گروه سیاسی: سایت رویداد ۲۴ در گزارشی نوشت: از عجایب مدیریت در دولت اینکه با وجود یکدست‌ترین وضعیت در ارکان قدرت، باز هم کابینه ابراهیم رئیسی نتوانسته مشکلی حل کند و قیمت دلار تا آستانه ۴۰ هزار تومان رسید و قیمت سکه نیز از ۱۸ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان عبو کرد. در حالی که گفته می‌شد غرب به خاطر «زمستان سخت» کوتاه خواهد آمد و پای میز مذاکره می‌نشیند، ماجرا معکوس رخ داد و این وزارت نیرو در ایران است که هر روز پیام‌های مختلفی برای شهروندان ارسال می‌کند که به خاطر کمبود منابع انرژی، مصرف خود را مدیریت کنند. وعده مسکن نیز با گذشت یکسال و خرده‌ای از آغاز به کار دولت، حتی یک گام پیش نرفت و وزیر پیشین که برای درمان به چین!! رفته بود، درگذشت و حالا دولت به راحتی قادر است بگوید این وعده به خاطر درگذشت وزیر به تعویق افتاده است.
در سایر حوزه‌ها نیز وضعیت بهتر نیست؛ قیمت خودرو به بالاترین حد خود رسیده و انچه حرف نخست را می‌زند، رانت است؛ چنانچه دولت مجوز واردات آلاینده‌ترین خودروها را صادر کرده است و به جای سازمان حفاظت محیط زیست، این پلیس راهور است که از آلودگی هوا و حق الناس می‌گوید و فعلا جلوی واردات را گرفته است.
شاید فکر کنید این جملات سیاه‌نمایی است، اما باور کنید منصف‌ترین حامیان دولت هم دل خوشی از شرایط موجود ندارد و هر کس به طریقی انتقاد خود را مطرح می‌کند. روز گذشته محمدباقر قالیباف هم در مقام انتقاد از دولت برآمد و گفت «به هدف نهایی خودمان در سیاست‌های جبرانی و افزایش قدرت خرید مردم نرسیدیم.» و به این ترتیب مجلس نیز راه خود را از سیاست‌های عجیب و گاه مخرب دولت تغییر داد.
اگر انتقاد حامیان دولت تا کنون در لفافه بیان می‌شد، یکی از مهمترین افرادی که دست از تعارف و رودربایستی برداشت، سعید محمد بود که در مجموعه توییت‌های با هشتگ «تحول نخبگانی» علیه سیاست‌های دولت رئیسی شورید. او در توییت اخیر خود نوشت: «ناهماهنگی، بی‌برنامگی و کم‌تجربگی از آفت‌های تیم اقتصادی دولت است. البته سکوت مجلس جای تامل دارد! قطعا رضایت مردم مهم‌تر از رضایت سهم‌خواهان است، ولی ظاهرا از این تیم همه راضی‌اند به‌جز مردم!»
محمد در توییت پیشین خود خواسته بود به مطالبات مردم توجه شود: «مردم خوبی داریم؛ ایران عزیز را در برابر تمام خطرات حفظ کردند؛ اما امروز مطالباتی دارند از جنس، احترام و کرامت، رفع تبعیض، عدالت، معیشت، برخورد شفاف با مفسدین دانه درشت. مطالبات مردم را باید شنید و چاره کرد. قطعا اجابت خواسته‌های منطقی مردم به آنان آرامش می‌دهد.»
سعید محمد در جریان انتخابات ۱۴۰۰ کاندیدای ریاست جمهوری بود و به نفع رئیسی کنار کشید و در چندین برنامه نیز به حمایت از رئیسی شرکت کرد. حتی مهدی دوستی رئیس ستاد او نیز به عنوان سخنگو به ستاد رئیسی پیوست تا نشان دهد تمام ظرفیتش را برای کمک به ابراهیم رئیسی پای کار آورده است. با این حال با گذشت یکسال و اندی از دولت رئیسی، او نیز متوجه شده آنچه می‌پنداشت، با آنچه رخ داده تا چه اندازه متفاوت است؛ آنچنانکه علاوه بر سوءمدیریت دولت رئیسی، از رانت‌ها و سهم‌خواهی‌های موجود نیز گلایه کند و سویه نقد خود را جدی‌تر از گذشته به سمت دولت و سیاست‌های اقتصادی آن ببرد.
