گروه اقتصادی: جدیدترین گزارش کردیتسوئیس از توزیع ثروت در دنیا نشان میدهد آمریکایشمالی ثروتمندترین منطقه جهان و در مقابل، قاره آفریقا فقیرترین جای دنیاست. چین، بالاترین جمعیت با ثروت متوسط را در اختیار دارد و هند در کشورهای فقیر دستهبندی میشود. برآوردها نشان میدهد نزدیک به ۴میلیون ایرانی ثروتی بالای ۱۰۰هزار دلار دارند.
روزنامه دنیای اقتصاد، کردیتسوئیس یک موسسه مالی اعتباری است که از سال۲۰۰۰ ثروت خانوار و فردی در سطح جهان را بررسی میکند و سیزدهمین ویراست گزارش آن بهتازگی منتشرشده است. این گزارش بنا به ادعای خود و تایید بسیاری از منابع خبری آماری یگانه را در اختیار جهان قرار میدهد؛ برآوردی از ثروت افراد که مفهومی پیچیدهتر از خالص درآمد سرانه است و از تقسیم خالص درآمد یک واحد جغرافیایی بر تعداد افراد آن حاصل نمیشود، بلکه با تقسیمبندیهای مختلف جوانب گوناگون از پراکندگی ثروت درمیان افراد جهان را شامل میشود.
اطلاعات کلی این گزارش تایید آن چیزی است که به شکل کلی از جهان میدانیم؛ در سال۲۰۲۱ آمریکایشمالی ثروتمندترین قاره جهان و آفریقا فقیرترین جای کرهزمین است. چنانچه به شکل کلی میدانیم بخشی قابلتوجه از ثروت جهان در اختیار دهک اول بوده و در این دهک نیز عمده ثروت در اختیار یکدرصد است.
اما پیچیدگی این آمار رفتهرفته در این گزارش، نمایان میشود. برای نمونه در آمریکایشمالی نزدیک به نیمی از جمعیت، ثروتی بالای ۱۰۰هزار دلار دارند و جمعیت فقیر آن، یعنی جمعیت با ثروت زیر ۱۰هزار دلار در آن حتی در نسبت با اروپا نیز کمتر است. بنا به آمار این گزارش در آمریکایشمالی ۲۲درصد از جمعیت، ثروتی زیر ۱۰هزار دلار دارند و در اروپا ۳۲درصد. جمعیت زیر ۱۰هزار دلاری جهان در چین از آمریکایشمالی نیز کمتر است و ۱۸درصد از جمعیت چین را شامل میشود.
میتوان این آمار را چنین تعبیر کرد؛ در کشوری مانند ایالاتمتحده برخلاف تصور عمومی توزیع عادلانهتری از ثروت وجود دارد. این تفسیر با در نظر نگرفتن تقسیمبندیهای جغرافیایی که همچنان توزیع ثروت در آن ناعادلانه است و آفریقا در نسبت با آمریکایشمالی ثروتی بسیار کمتر دارد و درنظرگرفتن پراکندگی ثروت تنها در یک واحد جغرافیایی صحیح است. هرچند این تفسیر تاحدی در تعبیر خاص ما از عدالت -که همواره مفهومی ویژه است- ریشه دارد.
همچنین بر اساس یافتههای این گزارش عمده جمعیت با ثروت بالاتر از متوسط جهان امروز در چین سکونت دارند. بنا به آمار ارائهشده در این گزارش ۴۴درصد از افرادی که در دهکهای ۷ تا ۹ جهانی قرار میگیرند امروز در چین زندگی میکنند.
در مورد ایران نیز آماری وجود دارد که تصورات عموم را تایید میکند نظیر اینکه ثروتمندان بسیاری در آن زندگی میکنند. درمیان کشورهای منتخب مورد بررسی این گزارش، ایران از نظر تعداد ثروتمند در جایگاه بیستم جهان قرار دارد. این گزارش مینویسد نزدیک به ۴میلیون نفر در ایران ثروتی بالای ۱۰۰هزار دلار دارند و ۱۴۷هزار نفر میلیونر حقیقی با مقیاس جهانی در آن هست، یعنی افرادی که ثروتی بیش از یکمیلیون دلار دارند.
اما آمار خلافتصور عموم این گزارش میگوید؛ ایران بهطور کلی ملتی ثروتمند است. بر اساس آمار کردیت سوئیس هم بر پایه ناخالص تولید که نزدیک ۲۵هزار دلار برای هر بزرگسال است و هم برپایه ناخالص ثروت که در سال۲۰۲۱، رقمی بالاتر ۳۹هزار دلار برای هر بزرگسال گزارش شده است، ایران، مجموعا و در سطح جهان کشوری در گروه کشورهای با درآمد بالاتر از متوسط محسوب میشود.
