گروه سیاسی: یک واعظ معروف اصولگرا گفت: هر چه به ظهور نزدیک شویم، امتحانها سختتر میشود و الآن معنویت در جامعه ما افزایش یافته؛ پس آماده امتحانهای سختتر باشید.
حجتالاسلام علیرضا پناهیان گفت که اصلیترین فلسفه حوادث تاریخ پیامبر گرامی اسلام، امتحانکردن مردم است. اگر بدون این نگاه به حوادث تاریخ نگاه بکنی، یا اصلاً متوجه نمیشوی تاریخ چیست یا از آن غلط برداشت میکنی. امام صادق (ع) در روایت دیگری میفرماید: «نَزَلَ الْقُرْآنُ بِإِیَّاکِ أَعْنِی وَ اسْمَعِی یَا جَارَه» (کافی، ج۲، ص۶۳۱) قرآن هم اینطوری است؛ «با تو صحبت میکنم تا همسایه بشنود» یا «به در میگویم که دیوار بشنود»
مثلاً وقتی قرآن میفرماید «صِراطَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ» منظورش چه کسانی است؟ کلاً هر کسی که به او نعمتی داده شده است؟! نه؛ دارد به افراد خاصی «اشاره» میکند. وقتی قرآن میفرمادید «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَر» باز هم اشاره است؛ خودت باید بفهمی که منظورش چیست. اینها از واضحات و مسلّمات است. اصلاً همه حرفهایی که قرآن میزند امتحان است. از این امتحان به امتحان بعدی و دوباره امتحان بعدی… نگاهتان به تاریخ اسلام، نگاه امتحان باشد.
هرچه یک انسان یا یک جامعهای در مقابل خدا مدعیتر باشد، امتحانهای خدا سختتر است. شما که در جمهوری اسلامی دارید زندگی میکنید، خیلی هم حسینحسین میکنید، اربعین هم رفتید و مدام یابن الحسن میگویید و دعا میکنید: «اللهمَّ عجّل لولیّک الفرج»، طبیعتاً امتحانهای سخت برای شما میآید و با حادثههای تلخ و شیرین، شما را امتحان میکنند.
خداوند آدمها را امتحان میکند؛ پیغمبر خدا هم از جانب خدا مأمور است که امتحان کند. مثلاً در حادثههای تاریخی، میبینید که یکجایی منافقین خیلی علیه پیامبر اکرم(ص) حرف زده بودند و جوّسازی کرده بودند بهحدی که جامعه در حال انفجار بود. بعد پیامبر گرامی اسلام (ص) شترش را گم میکند و از اینطرف به آنطرف میرود و میگوید: «شتر من کجاست؟» آقا شما به دست منافقین بهانه دادی. منافقین هم همانجا گفتند: «یُخْبِرُنَا بِأَسْرَارِ السَّمَاءِ وَ لَا یَدْرِی أَیْنَ نَاقَتُه» (الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۳۰) به ما از اسرار آسمان خبر میدهد درحالیکه نمیداند شترش کجاست. اگر ما مشاور رسولخدا(ص) بودیم، میگفتیم «یا رسولالله(ص)! اینجا نگویید شتر من کجاست، الآن شرایط مناسب نیست!»
حجتالاسلام علیرضا پناهیان گفت که اصلیترین فلسفه حوادث تاریخ پیامبر گرامی اسلام، امتحانکردن مردم است. اگر بدون این نگاه به حوادث تاریخ نگاه بکنی، یا اصلاً متوجه نمیشوی تاریخ چیست یا از آن غلط برداشت میکنی. امام صادق (ع) در روایت دیگری میفرماید: «نَزَلَ الْقُرْآنُ بِإِیَّاکِ أَعْنِی وَ اسْمَعِی یَا جَارَه» (کافی، ج۲، ص۶۳۱) قرآن هم اینطوری است؛ «با تو صحبت میکنم تا همسایه بشنود» یا «به در میگویم که دیوار بشنود»
مثلاً وقتی قرآن میفرماید «صِراطَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ» منظورش چه کسانی است؟ کلاً هر کسی که به او نعمتی داده شده است؟! نه؛ دارد به افراد خاصی «اشاره» میکند. وقتی قرآن میفرمادید «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَر» باز هم اشاره است؛ خودت باید بفهمی که منظورش چیست. اینها از واضحات و مسلّمات است. اصلاً همه حرفهایی که قرآن میزند امتحان است. از این امتحان به امتحان بعدی و دوباره امتحان بعدی… نگاهتان به تاریخ اسلام، نگاه امتحان باشد.
هرچه یک انسان یا یک جامعهای در مقابل خدا مدعیتر باشد، امتحانهای خدا سختتر است. شما که در جمهوری اسلامی دارید زندگی میکنید، خیلی هم حسینحسین میکنید، اربعین هم رفتید و مدام یابن الحسن میگویید و دعا میکنید: «اللهمَّ عجّل لولیّک الفرج»، طبیعتاً امتحانهای سخت برای شما میآید و با حادثههای تلخ و شیرین، شما را امتحان میکنند.
خداوند آدمها را امتحان میکند؛ پیغمبر خدا هم از جانب خدا مأمور است که امتحان کند. مثلاً در حادثههای تاریخی، میبینید که یکجایی منافقین خیلی علیه پیامبر اکرم(ص) حرف زده بودند و جوّسازی کرده بودند بهحدی که جامعه در حال انفجار بود. بعد پیامبر گرامی اسلام (ص) شترش را گم میکند و از اینطرف به آنطرف میرود و میگوید: «شتر من کجاست؟» آقا شما به دست منافقین بهانه دادی. منافقین هم همانجا گفتند: «یُخْبِرُنَا بِأَسْرَارِ السَّمَاءِ وَ لَا یَدْرِی أَیْنَ نَاقَتُه» (الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۳۰) به ما از اسرار آسمان خبر میدهد درحالیکه نمیداند شترش کجاست. اگر ما مشاور رسولخدا(ص) بودیم، میگفتیم «یا رسولالله(ص)! اینجا نگویید شتر من کجاست، الآن شرایط مناسب نیست!»