گروه سیاسی: عضو مجمع تشخیص مصلحت گفت: مواضع دولت آقای احمدی نژاد با آقای روحانی کاملاً در تعامل با جهان متفاوت است.
فارس، محمد رضا باهنر افزود: ببینید آقای ترامپ دیوانه که یک طرفه از برجام بیرون رفت، تلاش کرد یک قطعنامهای را سازمان ملل علیه ایران تصویب کند و از ابزار ماشه استفاده بکند. کلی هم لابی کرد، اما در کل مجمع عمومی سازمان ملل فکر کنم کمتر از ۱۰ رای توانست علیه ما جمع کند و همه حکومتها به اتفاق گفتند حق با ایران است.
محورهای گفت و گوی محمدرضا باهنر، عضو مجمع تشخیص مصلحت را بخوانید:
اینها میخواستند از این ابزار ایرانهراسی استفاده کنند و ایران هراسی راه بیندازند و بگویند ایران یک کشور متجاوزی است. حواس ما یعنی نظام تا نیمه دهه هشتاد جمع بود که بر آتش ایران هراسی جهان آب میریختیم و توضیح میدادیم که خیر ما اهل دعوا نیستیم، اهل جنگ نیستیم، حتی اگر بخواهم به شما مستند بگویم، ما در سال ۸۴ مصوبهای در مجمع تشخیص مصلحت نظام داشتیم به اسم چشمانداز که رهبری ابلاغ فرمودند که یک پاراگراف از این چشمانداز ۲۰ ساله مضمونش این بود که تعامل سازنده با همه کشورهای دنیا به استثنای رژیم صهیونیستی داشته باشیم. تا نیمه دهه هشتاد ما حواسمان بود.
متأسفانه از آن زمان به بعد حالا دولت وقت مسئله هولوکاست را مطرح کرد بعد هم رئیس دولت گفت که این قطعنامهها کاغذپاره است و از این مسئله غفلت کردیم و ما اندک اندک از این مسئله غفلت کردیم و نتوانستیم توجیه و تبیین کنیم برای دنیایی که از ما میترسانندشان که به آنها بگوییم ما اهل درگیری نیستیم و متأسفانه از دهه هشتاد به بعد بعضی وقتها ما خودمان یعنی بعضی از مسئولان خودمان ایران هراسی را راه انداختیم. عوض اینکه آب بریزیم، بنزین روی آتش ریختیم.
در گذشته این مسئله ایران هراسی را ما مدیریت میکردیم و الان مدتها است متأسفانه یا مدیریت نمیشود یا برعکس مدیریت میشود. یعنی خومان یک مقداری به نوعی این ایرانهراسی را تشویق میکنیم و این هم شاید یکی از دلایلی باشد که اروپا هم خیلی لخت و عور و رو بازی میکند. یا مثلاً در جریان روسیه و اوکراین بالاخره یکسری مباحثی مطرح شد دیگر، یکی گفت پهپاد دادیم، یکی گفت ندادیم، یکی حرف دیگری را زد و آن اوکراینیها هم مظلومنمایی میکنند که پهپادهای ایران آمده و فلان نقطه ما را زد و البته دروغ هم میگویند. یعنی ما یک جاهایی یک حرفهایی میزنیم درحالیکه که اصلاً ذات جمهوری اسلامی جنگ طلب نیست. جمهور اسلامی هر کار هم میکند از موضع دفاعی است.
ببینید در خیلی از کشورها مواضع سیاسی و مهم امنیتی کشورها معلوم است توسط چه کسانی مطرح میشود یا وزیر خارجه باید اعلام بکند یا رئیس جمهور، مثلاً حالا فرض کنید در کشور ما رأسش مقام معظم رهبری اعلام میکنند یا رئیس جمهور و وزیر امور خارجه، اما فرماندهان نظامی قرار نیست که اعلام موضع سیاست خارجی بکنند، اما این اتفاقات برخی وقتها در کشور رخ میدهد یعنی یک ناو جدیدی را هم که دوستان کلی زحمت میکشند و تولید میکنند موقعی که میخواهند استفاده کنند میگویند یادتان باشد که این ناو تا دریای فلان هم میتواند برود؛ بحث اینها است. بحث یک مجموعه است. نظام جمهوری اسلامی فقط دولت نیست، مجلس نیست بلکه مجموعه همه اینها است. عرض بنده این است که این فرایند و روند را باید مواظبت کنیم و باید مدیریت بشود. اگر قرار است یک امام جمعه هم این مدل حرفها را بزند باید در یک سیاست کلی در کشور به این جمعبندی برسند که فلان امام جمعه چنین حرفهایی بزند.