گزارش کردیتسوئیس، در مورد ثروتمندترین افراد جهان که همواره موردتوجه ویژه خبری هستند – برای نمونه لیست پرطرفدار مجله فوربس- مینویسد دستیابی به تعداد آنها بسیار دشوار است اما بر اساس تحلیل آن، تعداد و ثروت این افراد هرچه میخواهد باشد، واضح است که پراکندگی آنها درمیان همه کشورهای جهان است، با اینحال شکل زندگی آنها بسیار مشابه است: همگی از یک بازار لوکس مشترک استفاده میکنند و دارایی آنها در قالب سهام عمومی شرکتهایی است که سهام آنها به شکل بینالمللی معامله میشوند.
این تشابه رفتاری در سطح کلانتر نیز تاحدی برقرار است، به این معنی که درحالیکه داراییهای افراد در کشورهای توسعهیافته عمدتا داراییهای مالی است، رفتار جامعه به نسبت فقیر مانند هند متفاوت است و بیش از سهچهارم داراییهای افراد در آن داراییهای سرمایهای است.
توزیع جهانی ثروت
در مقدمه این گزارش آمده است؛ هیچ کشوری در جهان منبعی جامع از اطلاعات مربوط به ثروت شخصی افراد ندارد و بسیاری از کشورهای با درآمد پایین و میانه شواهد مستقیم بسیار اندکی از هرشکل در این رابطه ارائه میکنند، با اینحال شمار رو به افزایشی از کشورها، از جمله هندوستان و چین و نیز بسیاری از کشورهای با درآمد بالا آماری مرتبط از بسیاری از منابع دارند که با اهداف این گزارش همخوان است. هدفی مبنیبر محاسبه میزان و شکل ثروت فردی و خانوار در جهان. تمرکز این گزارش بر ۲۱۷سرزمین است که از نظر اقتصادی خودگردان هستند، یعنی عمده کشورهای عضو سازمانملل و سرزمینی مانند هنگکنگ که جمعیت آن به وسیله سازمانملل ثبت میشود و نیز آماری از تولید ناخالص داخلی و نرخ برابری ارز دارند.
ترکیب آمار نمونههای مختلف از همه کشورهای جهان نشاندهنده خصوصیات کلی توزیع جهانی ثروت است. بر اساس این آمار دارایی ۸.۳۶۰دلاری در پایان سال۲۰۲۱ کافی است که شخصی در نیمه جمعیتی ثروتمند جهان قرار بگیرد، اما برای قرارگرفتن درمیان ۱۰درصد جمعیت ثروتمند جهان باید ثروتی معادل ۱۳۸.۳۴۶ دلار داشته باشید و برای قرارگرفتن درمیان یکدرصد ثروتمند جهان باید ۱.۱۴۶.۶۸۵ دلار ثروت اندوخته باشید.
بر اساس این گزارش نیمه پائینی جمعیت جهان تنها یکدرصد از کل ثروت جهان را دارند. در مقابل، دهک بالای ثروتمند جهان ۸۲درصد از کل ثروت دنیا را در اختیار دارند. یکدرصد از این دهک صاحب ۴۶درصد از کل مجموع داراییهای جهان هستند. تحلیل مبتنی بر دهک و پراکندگی ثروت به تفکیک منطقه در جهان برخی خصوصیات جالبتوجه از توزیع ثروت را نشان میدهد. از جمله اینکه چین با توجه به جمعیت، نیمی از جمعیت طبقات بالاتر از متوسط ثروت جهان را اشغال کرده است. بر اساس این گزارش ۴۴درصد از جمعیت دهکهای ۷ تا ۹ جهان چینی هستند. در مقابل، جمعیت هندوستان حضوری چشمگیر در نیمه پائینی ثروت جهان دارد. از هر ۴ نفر که در نیمه پائینی هرم ثروت جهان قرار گرفتهاند، یک نفر هندی است.
تحلیل دادههای این گزارش نشان میدهد ساکنان آمریکایلاتین به شکل مساوی درمیان هرم ثروت جهان پراکنده شدهاند. روند توزیع ثروت در منطقه آسیا-پاسیفیک (با درنظر نگرفتن چین و هند) مطابق با شکل کلی توزیع ثروت در سطح جهان است.
