گروه سیاسی: روند مذاکرات موسوم به احیای برجام در شرایط کنونی به وضعیت حساسی رسیده و هر روز زمزمههایی درباره سرانجام و فرجام این توافق به گوش میرسد.
داود حشمتی، روزنامهنگار و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت در گفتگویی با سایت امتداد، ضمن تشریح روند این مذاکرات، اظهار داشت: در شرایط فعلی، برخی از جزئیات پیشنویس توافق که تهران به واشنگتن داده به صورت غیررسمی اعلام شده است. به نظر من، نباید این وضعیت را با نقطه صفر خروج ترامپ از برجام مقایسه کرده و آن را دستاورد مقطع کنونی بدانیم. بلکه مسئله اصلی این است که دستاورد امروز، باید با آنچه در یک سال قبل در دسترس قرار داشت، مورد مقایسه شود.
ما در سال گذشته یا در اسفندماه ۹۹، دستاوردهایی داشته و بر اساس مذاکرات صورت گرفته، توافقاتی را هم در دسترس میدیدیم. اما متاسفانه ظرف مدت یک سال و نیم گذشته وقتکشی صورت گرفت و باید امروز ارزیابی کنیم که در قبال دادن هزینه عدمالنفع ایران در این بازه زمانی، چه منافعی را برای مردم به ارمغان آوردیم؟ نه اینکه آقایان امروز بگویند که برجام ۲۰۱۵ چه بود و در حال حاضر چه دستاوردی به همراه آوردهاند!
ثانیا دستاوردها باید برای عموم مردم، ملموس و محسوس باشد. اساسا برای بدنه جامعه چه اهمیتی دارد که آقایان اعلام میکنند؛ تحریمهای ستاد اجرایی فرمان امام یا مثلا آستان قدس رضوی برداشته شده است؟ یا مثلا اگر تحریمهای نهادهای اقتصادی مرتبط با سپاه برداشته شود، چه تاثیر ملموسی بر سفره مردم خواهد داشت؟
این دست مسائل برای سفرههای زندگی مردم، نه تنها دستاوردی به همراه نداشته که ما از پیش، نسبت به حضور این نهادها در اقتصاد معترض هستیم. مثلا ستاد اجرایی فرمان امام که اساسا مردم نمیدانند چه میزان دارایی و درآمد داشته، هزینه کرد و سود آن به چه صورت در گردش قرار میگیرد؟ حتی نهادهایی مثل آستان قدس رضوی، اگر خیریه هستند که باید به مانند همه دنیا، اطلاعات آن به صورت شفاف در دسترس مردم قرار بگیرد. ما نمیدانیم که به عنوان مثال، شرکتهای زیر نظر آستان قدس، چه عملکرد مالی دارند؟ آقایان نیازی هم نمیبینند که به مردم در این خصوص، توضیحی ارائه کنند و صرف اینکه هیئت امنای آن نهاد و تولیت آن مجموعه از موضوعات اطلاع داشته باشد، برایشان کفایت میکند!
آنچه که باید به مردم توضیح دهند، این مسئله نیست که تحریم کدام یک از نهادهای اقتصادی وابسته به نهادهای انتصابی برداشته شده، بلکه باید برداشته شدن تحریمی را به اطلاع افکار عمومی برسانند که لغو آن به صورت مستقیم بر سفره مردم تاثیر خواهد گذاشت.
مجلس باید همان کاری را که با جلیلی و باقری کنی در دوره قبل انجام داد، این دوره نیز باید با ظریف و عراقچی ترتیب بدهد. اگر آقایان در دوره قبل، جلیلی و باقری را در مقابل ظریف و عراقچی نشاندند، این بار هم باید تیم دیپلماسی پیشین را در مقابل امیرعبداللهیان و باقری کنی بنشانند تا مشخص شود که چه چیزی را داده و در قبال آن چه چیز ستاندهاند.