مواضع دولت آقای احمدی نژاد با آقای روحانی کاملاً در تعامل با جهان متفاوت است. ببینید آقای ترامپ دیوانه که یک طرفه از برجام بیرون رفت، تلاش کرد یک قطعنامهای را سازمان ملل علیه ایران تصویب کند و از ابزار ماشه استفاده بکند. کلی هم لابی کرد، اما در کل مجمع عمومی سازمان ملل فکر کنم کمتر از ۱۰ رای توانست علیه ما جمع کند و همه حکومتها به اتفاق گفتند حق با ایران است.
علت این ماجرا (سکوت خواص) را باید از خودشان پرسید. بعضیها هم جملات آقا را پشت سر هم تکرار میکنند اسم این کار را میگذارند تبیین. در حالی که اینگونه نیست. آقا بیست سال قبل درباره اقتصاد مقاومتی سخنانی گفته بودند؛ چند وقت پیش در جلسهای خدمت ایشان بودیم، ایشان فرمودند این اقتصاد مقاومتی تکرارش که مسئلهای را حل نمیکند به عنوان مثال شما صد بار بگویید اقتصاد مقاومتی، اقتصاد مقاومتی؛ یک مثال هم زدند، زمانی که دکتر یک قرص به شما میدهد که بخورید و خوب بشوید، اگر ۵۰ بار بگویید آسپرین آسپرین که درد تو دوا نمیشود. حتماً باید آن را مصرف کنید. بحث جهاد تبیین یعنی اقدامی انجام بده، یک کاری در این موضوع انجام بده و مثال واضحش همین اقتصاد مقاومتی که ۲۰ سال گذشته و بر روی زمین مانده، کسی اصلاً دغدغه فکری اقتصاد مقاومتی را هم ندارد که دنبال این موضوع برود.
به عنوان مثال خواص، همین نمایندگان مجلس، شما تریبون نمایندگان را نگاه کنید در زمان سخنرانی بله اغتشاشات محکوم میکنند، خیلی حرفهای خوبی است، اما مگر قرار است همه ما این حرفها را تکرار کنیم و سخنرانی بکنیم؟ چهار تا اقدام باید بکنیم، اتفاق مثبت باید صورت بگیرد.
یک جلسهای در محضر حضرت آقا بودیم، آقای رئیس جمهور وقت از یک سری اقداماتی که باید صورت بگیرد سخن میگفت، آقا فرمودند مخاطب بایدها و این حرفهایی که زدید خودتان هستید. کی باید این کارها را انجام بدهد؟ خود شما باید انجام بدهید. الان هم بعضی وقتها همین جور است آقای رئیس جمهور میگویند باید قیمتها کنترل شود، باید فلان بشود، خب مخاطب این بایدها کیست؟
بعضی از مسئولین فکر میکنند زمانی که این اغتشاشات تمام شده است مسئله حل شده است، در صورتی که مسئله هنوز باقی مانده است و این آتش زیر خاکستر میشود؛ دوباره یک بهانهای به وجود میآید، دوباره یک جرقه میخورد و دوباره یک عدهای شروع به اغتشاش میکنند. اینهایی که شلوغ میکنند آدمهای مختلفی هستند آدمهایی را داریم که آموزش دیده اند، ارتباط دارند، پول میگیرند، موقعیت میگیرند و بارشان را بسته اند و میخواهند فرار کنند که البته جلوی بعضی شان گرفته شده است. از اینجور آدمها در میان اغتشاشگران داریم تا آدمهایی که برای شان تبیین صورت نگرفته و از آینده احساس بسیار ناامیدی میکنند.