اما بررسی این روند کلی حاکم بر منطقه آسیا پاسیفیک، نمونههای استثنایی و دو قطبیهای موجود در این منطقه را بازتاب نمیدهد. از جمله اینکه در این منطقه یک دوقطبی میان کشورهای ثروتمند مانند هنگکنگ، ژاپن و سنگاپور در مقابل کشورهای با درآمد پایین نظیر بنگلادش، اندونزی، پاکستان و ویتنام وجود دارد. در واقع امر درستتر این است که با حذف کشورهای با درآمد بالا از کشورهای آسیاپاسیفیک رویه توزیع ثروت دراین منطقه بیشتر شبیه هندوستان، یعنی فقر کلی است، تا روند کلی توزیع ثروت در جهان.
ساکنان آفریقا حضوری بسیار سنگین در نیمه پایینی ثروت جهان دارند؛ نیمی از جمعیت آفریقا درمیان دو دهک پایینی جهان از نظر ثروت قرار دارد، در مقابل و برعکس این قاره، دو قاره آمریکایشمالی و اروپا قرار دارند که به شکل اساسی به نیمه بالایی ثروت جهان گرایش دارند. این دو قاره در مجموع ۵۲درصد از جمعیت دهکهای بالای ثروت جهان را در خود جای دادهاند که از این میزان که در دهکهای بالا هستند، ۷۲درصد از جمعیت دهک دهم در این دو قاره زندگی میکنند.
زندگی و پراکندگی ثروتمندان جهان
سوای از فهرست ثروتمندترین افراد جهان که شامل شماری اندک از افرادی است که نام آنها بر سر زبانها است، اطلاعاتی بسیار مختصر از افرادی که ثروتی میان ۵ تا۱۰میلیون دلار دارند در اختیار است. جزئیات ثبتشده از این افراد در بهترین حالت تکهتکه است و محاسبه ثروتمندترینها که عموما برپایه میزان مالیات پرداختی از سوی این افراد محاسبه میشود، نظر به ماهیت پیچیدهتر مفهوم ثروت و متعلقات آن، کاملا ناکافی است، اما این گزارش بنا به دو روش محاسبه دیگر، لیست افراد ثروتمند جهان را دقیقتر کرده است و این افراد را به دو گروه افراد با درآمد بالا و افراد با درآمد بسیار بالا تقسیم میکند که گروه اول ثروتی مابین یک تا ۵۰میلیون دلار و گروه دوم ثروتی بالاتر از ۵۰میلیون دلار دارند.
در فهرستی که از این افراد وجود دارد از تمامی کشورهای جهان افرادی به چشم میخورند که در مراحل مختلف هرم سنی قرار دارند، اما پراکندگی این افراد در نهایت در مناطق و کشورهای مشخص بیشتر است که مرتبه نخست را آمریکایشمالی و رتبه بعدی را با اختلاف چین اشغال کرده است.
نکته جالبتوجه این است که با وجود پراکندگی جغرافیایی و سنی، از نظر سبک زندگی مشابهت بسیاری میان این افراد وجود دارد. این افراد حتی وقتی در دو منطقه مختلف جهان زندگی میکنند از یک بازار جهانی مشترک لوکس استفاده میکنند و حتی وقتی یکی جوان و دیگری کهنسال است، جدول مالی آن در نهایت مشابه هم است؛ به این معنی که شکل داراییهای آنها یکسان است و تمرکز آن بر داراییهای مالی است. بهطور مشخص این داراییها سهام شرکتهای عمومی است که در بازارهای بینالمللی معامله میشوند.
در بازه یکساله منتهی به سال۲۰۲۱ تخمین این گزارش وجود ۲/ ۶۲میلیون نفر بزرگسال با درآمد بسیار بالا در جهان است که دارایی بین یک تا ۵۰میلیون دلار دارند. عمده این جمعیت، یعنی ۱/ ۵۴میلیون نفر دارایی بین یک تا ۵میلیون دلار دارند. آمریکایشمالی سکونتگاه عمده این افراد است که به شکل معنادارتری بالاتر از اروپا قرار دارد که در مقام دوم است و پس از آن آسیاپاسیفیک بدون احتساب چین و هند است.
چین اکنون سکونتگاه ۹/ ۹درصد از افراد با درآمد بسیار بالا است و آمریکایلاتین، هندوستان و آفریقا سرجمع ۴/ ۳درصد از مجموع این افراد را در خود جا دادهاند. افرادی با دارایی بالای ۵۰میلیون دلار اکنون جمعیتی معادل ۲۶۴.۱۸۰ نفر در جهان دارند. ۵۳درصد این افراد در آمریکایشمالی سکونت دارند و چین در رتبه دوم است و ۱۲درصد از افراد با درآمد بسیار بالا را در خود جا داده است.
