٩٢ سال پیش، برابر ١٢ مارس ١٩٣٠ میلادی، مهاتما گاندی به اتفاق ٧٨ نفر از همراهان خود با پای پیاده عازم گجرات شدند تا نسبت به وضع مالیات بر «نمک»، از سوی دولت دستنشانده انگلستان در هند اعتراض کنند.
این آغاز حرکتی بود که در ادامه «رژه نمک» نام گرفت و هنگامی که ابعادی به وسعت خاک هندوستان یافت، به عنوان نماد بارزی از مانیفست «مبارزه منفی و بدون خشونت» – معروف به «ساتیاگراها» که گاندی مروج و ناصح آن بود – مورد توجه جهانیان قرار گرفت.
مقصود گاندی و همراهان او از این پیادهروی طولانی، جمعآوری نمک از ساحل دریا بود تا مجبور نباشند مالیات وضع شده توسط انگلیسیها را پرداخت کنند. با انتشار خبر پیادهروی، دهها هزار هندی از نقاط مختلف این کشور راهی گجرات شدند تا گاندی را در این امر خطیر تنها نگذاشته باشند.
رژه نمک پس از طی ۴٨٠ کیلومتر و گذشت ٢۵ روز به پایان رسید و جمعیت عظیمی که گاندی را همراهی میکردند – منهای ٨٠ هزار نفری که توسط پلیس بازداشت شدند – از ششم آوریل ١٩٣٠ مشغول استحصال نمک طعام از آب دریا شدند.
راهپیمایی نمک در واقع تست ایده نافرمانی مدنی گاندی به شکل عملی بود و اغراق نیست اگر ادعا شود این رژه نسبتا طولانی که در سر راه خود مردم دسته دسته به آن میپیوستند، بیدار شدن ناسیونالیسم هندی از خواب طولانی و چند صد سالهاش را در پی داشت.
اگر بخواهیم اصول و قوانین نهضت نافرمانی مدنی مهاتما گاندی، رهبر استقلال هند را به طور خلاصه مرور کنیم، مهمترین موارد آن به شرحی هستند که در ادامه میآیند:
١- کسی که عضو مقاومت است هیچگاه عصبانی نمیشود.
٢- کسی که عضو مقاومت است از عصبانیت مخالف خود رنج میبرد.
٣- اگر یکی از اعضای مقاومت توسط مخالفان ترور شود، یاران او انتقام نمیگیرد، ولی هرگز به خاطر ترس از مجازات تسلیم خواستههای دشمن نمیشوند.
۴- اگر پلیس بخواهند فردی از گروه مقاومت را دستگیر کنند او خود را داوطلبانه تسلیم میکند.
۵- اگر یک عضو مقاومت امانتدار اموال کسی است که حکومت قصد ضبط آن را دارد باید تا پای جان برای حفظ آن مال تلاش کند. نهضت مهاتما گاندی که شروع آن با راهپیمایی نمک بود، ١٧ سال بعد، با خروج نیروهای انگلیسی از هند و استقلال این کشور به نتیجه رسید.
فلسفه دوری از خشونت گاندی، تاثیری بسزا بر سایر نهضتهای آزادیبخش جهان گذاشت و چهرههایی، چون نلسون ماندلا، دالایی لاما، مارتین لوترکینگ و لخ والسا جزو رهبرانی بودند که ایده «خشونت صفر» گاندی را به عنوان یک مرام سیاسی برگزیدند و جالب آنکه هیچ کدامشان نتوانستند کاملاً بدون اعمال خشونت – آن طور که گاندی توانست – کار خود را پیش ببرند.