یک جوان رفته است درس خوانده تحصیل کرده، اما به آینده نگاه میکند و آینده اش را مبهم میبیند، آیا کسی برایش تبیین کرده است الان مملکت کجاست و به کجا میخواهد برود و در چه مرحلهای از پیشرفت جای داریم؟ اینها را کسی برای اینها تبیین کرده است؟ اینها در شرایط ناامیدی صرف و محض قرار دارند که نمیدانند نتیجه این اغتشاش گری چه میشود؟ اتفاقاً آن آدمهای فهیم اینها که ضد انقلاب هم هستند بارها و بارها گفته اند که برای نظام هیچ آلترناتیوی وجود ندارد و خدای ناکرده زمانی این نظام نباشد ایران نخواهد بود.
حتی آنهایی که صرفاً ایران را دوست میدارند میگویند این نظام باید باشد و اشکالاتش باید برطرف شود و مشکلات را حل کند، اما این نظام جانشین ندارد. الحمدلله یکی از مشکلات ضد انقلاب این است جانشینی برای نظام وجود ندارد و این یکی از مشیتهای بزرگ الهی است الحمدالله.
بنده در سال ۹۶ که اغتشاش شده بود قبل از آن یک نامهای محضر رهبر انقلاب نوشتم و فرستادم. عرض کردم خدمتشان سه تا واژه در رسانههای خودمان پر تکرار شده: یکی فساد، یکی ناکارآمدی، یکی اینکه گوش مسئولین صدای مردم را نمیشنود. عرض کردم خدمتشان که هر سه تا واژه به نوعی واقعیت دارد، اما چیزی که ما برای مردم توضیح داده ایم ۱۰ برابر واقعیت است، بسیار متفاوت است و خوب نتوانستهایم تبیین کنیم.
حال بنده در این رابطه چند مثال به شما بگویم همین چند وقت اخیر حرفی از مجلس بیرون آمد: ۹۲ هزار میلیارد تومان در فولاد مبارکه نمیدانیم چه شده است و هر کسی یک حرف میزد؛ یکی میگفت که چنین مبلغی وجود ندارد، یکی میگفت ۹۰۰ میلیون این پول را به حوزههای علمیه دادند و … آن مخاطبی که میشنود میگوید این پولها همه خرج حوزههای علمیه و اینها میشود و اینها این پولها را خوردند و بردند! زمانی که چنین چیزی را که صحت آن مشخص نیست خودمان در جامعه میاندازیم اصلا نمیشود جمع کرد. هر چقدر هم که توضیح بدهی فایدهای ندارد. بعد یک جوان مینشیند با خود میگوید ۹۰ هزار میلیارد اینجا، ۱۰ هزار میلیارد آن جا و … اینها را روی هم جمع میکند تقسیم بر ۸۰ میلیون میکند و میگوید از هر کدام از ماها ۵ میلیارد پول خورده اند! حالا به زعم او چه کسانی خوردند؟ آن وقت میگوید هر کسی که بعد از انقلاب مسئولیت گرفته در این مسائل دخیل بوده پولها را خورده.
اغتشاشات هم که تمام شده بعضی از این افراد که اینگونه فکر میکنند مردم را به چند دسته تقسیم خواهند کرد؛ یک عده ساکت اغتشاشات، یک عده کاسب اغتشاشات یک عده حامی اغتشاشات، یک عده ناهی اغتشاشات، خواهش من این است که کشور را لطفاً تقسیم بندی نکنیم.
تجربه این را میگوید که دو سوم نمایندگان در دوره بعد خود رای نمیآورند، این را بدانید که متوسط حضور نمایندگان در مجلس بعد از انقلاب یک و نیم دور است، البته بنده شرمنده ام از اعتماد متوالی مردم در هفت دوره به خودم. من با تجربهای که دارم میگویم هرچه حضور یک نماینده در مجلس بیشتر باشد و دورههای بیشتری حضور داشته باشد کیفیت مجلس بالا میرود.