شکل دارایی افراد جهان
کشورها برحسب سطح و شکل داراییها بسیار با یکدیگر متفاوت هستند. همچنین تمایزهایی در سطح منطقهای به چشم میخورد. از ابتدای قرن حاضر در سال۲۰۰۰ تمامی مناطق شاهد افزایش ثروت بر حسب هر نفر بودهاند. اگر ثروت برحسب ارزهای محلی محاسبه شود این رشد بدون انقطاع و مستمر بوده است (بهجز برهه بحرانهای مالی که جز آمریکایلاتین همه کشورها شاهد عقبگرد بودهاند). اگر این رشد را برحسب دلار محاسبه کنیم این مساله شکل متفاوتی پیدا میکند. حدفاصل سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۷ کاهش ارزش دلار موجب افزایش نرخ رشد داراییها در مناطق دیگر شده است، اما افزایش نرخ برابری دلار در سالهای اخیر این روند را معکوس کرده است. این امر حاکی از نتایجی در راستای نابرابری ثروت در جهان بوده است. با وجود اینکه سطح ثروت در اروپا و ایالاتمتحده همیشه بالاتر از تمامی مناطق دیگر بوده است، بهویژه در آفریقا و هندوستان، ناترازی منطقهای در سالهای نخستین قرن رو به کاهش بوده است. آفریقا، هندوستان و از همه چشمگیرتر چین همگی سهم خود از تجارتجهانی را حدفاصل سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۷ افزایش دادهاند و این نوید را دادهاند که امکان کاهش نابرابری منطقهای در سطح جهانی در بلندمدت وجود دارد. سهم یکدرصد بالایی و یک دهک بالایی جهان حدفاصل سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۸ به شکلی چشمگیر کاهش یافته است؛ سهم دهک بالایی برای نمونه از ۳/ ۴۸درصد کل ثروت جهان به ۶/ ۴۲درصد در این سالها نزول رتبه داشته است. سهم ۱۰درصد بالا پس از بحران مالی سال۲۰۰۸ اندکی کاهش داشته است اما سهم یکدرصد بالایی ثروتمند جهان از سال۲۰۱۶ شاهد افزایش بوده است.
اما درباره شکل داراییها آمار این گزارش نشان میدهد؛ بهطور متوسط در سطح بینالمللی داراییهای مالی اکنون ۵۴درصد از داراییهای خالص جهان را تشکیل میدهند، درحالیکه داراییهای غیرمالی تشکیلدهنده ۴۶درصد از خالص داراییها است و دیون و سطح استقراض به ۱۱درصد خالص داراییها رسیده است.
داراییهای مالی به نسبت در کشورهای با درآمد بالا دارای اهمیت بیشتری هستند؛ برای نمونه ۷۰درصد از خالص داراییها در آمریکایشمالی را تشکیل میدهند. در مناطق درحالتوسعه عمدتا داراییهای غیرمالی عمده ثروت خانوار را شامل میشود: ۵۴درصد از خالص داراییها در آمریکایلاتین و ۷۷درصد از خالص داراییهای هندوستان داراییهای غیرمالی هستند. همچنین ارتباطی نظاممند میان سطح توسعهیافتگی و سطح استقراض خانوار برحسب درصد داراییهای خالص وجود دارد. این سهم برای آفریقا ۷درصد، هندوستان ۸درصد و چین ۱۱درصد گزارش شده است اما در آسیاپاسیفیک، اروپا و آمریکایشمالی ۱۲درصد بوده است.
عدالت در توزیع ثروت
توزیع ثروت میان مناطق جهان بسیار چشمگیر است. نزدیک ۹۰درصد بزرگسالان در آفریقا کمتر از ۱۰هزار دلار ثروت دارند و ۷۵درصد بزرگسالان در هندوستان در همین رده ثروتی قرار دارند. این سطح از ثروت در اروپا ۳۲درصد جمعیت و در آمریکایشمالی ۲۲درصد جمعیت را تشکیل میدهند و در چین تنها ۱۸درصد از جمعیت، درآمدی زیر ۱۰هزار دلار دارند. از طرف دیگر ۳۲درصد جمعیت اروپا و ۴۹درصد از جمعیت در آمریکایشمالی ثروتی بالاتر از ۱۰۰هزار دلار دارند. به این معنی سطح رفاه افراد در ایالاتمتحده بسیار بالا و سطح کمبرخورداران آن به نسبت اندک است و میتوان این توزیع را عادلانه توصیف کرد. توزیع ثروت در آمریکایلاتین و منطقه آسیاپاسیفیک هر دو نشاندهنده همان روند توزیع ثروت جهان در کلیت است که بر بیعدالتیهایی مشخص دلالت دارد، نظیر تجمیع ثروت در یکدرصد بالایی هرم جمعیت و نیز فقر عمومی. بنا بر این آمار در آمریکایلاتین ۶۵درصد از جمعیت و در منطقه آسیاپاسیفیک ۶۳درصد از جمعیت درآمدی کمتر از ۱۰هزار دلار دارند.