اینگونه که شرایط پیش می‌رود، سعید محمد آخرین گزینه‌ای نیست که رو در روی دولت رئیسی قرار می‌گیرد و با این دست فرمان، باید منتظر ماند حامیان رئیس جمهور یکی پس از دیگری ریزش کنند. رویداد۲۴ اگر اظهارنظرهای نمایندگان مجلسی که زمانی نامه درخواست حضور رئیسی در انتخابات را امضا کردند، با اظهارنظرهای کنونی آنها مقایسه شود، آن وقت مشخص خواهد شد که ریزش حامیان چگونه آغاز شده است. برخی از اظهارنظرها را مرور می‌کنیم:
فتح الله توسلی نماینده بهار و کبودرآهنگ گفته دفاع از دولت برای حامیانش هم سخت شده است: «عدم انسجام در تیم اقتصادی دولت و حرف‌شنوی نداشتن بدنه، هر دو وجود دارد. مثلاً معاونت اقتصادی یک حرفی می‌زند و سازمان برنامه و بودجه چیز دیگری می‌گوید و این اتفاقات باعث شده دفاع از دولت برای حامیانش سخت شود.»
قاسم ساعدی نماینده استان خوزستان می‌گوید: دولت آمارهای جعلی درباره اقتصاد می‌دهد: «صحبت دولتمردان فاقد کار تحقیقاتی و علمی است و آن را آدرس غلط دادن می‌دانم. تاب‌آوری اجتماعی مردم ایران در خصوص مسائل اجتماعی و اقتصادی بسیار پایین آمده است. خروجی اقتصاد که امروز می‌بینیم و آشفته‌بازاری که کاملاً حاکم است و از دو، سه سال پیش آغاز شده، اعتماد مردم را به شدت کاهش داده است.»
رحمت‌الله نوروزی نماینده علی‌آباد کتول می‌گوید بدقولی دولت آنقدر زیاد بوده که مجبور هستیم تعامل‌مان با آنها را کاهش دهیم! «دولت مدعی بود که ارز ترجیحی را با برنامه حذف می‌کند و می‌گفتند تمام پیش‌بینی‌ها را کردند و مقدمات را فراهم کرده‌اند، ولی ما خروجی در این باره ندیده‌ایم بنابراین مجلس، وقت‌دادن و تعامل با دولت را کم‌رنگ‌تر می‌کند تا نظارت‌ها جدی‌تر دنبال شود.»
اصغر سلیمی عضو کمیسیون اقتصادی مجلس گفته کسانی که در دولت برای اقتصاد سیاستگذاری می‌کنند، در حد و اندازه آن نیستند: «وضعیت حاکم بر اقتصاد کشور و معیشت مردم، وحشتناک است. زمانی عده‌ای می‌گفتند مردم نان و ماست بخورند، اما اکنون خرید نان، ماست و پنیر هم وحشتناک شده است و خیلی‌ها نمی‌توانند آن را تهیه کنند. دولت باید فکر چاره باشد و بر اساس مصوبه مجلس باید قیمت‌ها را به شهریور ۱۴۰۰ برگرداند. افرادی در دولت افرادی در حوزه اقتصادی، سیاستگذاری می‌کنند که در این حد و اندازه‌ها نیستند.»
مهرداد ویس کرمی نماینده خرم‌آباد می‌گوید: دولت بعد از یکسال هنوز خودش را جمع و جور نکرده است. معین الدین سعیدی نماینده چابهار گفته «این حد از سوءمدیریت و بی‌تدبیری، خودش هنر است و دولت فقط حرف می‌زند!» از این دست انتقادات این روزها بسیار زیاد است. نمایندگان مجلس تا پیش از ماجرای مهسا امینی و آغاز اعتراضات در کشور، مدام از سیاست‌های اقتصادی انتقاد می‌کردند و حالا با شرایط موجود آنها فعلا کاری به مسائل اقتصادی ندارند و در کسائل دیگر اظهار نظر می‌کنند؛ در چنین شرایطی اندک چهره‌هایی همچون سعید محمد که پیش از حامی دولت بودند، انتقادات اقتصادی را ادامه می‌دهند.