کشور ما دو مجلس میخواهد، مجلسی که الان داریم یک مجلس قومیتی و صنفی است، ما مجلسی میخواهیم که یک نفر به فکر مسایل ملی باشد. بنده گفتم در حوزه اقتصاد مقاومتی در مجلس اصولگرا و اصلاح طلب شاید ده نفر نداشته باشیم که صرفاً به موضوع بپردازند چرا که مشغول حوزههای انتخابیه و مسایل حوزه خود هستند. به نوعی منافع ملی در راستای منافع منطقهای و حوزههای انتخابیه ذبح میشود، چون دستشان زیر ساطور رای مردم است.
این تعریفهایی که رهبر انقلاب از این مجلس کردند خیلی خوب بود، اما یک نکته بگویم در این دوره رهبر انقلاب چهاربار تذکر علنی به این مجلس داده اند. قبلا زمانی که ما در مجلس بودیم تذکرها معمولا غیر علنی بود و این تعداد هم نبود. نمایندههای فعلی واقعا افراد خوبی هستند، اما کارکرد و حکمرانی علم و هنر میخواهد.
یکی از پیشنهادات بنده این است که در دوره آینده فضای سیاسی کشور برای انتخابات بازتر بشود بنابراین باید یک تیم اصلاحطلب قوی و یک تیم اصولگرای قوی وجود داشته باشد و با همدیگر رقابت کنند تا بخشی از اینها و بخشی از آنها رای بیاورد یا شاید فقط یک گروه رای بیاورد، اما متاسفانه بعضی از ما انتظار داریم که رقبای ما قبل از انتخابات حذف شوند.
بنده چند دفعه در مورد حضور آقای لاریجانی در مجلس آینده از ایشان سوال کردم، ایشان به بنده گفت که قصد حضور ندارم، البته در مملکت ما این مسائل دو ماه قبل از انتخابات روشن میشود و آن زمان میتوان قضاوت کرد که چه چیزی قرار است اتفاق بیافتد. شما تمام توانتان را در رسانهها بگذارید که مردم با همه توان در انتخابات شرکت کنند.
فارس، محمد رضا باهنر افزود: ببینید آقای ترامپ دیوانه که یک طرفه از برجام بیرون رفت، تلاش کرد یک قطعنامهای را سازمان ملل علیه ایران تصویب کند و از ابزار ماشه استفاده بکند. کلی هم لابی کرد، اما در کل مجمع عمومی سازمان ملل فکر کنم کمتر از ۱۰ رای توانست علیه ما جمع کند و همه حکومتها به اتفاق گفتند حق با ایران است.
محورهای گفت و گوی محمدرضا باهنر، عضو مجمع تشخیص مصلحت را بخوانید:
اینها میخواستند از این ابزار ایرانهراسی استفاده کنند و ایران هراسی راه بیندازند و بگویند ایران یک کشور متجاوزی است. حواس ما یعنی نظام تا نیمه دهه هشتاد جمع بود که بر آتش ایران هراسی جهان آب میریختیم و توضیح میدادیم که خیر ما اهل دعوا نیستیم، اهل جنگ نیستیم، حتی اگر بخواهم به شما مستند بگویم، ما در سال ۸۴ مصوبهای در مجمع تشخیص مصلحت نظام داشتیم به اسم چشمانداز که رهبری ابلاغ فرمودند که یک پاراگراف از این چشمانداز ۲۰ ساله مضمونش این بود که تعامل سازنده با همه کشورهای دنیا به استثنای رژیم صهیونیستی داشته باشیم. تا نیمه دهه هشتاد ما حواسمان بود.
متأسفانه از آن زمان به بعد حالا دولت وقت مسئله هولوکاست را مطرح کرد بعد هم رئیس دولت گفت که این قطعنامهها کاغذپاره است و از این مسئله غفلت کردیم و ما اندک اندک از این مسئله غفلت کردیم و نتوانستیم توجیه و تبیین کنیم برای دنیایی که از ما میترسانندشان که به آنها بگوییم ما اهل درگیری نیستیم و متأسفانه از دهه هشتاد به بعد بعضی وقتها ما خودمان یعنی بعضی از مسئولان خودمان ایران هراسی را راه انداختیم. عوض اینکه آب بریزیم، بنزین روی آتش ریختیم.