روزنامه دنیای اقتصاد، کردیتسوئیس یک موسسه مالی اعتباری است که از سال۲۰۰۰ ثروت خانوار و فردی در سطح جهان را بررسی میکند و سیزدهمین ویراست گزارش آن بهتازگی منتشرشده است. این گزارش بنا به ادعای خود و تایید بسیاری از منابع خبری آماری یگانه را در اختیار جهان قرار میدهد؛ برآوردی از ثروت افراد که مفهومی پیچیدهتر از خالص درآمد سرانه است و از تقسیم خالص درآمد یک واحد جغرافیایی بر تعداد افراد آن حاصل نمیشود، بلکه با تقسیمبندیهای مختلف جوانب گوناگون از پراکندگی ثروت درمیان افراد جهان را شامل میشود.
اطلاعات کلی این گزارش تایید آن چیزی است که به شکل کلی از جهان میدانیم؛ در سال۲۰۲۱ آمریکایشمالی ثروتمندترین قاره جهان و آفریقا فقیرترین جای کرهزمین است. چنانچه به شکل کلی میدانیم بخشی قابلتوجه از ثروت جهان در اختیار دهک اول بوده و در این دهک نیز عمده ثروت در اختیار یکدرصد است.
اما پیچیدگی این آمار رفتهرفته در این گزارش، نمایان میشود. برای نمونه در آمریکایشمالی نزدیک به نیمی از جمعیت، ثروتی بالای ۱۰۰هزار دلار دارند و جمعیت فقیر آن، یعنی جمعیت با ثروت زیر ۱۰هزار دلار در آن حتی در نسبت با اروپا نیز کمتر است. بنا به آمار این گزارش در آمریکایشمالی ۲۲درصد از جمعیت، ثروتی زیر ۱۰هزار دلار دارند و در اروپا ۳۲درصد. جمعیت زیر ۱۰هزار دلاری جهان در چین از آمریکایشمالی نیز کمتر است و ۱۸درصد از جمعیت چین را شامل میشود.
میتوان این آمار را چنین تعبیر کرد؛ در کشوری مانند ایالاتمتحده برخلاف تصور عمومی توزیع عادلانهتری از ثروت وجود دارد. این تفسیر با در نظر نگرفتن تقسیمبندیهای جغرافیایی که همچنان توزیع ثروت در آن ناعادلانه است و آفریقا در نسبت با آمریکایشمالی ثروتی بسیار کمتر دارد و درنظرگرفتن پراکندگی ثروت تنها در یک واحد جغرافیایی صحیح است. هرچند این تفسیر تاحدی در تعبیر خاص ما از عدالت -که همواره مفهومی ویژه است- ریشه دارد.
همچنین بر اساس یافتههای این گزارش عمده جمعیت با ثروت بالاتر از متوسط جهان امروز در چین سکونت دارند. بنا به آمار ارائهشده در این گزارش ۴۴درصد از افرادی که در دهکهای ۷ تا ۹ جهانی قرار میگیرند امروز در چین زندگی میکنند.
در مورد ایران نیز آماری وجود دارد که تصورات عموم را تایید میکند نظیر اینکه ثروتمندان بسیاری در آن زندگی میکنند. درمیان کشورهای منتخب مورد بررسی این گزارش، ایران از نظر تعداد ثروتمند در جایگاه بیستم جهان قرار دارد. این گزارش مینویسد نزدیک به ۴میلیون نفر در ایران ثروتی بالای ۱۰۰هزار دلار دارند و ۱۴۷هزار نفر میلیونر حقیقی با مقیاس جهانی در آن هست، یعنی افرادی که ثروتی بیش از یکمیلیون دلار دارند.
اما آمار خلافتصور عموم این گزارش میگوید؛ ایران بهطور کلی ملتی ثروتمند است. بر اساس آمار کردیت سوئیس هم بر پایه ناخالص تولید که نزدیک ۲۵هزار دلار برای هر بزرگسال است و هم برپایه ناخالص ثروت که در سال۲۰۲۱، رقمی بالاتر ۳۹هزار دلار برای هر بزرگسال گزارش شده است، ایران، مجموعا و در سطح جهان کشوری در گروه کشورهای با درآمد بالاتر از متوسط محسوب میشود.