آینده کشور فعلا نامشخص است، آنچه مشخص است اینکه با سیاست‌های کنونی دولت، این آینده روز به روز تاریک‌تر و مبهم‌تر می‌شود. دولت رئیسی توان مدیریت ندارد و اساسا درکی از اقتصاد و مسائل معتنابه آن ندارد و بر پایه همین تحلیل نادرست، هر چه می‌کند نتیجه معکوس می‌دهد. نتیجه یکدستی ارکان قدرت فعلا این است که امید و آینده بخش عمده‌ای از مردم از بین رفته است و حامیان نیز به بزرگترین منتقدان تبدیل شده‌اند.
در سایر حوزه‌ها نیز وضعیت بهتر نیست؛ قیمت خودرو به بالاترین حد خود رسیده و انچه حرف نخست را می‌زند، رانت است؛ چنانچه دولت مجوز واردات آلاینده‌ترین خودروها را صادر کرده است و به جای سازمان حفاظت محیط زیست، این پلیس راهور است که از آلودگی هوا و حق الناس می‌گوید و فعلا جلوی واردات را گرفته است.
شاید فکر کنید این جملات سیاه‌نمایی است، اما باور کنید منصف‌ترین حامیان دولت هم دل خوشی از شرایط موجود ندارد و هر کس به طریقی انتقاد خود را مطرح می‌کند. روز گذشته محمدباقر قالیباف هم در مقام انتقاد از دولت برآمد و گفت «به هدف نهایی خودمان در سیاست‌های جبرانی و افزایش قدرت خرید مردم نرسیدیم.» و به این ترتیب مجلس نیز راه خود را از سیاست‌های عجیب و گاه مخرب دولت تغییر داد.
اگر انتقاد حامیان دولت تا کنون در لفافه بیان می‌شد، یکی از مهمترین افرادی که دست از تعارف و رودربایستی برداشت، سعید محمد بود که در مجموعه توییت‌های با هشتگ «تحول نخبگانی» علیه سیاست‌های دولت رئیسی شورید. او در توییت اخیر خود نوشت: «ناهماهنگی، بی‌برنامگی و کم‌تجربگی از آفت‌های تیم اقتصادی دولت است. البته سکوت مجلس جای تامل دارد! قطعا رضایت مردم مهم‌تر از رضایت سهم‌خواهان است، ولی ظاهرا از این تیم همه راضی‌اند به‌جز مردم!»
محمد در توییت پیشین خود خواسته بود به مطالبات مردم توجه شود: «مردم خوبی داریم؛ ایران عزیز را در برابر تمام خطرات حفظ کردند؛ اما امروز مطالباتی دارند از جنس، احترام و کرامت، رفع تبعیض، عدالت، معیشت، برخورد شفاف با مفسدین دانه درشت. مطالبات مردم را باید شنید و چاره کرد. قطعا اجابت خواسته‌های منطقی مردم به آنان آرامش می‌دهد.»
سعید محمد در جریان انتخابات ۱۴۰۰ کاندیدای ریاست جمهوری بود و به نفع رئیسی کنار کشید و در چندین برنامه نیز به حمایت از رئیسی شرکت کرد. حتی مهدی دوستی رئیس ستاد او نیز به عنوان سخنگو به ستاد رئیسی پیوست تا نشان دهد تمام ظرفیتش را برای کمک به ابراهیم رئیسی پای کار آورده است. با این حال با گذشت یکسال و اندی از دولت رئیسی، او نیز متوجه شده آنچه می‌پنداشت، با آنچه رخ داده تا چه اندازه متفاوت است؛ آنچنانکه علاوه بر سوءمدیریت دولت رئیسی، از رانت‌ها و سهم‌خواهی‌های موجود نیز گلایه کند و سویه نقد خود را جدی‌تر از گذشته به سمت دولت و سیاست‌های اقتصادی آن ببرد.