در گذشته این مسئله ایران هراسی را ما مدیریت میکردیم و الان مدتها است متأسفانه یا مدیریت نمیشود یا برعکس مدیریت میشود. یعنی خومان یک مقداری به نوعی این ایرانهراسی را تشویق میکنیم و این هم شاید یکی از دلایلی باشد که اروپا هم خیلی لخت و عور و رو بازی میکند. یا مثلاً در جریان روسیه و اوکراین بالاخره یکسری مباحثی مطرح شد دیگر، یکی گفت پهپاد دادیم، یکی گفت ندادیم، یکی حرف دیگری را زد و آن اوکراینیها هم مظلومنمایی میکنند که پهپادهای ایران آمده و فلان نقطه ما را زد و البته دروغ هم میگویند. یعنی ما یک جاهایی یک حرفهایی میزنیم درحالیکه که اصلاً ذات جمهوری اسلامی جنگ طلب نیست. جمهور اسلامی هر کار هم میکند از موضع دفاعی است.
ببینید در خیلی از کشورها مواضع سیاسی و مهم امنیتی کشورها معلوم است توسط چه کسانی مطرح میشود یا وزیر خارجه باید اعلام بکند یا رئیس جمهور، مثلاً حالا فرض کنید در کشور ما رأسش مقام معظم رهبری اعلام میکنند یا رئیس جمهور و وزیر امور خارجه، اما فرماندهان نظامی قرار نیست که اعلام موضع سیاست خارجی بکنند، اما این اتفاقات برخی وقتها در کشور رخ میدهد یعنی یک ناو جدیدی را هم که دوستان کلی زحمت میکشند و تولید میکنند موقعی که میخواهند استفاده کنند میگویند یادتان باشد که این ناو تا دریای فلان هم میتواند برود؛ بحث اینها است. بحث یک مجموعه است. نظام جمهوری اسلامی فقط دولت نیست، مجلس نیست بلکه مجموعه همه اینها است. عرض بنده این است که این فرایند و روند را باید مواظبت کنیم و باید مدیریت بشود. اگر قرار است یک امام جمعه هم این مدل حرفها را بزند باید در یک سیاست کلی در کشور به این جمعبندی برسند که فلان امام جمعه چنین حرفهایی بزند.
مواضع دولت آقای احمدی نژاد با آقای روحانی کاملاً در تعامل با جهان متفاوت است. ببینید آقای ترامپ دیوانه که یک طرفه از برجام بیرون رفت، تلاش کرد یک قطعنامهای را سازمان ملل علیه ایران تصویب کند و از ابزار ماشه استفاده بکند. کلی هم لابی کرد، اما در کل مجمع عمومی سازمان ملل فکر کنم کمتر از ۱۰ رای توانست علیه ما جمع کند و همه حکومتها به اتفاق گفتند حق با ایران است.
علت این ماجرا (سکوت خواص) را باید از خودشان پرسید. بعضیها هم جملات آقا را پشت سر هم تکرار میکنند اسم این کار را میگذارند تبیین. در حالی که اینگونه نیست. آقا بیست سال قبل درباره اقتصاد مقاومتی سخنانی گفته بودند؛ چند وقت پیش در جلسهای خدمت ایشان بودیم، ایشان فرمودند این اقتصاد مقاومتی تکرارش که مسئلهای را حل نمیکند به عنوان مثال شما صد بار بگویید اقتصاد مقاومتی، اقتصاد مقاومتی؛ یک مثال هم زدند، زمانی که دکتر یک قرص به شما میدهد که بخورید و خوب بشوید، اگر ۵۰ بار بگویید آسپرین آسپرین که درد تو دوا نمیشود. حتماً باید آن را مصرف کنید. بحث جهاد تبیین یعنی اقدامی انجام بده، یک کاری در این موضوع انجام بده و مثال واضحش همین اقتصاد مقاومتی که ۲۰ سال گذشته و بر روی زمین مانده، کسی اصلاً دغدغه فکری اقتصاد مقاومتی را هم ندارد که دنبال این موضوع برود.
