گروه سیاسی:روزنامه جهان صنعت نوشت: در روزهای تازهسپریشده مقامهای اقتصادی و سیاسی ایران و ترکیه درباره یک موضوع واحد تصمیم گرفتند. موضوع تصمیم جذب سرمایههای خرد خانوادگی و کسبوکارهای شخصی خارجیها بود، یعنی ایران نیز به تقلید از شمار قابل اعتنایی از کشورها به این نتیجه رسیده که میتوان با دادن امتیازهایی از جمله امتیاز دادن حق اقامت و شهروندی به شهروندان دیگر کشورها از آنها بخواهد در ایران سرمایهگذاری کنند. بر اساس تصمیم دولت سیزدهم میزان سرمایه لازم برای دریافت شهروندی در ایران از ۱۵۰ هزار دلار به ۱۰۰ هزار دلار کاهش یافت. در مقابل مقامهای کشور ترکیه تصمیم گرفتند برای دادن مزیت شهروندی ترکیه به متقاضیان دیگر کشورها سرمایه لازم برای ورود به ترکیه را از ۲۵۰ هزار دلار به ۴۰۰ هزار دلار افزایش دهند. به این ترتیب مقامهای دو کشور درباره یک موضوع واحد تصمیم خلاف جهت یکدیگر را اتخاذ و به دستگاههای مجری ابلاغ کردهاند. پرسش این است که چرا ترکیه امتیاز دادن شهروندی را ۶۰ درصد افزایش دهند و ایران این امتیاز را ۳۳ درصد کاهش دادهاند؟ واقعیت این است که مقامهای رسمی اعلام کردهاند هیچ فرد خارجی برای گرفتن شهروندی با ۱۵۰ هزار دلار اقدام نکند. در برابر، اما تقاضا برای گرفتن شهروندی ترکیه روندی فزاینده را تجربه کرده است.
این نوشته درباره دلایل این اتفاق و اینکه چرا شهروندان کشورهای دیگر به ایران نمیآیند و به ترکیه میروند بحث نمیکند و تنها به این مساله میپردازد که آیا شهروندان ایرانی حق دارند و باید روزگار خود را با شهروندان دیگر کشورها مقایسه کنند و در برابر پیشرفتهایی که این کشورها دارند حسرت بخورند یا اینکه مطابق با اراده سیاستورزان حاکم حق ندارند در این باره مقایسه کنند و باید شرایط ایران و ترکیه و یا ایران و کرهجنوبی و ایران و امارات و قطر و مالزی را لحاظ کنند. در این دیدگاه تاکید میشود اگر به طور مثال قطر کوچک میتواند امتیاز برگزاری جام جهانی فوتبال که بزرگترین رویداد جهان است را کسب کند، اما ایران نمیتواند باید توجه کرد که ایران یک کشور مستقل است. در این دیدگاه تصریح میشود اگر کرهجنوبی توانسته است بازار موبایل و تلویزیون و حتی اتومبیل را قبضه کند در برابر اطاعت محض از آمریکا قرار دارد. اگر عربستان توانسته است در این نیمسده اخیر ظرفیت تولید نفت خود را سه برابر ایران کند به این دلیل است که نوکری غرب را کرده است. اما دیدگاه دیگر این است که باید این مقایسهها انجام شود و اگر شرایط ایران تاسفبار است و ایرانیان از مقایسهها حسرت میخورند باید کاری کرد که پسماندگیها نسبت به دیگران کاهش یابد و باید در افزایش رفاه مادی ایرانیان گونهای برنامهریزی کرد که دیگران حسرت ایرانیان را بخورند.
این نوشته درباره دلایل این اتفاق و اینکه چرا شهروندان کشورهای دیگر به ایران نمیآیند و به ترکیه میروند بحث نمیکند و تنها به این مساله میپردازد که آیا شهروندان ایرانی حق دارند و باید روزگار خود را با شهروندان دیگر کشورها مقایسه کنند و در برابر پیشرفتهایی که این کشورها دارند حسرت بخورند یا اینکه مطابق با اراده سیاستورزان حاکم حق ندارند در این باره مقایسه کنند و باید شرایط ایران و ترکیه و یا ایران و کرهجنوبی و ایران و امارات و قطر و مالزی را لحاظ کنند. در این دیدگاه تاکید میشود اگر به طور مثال قطر کوچک میتواند امتیاز برگزاری جام جهانی فوتبال که بزرگترین رویداد جهان است را کسب کند، اما ایران نمیتواند باید توجه کرد که ایران یک کشور مستقل است. در این دیدگاه تصریح میشود اگر کرهجنوبی توانسته است بازار موبایل و تلویزیون و حتی اتومبیل را قبضه کند در برابر اطاعت محض از آمریکا قرار دارد. اگر عربستان توانسته است در این نیمسده اخیر ظرفیت تولید نفت خود را سه برابر ایران کند به این دلیل است که نوکری غرب را کرده است. اما دیدگاه دیگر این است که باید این مقایسهها انجام شود و اگر شرایط ایران تاسفبار است و ایرانیان از مقایسهها حسرت میخورند باید کاری کرد که پسماندگیها نسبت به دیگران کاهش یابد و باید در افزایش رفاه مادی ایرانیان گونهای برنامهریزی کرد که دیگران حسرت ایرانیان را بخورند.