گزارش کردیتسوئیس، در مورد ثروتمندترین افراد جهان که همواره موردتوجه ویژه خبری هستند – برای نمونه لیست پرطرفدار مجله فوربس- مینویسد دستیابی به تعداد آنها بسیار دشوار است اما بر اساس تحلیل آن، تعداد و ثروت این افراد هرچه میخواهد باشد، واضح است که پراکندگی آنها درمیان همه کشورهای جهان است، با اینحال شکل زندگی آنها بسیار مشابه است: همگی از یک بازار لوکس مشترک استفاده میکنند و دارایی آنها در قالب سهام عمومی شرکتهایی است که سهام آنها به شکل بینالمللی معامله میشوند.
این تشابه رفتاری در سطح کلانتر نیز تاحدی برقرار است، به این معنی که درحالیکه داراییهای افراد در کشورهای توسعهیافته عمدتا داراییهای مالی است، رفتار جامعه به نسبت فقیر مانند هند متفاوت است و بیش از سهچهارم داراییهای افراد در آن داراییهای سرمایهای است.
توزیع جهانی ثروت
در مقدمه این گزارش آمده است؛ هیچ کشوری در جهان منبعی جامع از اطلاعات مربوط به ثروت شخصی افراد ندارد و بسیاری از کشورهای با درآمد پایین و میانه شواهد مستقیم بسیار اندکی از هرشکل در این رابطه ارائه میکنند، با اینحال شمار رو به افزایشی از کشورها، از جمله هندوستان و چین و نیز بسیاری از کشورهای با درآمد بالا آماری مرتبط از بسیاری از منابع دارند که با اهداف این گزارش همخوان است. هدفی مبنیبر محاسبه میزان و شکل ثروت فردی و خانوار در جهان. تمرکز این گزارش بر ۲۱۷سرزمین است که از نظر اقتصادی خودگردان هستند، یعنی عمده کشورهای عضو سازمانملل و سرزمینی مانند هنگکنگ که جمعیت آن به وسیله سازمانملل ثبت میشود و نیز آماری از تولید ناخالص داخلی و نرخ برابری ارز دارند.
ترکیب آمار نمونههای مختلف از همه کشورهای جهان نشاندهنده خصوصیات کلی توزیع جهانی ثروت است. بر اساس این آمار دارایی ۸.۳۶۰دلاری در پایان سال۲۰۲۱ کافی است که شخصی در نیمه جمعیتی ثروتمند جهان قرار بگیرد، اما برای قرارگرفتن درمیان ۱۰درصد جمعیت ثروتمند جهان باید ثروتی معادل ۱۳۸.۳۴۶ دلار داشته باشید و برای قرارگرفتن درمیان یکدرصد ثروتمند جهان باید ۱.۱۴۶.۶۸۵ دلار ثروت اندوخته باشید.
بر اساس این گزارش نیمه پائینی جمعیت جهان تنها یکدرصد از کل ثروت جهان را دارند. در مقابل، دهک بالای ثروتمند جهان ۸۲درصد از کل ثروت دنیا را در اختیار دارند. یکدرصد از این دهک صاحب ۴۶درصد از کل مجموع داراییهای جهان هستند. تحلیل مبتنی بر دهک و پراکندگی ثروت به تفکیک منطقه در جهان برخی خصوصیات جالبتوجه از توزیع ثروت را نشان میدهد. از جمله اینکه چین با توجه به جمعیت، نیمی از جمعیت طبقات بالاتر از متوسط ثروت جهان را اشغال کرده است. بر اساس این گزارش ۴۴درصد از جمعیت دهکهای ۷ تا ۹ جهان چینی هستند. در مقابل، جمعیت هندوستان حضوری چشمگیر در نیمه پائینی ثروت جهان دارد. از هر ۴ نفر که در نیمه پائینی هرم ثروت جهان قرار گرفتهاند، یک نفر هندی است.
تحلیل دادههای این گزارش نشان میدهد ساکنان آمریکایلاتین به شکل مساوی درمیان هرم ثروت جهان پراکنده شدهاند. روند توزیع ثروت در منطقه آسیا-پاسیفیک (با درنظر نگرفتن چین و هند) مطابق با شکل کلی توزیع ثروت در سطح جهان است.
اما بررسی این روند کلی حاکم بر منطقه آسیا پاسیفیک، نمونههای استثنایی و دو قطبیهای موجود در این منطقه را بازتاب نمیدهد. از جمله اینکه در این منطقه یک دوقطبی میان کشورهای ثروتمند مانند هنگکنگ، ژاپن و سنگاپور در مقابل کشورهای با درآمد پایین نظیر بنگلادش، اندونزی، پاکستان و ویتنام وجود دارد. در واقع امر درستتر این است که با حذف کشورهای با درآمد بالا از کشورهای آسیاپاسیفیک رویه توزیع ثروت دراین منطقه بیشتر شبیه هندوستان، یعنی فقر کلی است، تا روند کلی توزیع ثروت در جهان.