اینگونه که شرایط پیش می‌رود، سعید محمد آخرین گزینه‌ای نیست که رو در روی دولت رئیسی قرار می‌گیرد و با این دست فرمان، باید منتظر ماند حامیان رئیس جمهور یکی پس از دیگری ریزش کنند. رویداد۲۴ اگر اظهارنظرهای نمایندگان مجلسی که زمانی نامه درخواست حضور رئیسی در انتخابات را امضا کردند، با اظهارنظرهای کنونی آنها مقایسه شود، آن وقت مشخص خواهد شد که ریزش حامیان چگونه آغاز شده است. برخی از اظهارنظرها را مرور می‌کنیم:
فتح الله توسلی نماینده بهار و کبودرآهنگ گفته دفاع از دولت برای حامیانش هم سخت شده است: «عدم انسجام در تیم اقتصادی دولت و حرف‌شنوی نداشتن بدنه، هر دو وجود دارد. مثلاً معاونت اقتصادی یک حرفی می‌زند و سازمان برنامه و بودجه چیز دیگری می‌گوید و این اتفاقات باعث شده دفاع از دولت برای حامیانش سخت شود.»
قاسم ساعدی نماینده استان خوزستان می‌گوید: دولت آمارهای جعلی درباره اقتصاد می‌دهد: «صحبت دولتمردان فاقد کار تحقیقاتی و علمی است و آن را آدرس غلط دادن می‌دانم. تاب‌آوری اجتماعی مردم ایران در خصوص مسائل اجتماعی و اقتصادی بسیار پایین آمده است. خروجی اقتصاد که امروز می‌بینیم و آشفته‌بازاری که کاملاً حاکم است و از دو، سه سال پیش آغاز شده، اعتماد مردم را به شدت کاهش داده است.»
رحمت‌الله نوروزی نماینده علی‌آباد کتول می‌گوید بدقولی دولت آنقدر زیاد بوده که مجبور هستیم تعامل‌مان با آنها را کاهش دهیم! «دولت مدعی بود که ارز ترجیحی را با برنامه حذف می‌کند و می‌گفتند تمام پیش‌بینی‌ها را کردند و مقدمات را فراهم کرده‌اند، ولی ما خروجی در این باره ندیده‌ایم بنابراین مجلس، وقت‌دادن و تعامل با دولت را کم‌رنگ‌تر می‌کند تا نظارت‌ها جدی‌تر دنبال شود.»
اصغر سلیمی عضو کمیسیون اقتصادی مجلس گفته کسانی که در دولت برای اقتصاد سیاستگذاری می‌کنند، در حد و اندازه آن نیستند: «وضعیت حاکم بر اقتصاد کشور و معیشت مردم، وحشتناک است. زمانی عده‌ای می‌گفتند مردم نان و ماست بخورند، اما اکنون خرید نان، ماست و پنیر هم وحشتناک شده است و خیلی‌ها نمی‌توانند آن را تهیه کنند. دولت باید فکر چاره باشد و بر اساس مصوبه مجلس باید قیمت‌ها را به شهریور ۱۴۰۰ برگرداند. افرادی در دولت افرادی در حوزه اقتصادی، سیاستگذاری می‌کنند که در این حد و اندازه‌ها نیستند.»
مهرداد ویس کرمی نماینده خرم‌آباد می‌گوید: دولت بعد از یکسال هنوز خودش را جمع و جور نکرده است. معین الدین سعیدی نماینده چابهار گفته «این حد از سوءمدیریت و بی‌تدبیری، خودش هنر است و دولت فقط حرف می‌زند!» از این دست انتقادات این روزها بسیار زیاد است. نمایندگان مجلس تا پیش از ماجرای مهسا امینی و آغاز اعتراضات در کشور، مدام از سیاست‌های اقتصادی انتقاد می‌کردند و حالا با شرایط موجود آنها فعلا کاری به مسائل اقتصادی ندارند و در کسائل دیگر اظهار نظر می‌کنند؛ در چنین شرایطی اندک چهره‌هایی همچون سعید محمد که پیش از حامی دولت بودند، انتقادات اقتصادی را ادامه می‌دهند.
آینده کشور فعلا نامشخص است، آنچه مشخص است اینکه با سیاست‌های کنونی دولت، این آینده روز به روز تاریک‌تر و مبهم‌تر می‌شود. دولت رئیسی توان مدیریت ندارد و اساسا درکی از اقتصاد و مسائل معتنابه آن ندارد و بر پایه همین تحلیل نادرست، هر چه می‌کند نتیجه معکوس می‌دهد. نتیجه یکدستی ارکان قدرت فعلا این است که امید و آینده بخش عمده‌ای از مردم از بین رفته است و حامیان نیز به بزرگترین منتقدان تبدیل شده‌اند.