به عنوان مثال خواص، همین نمایندگان مجلس، شما تریبون نمایندگان را نگاه کنید در زمان سخنرانی بله اغتشاشات محکوم میکنند، خیلی حرفهای خوبی است، اما مگر قرار است همه ما این حرفها را تکرار کنیم و سخنرانی بکنیم؟ چهار تا اقدام باید بکنیم، اتفاق مثبت باید صورت بگیرد.
یک جلسهای در محضر حضرت آقا بودیم، آقای رئیس جمهور وقت از یک سری اقداماتی که باید صورت بگیرد سخن میگفت، آقا فرمودند مخاطب بایدها و این حرفهایی که زدید خودتان هستید. کی باید این کارها را انجام بدهد؟ خود شما باید انجام بدهید. الان هم بعضی وقتها همین جور است آقای رئیس جمهور میگویند باید قیمتها کنترل شود، باید فلان بشود، خب مخاطب این بایدها کیست؟
بعضی از مسئولین فکر میکنند زمانی که این اغتشاشات تمام شده است مسئله حل شده است، در صورتی که مسئله هنوز باقی مانده است و این آتش زیر خاکستر میشود؛ دوباره یک بهانهای به وجود میآید، دوباره یک جرقه میخورد و دوباره یک عدهای شروع به اغتشاش میکنند. اینهایی که شلوغ میکنند آدمهای مختلفی هستند آدمهایی را داریم که آموزش دیده اند، ارتباط دارند، پول میگیرند، موقعیت میگیرند و بارشان را بسته اند و میخواهند فرار کنند که البته جلوی بعضی شان گرفته شده است. از اینجور آدمها در میان اغتشاشگران داریم تا آدمهایی که برای شان تبیین صورت نگرفته و از آینده احساس بسیار ناامیدی میکنند.
یک جوان رفته است درس خوانده تحصیل کرده، اما به آینده نگاه میکند و آینده اش را مبهم میبیند، آیا کسی برایش تبیین کرده است الان مملکت کجاست و به کجا میخواهد برود و در چه مرحلهای از پیشرفت جای داریم؟ اینها را کسی برای اینها تبیین کرده است؟ اینها در شرایط ناامیدی صرف و محض قرار دارند که نمیدانند نتیجه این اغتشاش گری چه میشود؟ اتفاقاً آن آدمهای فهیم اینها که ضد انقلاب هم هستند بارها و بارها گفته اند که برای نظام هیچ آلترناتیوی وجود ندارد و خدای ناکرده زمانی این نظام نباشد ایران نخواهد بود.
حتی آنهایی که صرفاً ایران را دوست میدارند میگویند این نظام باید باشد و اشکالاتش باید برطرف شود و مشکلات را حل کند، اما این نظام جانشین ندارد. الحمدلله یکی از مشکلات ضد انقلاب این است جانشینی برای نظام وجود ندارد و این یکی از مشیتهای بزرگ الهی است الحمدالله.
بنده در سال ۹۶ که اغتشاش شده بود قبل از آن یک نامهای محضر رهبر انقلاب نوشتم و فرستادم. عرض کردم خدمتشان سه تا واژه در رسانههای خودمان پر تکرار شده: یکی فساد، یکی ناکارآمدی، یکی اینکه گوش مسئولین صدای مردم را نمیشنود. عرض کردم خدمتشان که هر سه تا واژه به نوعی واقعیت دارد، اما چیزی که ما برای مردم توضیح داده ایم ۱۰ برابر واقعیت است، بسیار متفاوت است و خوب نتوانستهایم تبیین کنیم.