ساکنان آفریقا حضوری بسیار سنگین در نیمه پایینی ثروت جهان دارند؛ نیمی از جمعیت آفریقا درمیان دو دهک پایینی جهان از نظر ثروت قرار دارد، در مقابل و برعکس این قاره، دو قاره آمریکایشمالی و اروپا قرار دارند که به شکل اساسی به نیمه بالایی ثروت جهان گرایش دارند. این دو قاره در مجموع ۵۲درصد از جمعیت دهکهای بالای ثروت جهان را در خود جای دادهاند که از این میزان که در دهکهای بالا هستند، ۷۲درصد از جمعیت دهک دهم در این دو قاره زندگی میکنند.
زندگی و پراکندگی ثروتمندان جهان
سوای از فهرست ثروتمندترین افراد جهان که شامل شماری اندک از افرادی است که نام آنها بر سر زبانها است، اطلاعاتی بسیار مختصر از افرادی که ثروتی میان ۵ تا۱۰میلیون دلار دارند در اختیار است. جزئیات ثبتشده از این افراد در بهترین حالت تکهتکه است و محاسبه ثروتمندترینها که عموما برپایه میزان مالیات پرداختی از سوی این افراد محاسبه میشود، نظر به ماهیت پیچیدهتر مفهوم ثروت و متعلقات آن، کاملا ناکافی است، اما این گزارش بنا به دو روش محاسبه دیگر، لیست افراد ثروتمند جهان را دقیقتر کرده است و این افراد را به دو گروه افراد با درآمد بالا و افراد با درآمد بسیار بالا تقسیم میکند که گروه اول ثروتی مابین یک تا ۵۰میلیون دلار و گروه دوم ثروتی بالاتر از ۵۰میلیون دلار دارند.
در فهرستی که از این افراد وجود دارد از تمامی کشورهای جهان افرادی به چشم میخورند که در مراحل مختلف هرم سنی قرار دارند، اما پراکندگی این افراد در نهایت در مناطق و کشورهای مشخص بیشتر است که مرتبه نخست را آمریکایشمالی و رتبه بعدی را با اختلاف چین اشغال کرده است.
نکته جالبتوجه این است که با وجود پراکندگی جغرافیایی و سنی، از نظر سبک زندگی مشابهت بسیاری میان این افراد وجود دارد. این افراد حتی وقتی در دو منطقه مختلف جهان زندگی میکنند از یک بازار جهانی مشترک لوکس استفاده میکنند و حتی وقتی یکی جوان و دیگری کهنسال است، جدول مالی آن در نهایت مشابه هم است؛ به این معنی که شکل داراییهای آنها یکسان است و تمرکز آن بر داراییهای مالی است. بهطور مشخص این داراییها سهام شرکتهای عمومی است که در بازارهای بینالمللی معامله میشوند.
در بازه یکساله منتهی به سال۲۰۲۱ تخمین این گزارش وجود ۲/ ۶۲میلیون نفر بزرگسال با درآمد بسیار بالا در جهان است که دارایی بین یک تا ۵۰میلیون دلار دارند. عمده این جمعیت، یعنی ۱/ ۵۴میلیون نفر دارایی بین یک تا ۵میلیون دلار دارند. آمریکایشمالی سکونتگاه عمده این افراد است که به شکل معنادارتری بالاتر از اروپا قرار دارد که در مقام دوم است و پس از آن آسیاپاسیفیک بدون احتساب چین و هند است.
چین اکنون سکونتگاه ۹/ ۹درصد از افراد با درآمد بسیار بالا است و آمریکایلاتین، هندوستان و آفریقا سرجمع ۴/ ۳درصد از مجموع این افراد را در خود جا دادهاند. افرادی با دارایی بالای ۵۰میلیون دلار اکنون جمعیتی معادل ۲۶۴.۱۸۰ نفر در جهان دارند. ۵۳درصد این افراد در آمریکایشمالی سکونت دارند و چین در رتبه دوم است و ۱۲درصد از افراد با درآمد بسیار بالا را در خود جا داده است.
