطبان خود بیفزاید. اما با تغییر مدیریت شبکه سه همه چیز بر هم خورد و عادل فردوسیپور مورد غضب مدیر تازهوارد و جویای نام شبکه سه قرار گرفت.
بعد از آنکه برنامه «۹۰» توسط این مدیر در روزهای پایانی سال ۹۷ به اجبار و ناگهانی تعطیل شد، فردوسیپور حتی نتوانست هیچ بازی فوتبالی را گزارش کند و تصویر و صدایش از تلویزیون دیده و شنیده نشد. اما در آستانه حساسترین مسابقه فوتبال باشگاههای آسیا یعنی فینال باشگاههای آسیا، خبری منتشر شد مبنی بر اینکه فردوسیپور گزارشگر این بازی نفسگیر است، اما نه برای صدا و سیما، بلکه برای کنفدراسیون فوتبال آسیا و از طریق اینستاگرام AFC. جبار آذین، منتقد سینما و تلویزیون پیشتر در گفتگو با «ابتکار» دراینباره گفته بود: با توجه به تغییراتی که در مدیریت شبکه سه سیما صورت گرفته و نوع نگاه و عملکرد ویژه سلیقهای مدیران این شبکه، بر اساس برخی از واکنشها و گاه مسائل سوءتفاهمبرانگیز برخی از همکاران و فعالان این شبکه از تلویزیون به نوعی گریزانده شدهاند.
عادل فردوسیپور صرف نظر از چگونگی باورها و عقاید خود، جزو مجریان، گزارشگران و مفسران مورد علاقه فوتبالدوستان کشور بود که در الک شبکه سه بیرون انداخته شد. اما از آنجا که این مجری و کارشناس تلویزیون در زمینه ورزش و به ویژه فوتبال، محبوبیت فراوانی بین مردم دارد، علاقهمندان او فعالیتش را پیگیری کردند.
اما حالا در نبود فردوسیپور دیگر گزارشهای فوتبال طعم گذشته را ندارد، حتی گاهی آنقدر روی اعصاب است و اشتباهات فاحشی در آن رخ میدهد که ترجیح بدهی تلویزیون را بیصدا کنی یا پخش مسابقات را از طریق صفحات اینستاگرامی یا پلترفرمهای دیگر تماشا کنی.
موضع آن است که توانایی زمانبندی درست برای ارائه مطالب در زمانهای غیرحساس، یک موضوع بسیار مهم در جذابیت فوتبال است. دقایق زیادی از بازیهای فوتبال نیاز ندارند و در این زمانهای به اصطلاح مرده گزارشگر باید با اطلاعاتی مخاطبان را سرگرم کند. اما بیشتر گزارشگران کنونی تلویزیون متاسفانه در اکثر موارد زمانبندی اشتباهی دارند و گاهی حتی به یکباره از گفتن اطلاعات درمورد بیاهمیت، به صحنه گل سوئیچ میکنند.
اوج و فرود صدا هم که یک امر بدیهی در گزارش فوتبال است. اینکه گزارشگر چه موقعی فریاد بزند و چه قدر فریاد بزند و اصلا چرا فریاد بزند، مسئله بسیار مهمی است. نعرههای گوشخراش برخی گزارشگران در زمان گل یا فریادهای بیدلیل برای یک سانتر معمولی بخش زیادی از خاطره فوتبالی ما را پر کرده است.گزارشگر خوب، این خاصیت را دارد که بازیهای مهم فوتبال را خاطرهانگیزتر کند. چنین گزارشگری مثل نمک، مثل چاشنی کنار غذا باعث افزایش کیفیت و بهبود طعم میشود و ممکن است چیزی بگوید که تا سالها در خاطر مردم باقی بماند. کاش مدیران این موضوع را باز به یاد بیاورند و بگذارند در آستانه جام جهانی دوباره فوتبال را طعم صدایی دلپذیر تماشا کنیم.»