اگر مجلس اعتماد به نفس کافی برای دعوت از ظریف و عراقچی و نشاندن این دو در مقابل عبداللهیان و باقری را ندارد، آنها میتوانند با بررسی توافق-به دور از خودسانسوری و عافیتطلبی-به مردم پاسخ بدهند که آنچه امروز گرفته شده، آیا این ارزش را داشت که ما یک سال و نیم بابتش هزینه تحریم پرداخت کنیم یا خیر؟
میدانیم که بایدن در زمان حضور خود در کسوت ریاست جمهوری ایالات متحده قرار بود که به تعهدات بینالمللی واشنگتن از جمله برجام برگردد. اتفاقی که رخ داد، این بود که پیش از این که پای بایدن به کاخ سفید برسد، مجلس با آن قانون خود، جلوی اقدام بایدن را گرفت. مصوبه مجلس، شروط ایران را به حدی بالا برد که بایدن از بازگشت به توافق به صورت یکجانبه، منصرف شد.
اگر ما اجازه میدادیم بایدن در همان روزهای نخست رسیدن به قدرت، فرمانهای اجرایی ترامپ را لغو و اعلام کند به توافق برگشتم. طبیعتا او میخواست برخی از تحریمها را نگه دارد.
در آن شرایط به راحتی میتوانستیم به او بگوییم که اینگونه نیست که هر زمان خواستید از توافق خارج شده و هر زمان میلتان کشید به ان برگردید. از این رو، باید بابت خسارات ما از خروج واشنگتن از برجام یا تحریمها را لغو، یا خسارات را پرداخت و یا برای عدم خروج دوباره از برجام، تضمینهایی را ارائه کنید.
در این جا، گفتگو حتی میتوانست از موضع بالاتر نیز بین تهران با واشنگتن صورت بگیرد. همانگونه که ظریف نیز، پیشتر اشاره کرده بود، مجلس با نیات شخصی به تصور اینکه وزیر خارجه در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام میکند، این قانون را وضع کرد تا مانع از این اتفاق شود. اما خود قالیباف نیز نتوانست در انتخابات حضور پیدا کند.
داود حشمتی، روزنامهنگار و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت در گفتگویی با سایت امتداد، ضمن تشریح روند این مذاکرات، اظهار داشت: در شرایط فعلی، برخی از جزئیات پیشنویس توافق که تهران به واشنگتن داده به صورت غیررسمی اعلام شده است. به نظر من، نباید این وضعیت را با نقطه صفر خروج ترامپ از برجام مقایسه کرده و آن را دستاورد مقطع کنونی بدانیم. بلکه مسئله اصلی این است که دستاورد امروز، باید با آنچه در یک سال قبل در دسترس قرار داشت، مورد مقایسه شود.
ما در سال گذشته یا در اسفندماه ۹۹، دستاوردهایی داشته و بر اساس مذاکرات صورت گرفته، توافقاتی را هم در دسترس میدیدیم. اما متاسفانه ظرف مدت یک سال و نیم گذشته وقتکشی صورت گرفت و باید امروز ارزیابی کنیم که در قبال دادن هزینه عدمالنفع ایران در این بازه زمانی، چه منافعی را برای مردم به ارمغان آوردیم؟ نه اینکه آقایان امروز بگویند که برجام ۲۰۱۵ چه بود و در حال حاضر چه دستاوردی به همراه آوردهاند!