شکل دارایی افراد جهان
کشورها برحسب سطح و شکل داراییها بسیار با یکدیگر متفاوت هستند. همچنین تمایزهایی در سطح منطقهای به چشم میخورد. از ابتدای قرن حاضر در سال۲۰۰۰ تمامی مناطق شاهد افزایش ثروت بر حسب هر نفر بودهاند. اگر ثروت برحسب ارزهای محلی محاسبه شود این رشد بدون انقطاع و مستمر بوده است (بهجز برهه بحرانهای مالی که جز آمریکایلاتین همه کشورها شاهد عقبگرد بودهاند). اگر این رشد را برحسب دلار محاسبه کنیم این مساله شکل متفاوتی پیدا میکند. حدفاصل سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۷ کاهش ارزش دلار موجب افزایش نرخ رشد داراییها در مناطق دیگر شده است، اما افزایش نرخ برابری دلار در سالهای اخیر این روند را معکوس کرده است. این امر حاکی از نتایجی در راستای نابرابری ثروت در جهان بوده است. با وجود اینکه سطح ثروت در اروپا و ایالاتمتحده همیشه بالاتر از تمامی مناطق دیگر بوده است، بهویژه در آفریقا و هندوستان، ناترازی منطقهای در سالهای نخستین قرن رو به کاهش بوده است. آفریقا، هندوستان و از همه چشمگیرتر چین همگی سهم خود از تجارتجهانی را حدفاصل سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۷ افزایش دادهاند و این نوید را دادهاند که امکان کاهش نابرابری منطقهای در سطح جهانی در بلندمدت وجود دارد. سهم یکدرصد بالایی و یک دهک بالایی جهان حدفاصل سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۸ به شکلی چشمگیر کاهش یافته است؛ سهم دهک بالایی برای نمونه از ۳/ ۴۸درصد کل ثروت جهان به ۶/ ۴۲درصد در این سالها نزول رتبه داشته است. سهم ۱۰درصد بالا پس از بحران مالی سال۲۰۰۸ اندکی کاهش داشته است اما سهم یکدرصد بالایی ثروتمند جهان از سال۲۰۱۶ شاهد افزایش بوده است.
اما درباره شکل داراییها آمار این گزارش نشان میدهد؛ بهطور متوسط در سطح بینالمللی داراییهای مالی اکنون ۵۴درصد از داراییهای خالص جهان را تشکیل میدهند، درحالیکه داراییهای غیرمالی تشکیلدهنده ۴۶درصد از خالص داراییها است و دیون و سطح استقراض به ۱۱درصد خالص داراییها رسیده است.
داراییهای مالی به نسبت در کشورهای با درآمد بالا دارای اهمیت بیشتری هستند؛ برای نمونه ۷۰درصد از خالص داراییها در آمریکایشمالی را تشکیل میدهند. در مناطق درحالتوسعه عمدتا داراییهای غیرمالی عمده ثروت خانوار را شامل میشود: ۵۴درصد از خالص داراییها در آمریکایلاتین و ۷۷درصد از خالص داراییهای هندوستان داراییهای غیرمالی هستند. همچنین ارتباطی نظاممند میان سطح توسعهیافتگی و سطح استقراض خانوار برحسب درصد داراییهای خالص وجود دارد. این سهم برای آفریقا ۷درصد، هندوستان ۸درصد و چین ۱۱درصد گزارش شده است اما در آسیاپاسیفیک، اروپا و آمریکایشمالی ۱۲درصد بوده است.
عدالت در توزیع ثروت
توزیع ثروت میان مناطق جهان بسیار چشمگیر است. نزدیک ۹۰درصد بزرگسالان در آفریقا کمتر از ۱۰هزار دلار ثروت دارند و ۷۵درصد بزرگسالان در هندوستان در همین رده ثروتی قرار دارند. این سطح از ثروت در اروپا ۳۲درصد جمعیت و در آمریکایشمالی ۲۲درصد جمعیت را تشکیل میدهند و در چین تنها ۱۸درصد از جمعیت، درآمدی زیر ۱۰هزار دلار دارند. از طرف دیگر ۳۲درصد جمعیت اروپا و ۴۹درصد از جمعیت در آمریکایشمالی ثروتی بالاتر از ۱۰۰هزار دلار دارند. به این معنی سطح رفاه افراد در ایالاتمتحده بسیار بالا و سطح کمبرخورداران آن به نسبت اندک است و میتوان این توزیع را عادلانه توصیف کرد. توزیع ثروت در آمریکایلاتین و منطقه آسیاپاسیفیک هر دو نشاندهنده همان روند توزیع ثروت جهان در کلیت است که بر بیعدالتیهایی مشخص دلالت دارد، نظیر تجمیع ثروت در یکدرصد بالایی هرم جمعیت و نیز فقر عمومی. بنا بر این آمار در آمریکایلاتین ۶۵درصد از جمعیت و در منطقه آسیاپاسیفیک ۶۳درصد از جمعیت درآمدی کمتر از ۱۰هزار دلار دارند.