حال بنده در این رابطه چند مثال به شما بگویم همین چند وقت اخیر حرفی از مجلس بیرون آمد: ۹۲ هزار میلیارد تومان در فولاد مبارکه نمیدانیم چه شده است و هر کسی یک حرف میزد؛ یکی میگفت که چنین مبلغی وجود ندارد، یکی میگفت ۹۰۰ میلیون این پول را به حوزههای علمیه دادند و … آن مخاطبی که میشنود میگوید این پولها همه خرج حوزههای علمیه و اینها میشود و اینها این پولها را خوردند و بردند! زمانی که چنین چیزی را که صحت آن مشخص نیست خودمان در جامعه میاندازیم اصلا نمیشود جمع کرد. هر چقدر هم که توضیح بدهی فایدهای ندارد. بعد یک جوان مینشیند با خود میگوید ۹۰ هزار میلیارد اینجا، ۱۰ هزار میلیارد آن جا و … اینها را روی هم جمع میکند تقسیم بر ۸۰ میلیون میکند و میگوید از هر کدام از ماها ۵ میلیارد پول خورده اند! حالا به زعم او چه کسانی خوردند؟ آن وقت میگوید هر کسی که بعد از انقلاب مسئولیت گرفته در این مسائل دخیل بوده پولها را خورده.
اغتشاشات هم که تمام شده بعضی از این افراد که اینگونه فکر میکنند مردم را به چند دسته تقسیم خواهند کرد؛ یک عده ساکت اغتشاشات، یک عده کاسب اغتشاشات یک عده حامی اغتشاشات، یک عده ناهی اغتشاشات، خواهش من این است که کشور را لطفاً تقسیم بندی نکنیم.
تجربه این را میگوید که دو سوم نمایندگان در دوره بعد خود رای نمیآورند، این را بدانید که متوسط حضور نمایندگان در مجلس بعد از انقلاب یک و نیم دور است، البته بنده شرمنده ام از اعتماد متوالی مردم در هفت دوره به خودم. من با تجربهای که دارم میگویم هرچه حضور یک نماینده در مجلس بیشتر باشد و دورههای بیشتری حضور داشته باشد کیفیت مجلس بالا میرود.
کشور ما دو مجلس میخواهد، مجلسی که الان داریم یک مجلس قومیتی و صنفی است، ما مجلسی میخواهیم که یک نفر به فکر مسایل ملی باشد. بنده گفتم در حوزه اقتصاد مقاومتی در مجلس اصولگرا و اصلاح طلب شاید ده نفر نداشته باشیم که صرفاً به موضوع بپردازند چرا که مشغول حوزههای انتخابیه و مسایل حوزه خود هستند. به نوعی منافع ملی در راستای منافع منطقهای و حوزههای انتخابیه ذبح میشود، چون دستشان زیر ساطور رای مردم است.
این تعریفهایی که رهبر انقلاب از این مجلس کردند خیلی خوب بود، اما یک نکته بگویم در این دوره رهبر انقلاب چهاربار تذکر علنی به این مجلس داده اند. قبلا زمانی که ما در مجلس بودیم تذکرها معمولا غیر علنی بود و این تعداد هم نبود. نمایندههای فعلی واقعا افراد خوبی هستند، اما کارکرد و حکمرانی علم و هنر میخواهد.
یکی از پیشنهادات بنده این است که در دوره آینده فضای سیاسی کشور برای انتخابات بازتر بشود بنابراین باید یک تیم اصلاحطلب قوی و یک تیم اصولگرای قوی وجود داشته باشد و با همدیگر رقابت کنند تا بخشی از اینها و بخشی از آنها رای بیاورد یا شاید فقط یک گروه رای بیاورد، اما متاسفانه بعضی از ما انتظار داریم که رقبای ما قبل از انتخابات حذف شوند.
بنده چند دفعه در مورد حضور آقای لاریجانی در مجلس آینده از ایشان سوال کردم، ایشان به بنده گفت که قصد حضور ندارم، البته در مملکت ما این مسائل دو ماه قبل از انتخابات روشن میشود و آن زمان میتوان قضاوت کرد که چه چیزی قرار است اتفاق بیافتد. شما تمام توانتان را در رسانهها بگذارید که مردم با همه توان در انتخابات شرکت کنند.