ثانیا دستاوردها باید برای عموم مردم، ملموس و محسوس باشد. اساسا برای بدنه جامعه چه اهمیتی دارد که آقایان اعلام میکنند؛ تحریمهای ستاد اجرایی فرمان امام یا مثلا آستان قدس رضوی برداشته شده است؟ یا مثلا اگر تحریمهای نهادهای اقتصادی مرتبط با سپاه برداشته شود، چه تاثیر ملموسی بر سفره مردم خواهد داشت؟
این دست مسائل برای سفرههای زندگی مردم، نه تنها دستاوردی به همراه نداشته که ما از پیش، نسبت به حضور این نهادها در اقتصاد معترض هستیم. مثلا ستاد اجرایی فرمان امام که اساسا مردم نمیدانند چه میزان دارایی و درآمد داشته، هزینه کرد و سود آن به چه صورت در گردش قرار میگیرد؟ حتی نهادهایی مثل آستان قدس رضوی، اگر خیریه هستند که باید به مانند همه دنیا، اطلاعات آن به صورت شفاف در دسترس مردم قرار بگیرد. ما نمیدانیم که به عنوان مثال، شرکتهای زیر نظر آستان قدس، چه عملکرد مالی دارند؟ آقایان نیازی هم نمیبینند که به مردم در این خصوص، توضیحی ارائه کنند و صرف اینکه هیئت امنای آن نهاد و تولیت آن مجموعه از موضوعات اطلاع داشته باشد، برایشان کفایت میکند!
آنچه که باید به مردم توضیح دهند، این مسئله نیست که تحریم کدام یک از نهادهای اقتصادی وابسته به نهادهای انتصابی برداشته شده، بلکه باید برداشته شدن تحریمی را به اطلاع افکار عمومی برسانند که لغو آن به صورت مستقیم بر سفره مردم تاثیر خواهد گذاشت.
مجلس باید همان کاری را که با جلیلی و باقری کنی در دوره قبل انجام داد، این دوره نیز باید با ظریف و عراقچی ترتیب بدهد. اگر آقایان در دوره قبل، جلیلی و باقری را در مقابل ظریف و عراقچی نشاندند، این بار هم باید تیم دیپلماسی پیشین را در مقابل امیرعبداللهیان و باقری کنی بنشانند تا مشخص شود که چه چیزی را داده و در قبال آن چه چیز ستاندهاند.
اگر مجلس اعتماد به نفس کافی برای دعوت از ظریف و عراقچی و نشاندن این دو در مقابل عبداللهیان و باقری را ندارد، آنها میتوانند با بررسی توافق-به دور از خودسانسوری و عافیتطلبی-به مردم پاسخ بدهند که آنچه امروز گرفته شده، آیا این ارزش را داشت که ما یک سال و نیم بابتش هزینه تحریم پرداخت کنیم یا خیر؟
میدانیم که بایدن در زمان حضور خود در کسوت ریاست جمهوری ایالات متحده قرار بود که به تعهدات بینالمللی واشنگتن از جمله برجام برگردد. اتفاقی که رخ داد، این بود که پیش از این که پای بایدن به کاخ سفید برسد، مجلس با آن قانون خود، جلوی اقدام بایدن را گرفت. مصوبه مجلس، شروط ایران را به حدی بالا برد که بایدن از بازگشت به توافق به صورت یکجانبه، منصرف شد.
اگر ما اجازه میدادیم بایدن در همان روزهای نخست رسیدن به قدرت، فرمانهای اجرایی ترامپ را لغو و اعلام کند به توافق برگشتم. طبیعتا او میخواست برخی از تحریمها را نگه دارد.
در آن شرایط به راحتی میتوانستیم به او بگوییم که اینگونه نیست که هر زمان خواستید از توافق خارج شده و هر زمان میلتان کشید به ان برگردید. از این رو، باید بابت خسارات ما از خروج واشنگتن از برجام یا تحریمها را لغو، یا خسارات را پرداخت و یا برای عدم خروج دوباره از برجام، تضمینهایی را ارائه کنید.
در این جا، گفتگو حتی میتوانست از موضع بالاتر نیز بین تهران با واشنگتن صورت بگیرد. همانگونه که ظریف نیز، پیشتر اشاره کرده بود، مجلس با نیات شخصی به تصور اینکه وزیر خارجه در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام میکند، این قانون را وضع کرد تا مانع از این اتفاق شود. اما خود قالیباف نیز نتوانست در انتخابات حضور پیدا کند.