رضا صادقیان
اظهارات عجیب یکی از «دانشمندان یک درصد برتر جهان» درباره تواناییهای حیرتانگیز زبان برنامهنویسی پایتون خطاب به رئیس دولت سیزدهم، وزیر صمت، وزیر علوم و ریاست دانشگاه آزاد اسلامی فاجعه است.
پایتون گیت وحشتناک است. ویرانگر و بسیار بسیار جای هزاران افسوس و شرمساری را برای تمامیت دانشگاه و آنان که مدعی استاد تمامی هستند، برجای میگذارد. شرمساری برای آنان که پیشوند دکتر را به واسطه رانتخواری و تولید جعلیات بیشتر یدک میکشند اما فاقد ناچیزترین و نحیفترین دانش هستند. شرمندگی برای استادان کمسواد و تقلبورز که مقالات خوب و قابل انتشار دانشجویان را تنها به دلیل قوانین عقب افتاده و بسیار قدیمی به نام خودشان سند میزنند. فاجعهای تمام عیار برای سیستم دانشگاهی و تحصیلات تکمیلی که زمینه رشد انسانهای حیله گر و شعبدهباز را به اسم استاد دانشگاه، دانشمند و پژوهشگر ارشد فراهم میکند و برای این همه باید گریست، با صدای بلند از ندانمکاری و کماطلاعی چنین افرادی اشک ریخت.
تولید هجویات درباره پایتون نماد وضعیت وخیم علم، تولید دانش، بومیسازی و ورود افکار سمی و غیرکارا به سیستم تصمیمگیری و سیاستگذاری است؛ فاجعه و وحشت در این بخش نهفته است. فرض کنیم این اظهارات عجیب منتشر نمیشد و مسئولان حاضر در جلسه برای دست یافتن به هوش مصنوعی، تحلیل شرایط خاورمیانه برای چهارسال آینده، رسیدن به چشمانداز بهتر برای کنترل تورم و دانش پزشکی براساس همین حرفهای بیهوده، شعبدهگونه و غیرواقعی صورتجلسهای تنظیم میکردند و «سیاستهای هوش مصنوعی براساس پایتون» را به سازمانها، پژوهشکدههای مختلف و مراکز اجرایی ابلاغ میکردند.
واقعا پس از ابلاغ این حرفهای مهمل در قالب سند توسعه، همکاری و دانش بنیان وضعیت چگونه بود؟ احتمالا از فردا عدهای از مدیران اجرایی درباره فنآوریهای درخشان آینده با تکیه به تواناییهای جوانان و دانشمندان ایرانی در هر محفلی سخنرانی میکردند و مهمتر از همه به ارایه دهنده چنین ایدهای مقام و منزلتی خاص در دانشگاه و خارج از این نهاد علمآموزی و مروج دانش تقدیم میکردند! فاجعه پایتون در اینجا معنا پیدا میکند.
مشکل اصلی و اساسی را میتوان در بخشهای دیگر سیاست، اقتصاد و فرهنگ در سیستم اجرایی نیز به وضوح مشاهده کرد. وقتی برخی از درست شدن بورس در سه روز سخن گفتند. نقشه رشد ۱۰ درصدی در سال ۱۴۰۱ را با جسارت تام ترسیم کردند. مدیرانی از بهبود شرایط اقتصادی در کمتر از یک ماه سخنرانی کردند. مدیر ارشد نهادی وعده داد که قیمت دلار ۲۸ هزار تومان خواهد بود. ساخت یک میلیون مسکن در یک سال را فریاد زدند. مدیری دیگر مدعی ایجاد شغل با یک میلیون تومان شد و… بیتردید قبل از بیان این حرفها و ارایه چشماندازهای خیالی به شهروندان توسط مدیران ارشد و میانی، امکان ردیابی پایتونهای دیگری هم وجود میداشت! پایتونهایی که خبر، تصویر و فیلم آن منتشر نشده اما امکان لمس آثار ویران کنندهاش در اقتصاد، سیاست، فرهنگ و فضای جامعه برای اکثریت شهروندان وجود دارد.
اظهارات عجیب یکی از «دانشمندان یک درصد برتر جهان» درباره تواناییهای حیرتانگیز زبان برنامهنویسی پایتون خطاب به رئیس دولت سیزدهم، وزیر صمت، وزیر علوم و ریاست دانشگاه آزاد اسلامی فاجعه است.
پایتون گیت وحشتناک است. ویرانگر و بسیار بسیار جای هزاران افسوس و شرمساری را برای تمامیت دانشگاه و آنان که مدعی استاد تمامی هستند، برجای میگذارد. شرمساری برای آنان که پیشوند دکتر را به واسطه رانتخواری و تولید جعلیات بیشتر یدک میکشند اما فاقد ناچیزترین و نحیفترین دانش هستند. شرمندگی برای استادان کمسواد و تقلبورز که مقالات خوب و قابل انتشار دانشجویان را تنها به دلیل قوانین عقب افتاده و بسیار قدیمی به نام خودشان سند میزنند. فاجعهای تمام عیار برای سیستم دانشگاهی و تحصیلات تکمیلی که زمینه رشد انسانهای حیله گر و شعبدهباز را به اسم استاد دانشگاه، دانشمند و پژوهشگر ارشد فراهم میکند و برای این همه باید گریست، با صدای بلند از ندانمکاری و کماطلاعی چنین افرادی اشک ریخت.
تولید هجویات درباره پایتون نماد وضعیت وخیم علم، تولید دانش، بومیسازی و ورود افکار سمی و غیرکارا به سیستم تصمیمگیری و سیاستگذاری است؛ فاجعه و وحشت در این بخش نهفته است. فرض کنیم این اظهارات عجیب منتشر نمیشد و مسئولان حاضر در جلسه برای دست یافتن به هوش مصنوعی، تحلیل شرایط خاورمیانه برای چهارسال آینده، رسیدن به چشمانداز بهتر برای کنترل تورم و دانش پزشکی براساس همین حرفهای بیهوده، شعبدهگونه و غیرواقعی صورتجلسهای تنظیم میکردند و «سیاستهای هوش مصنوعی براساس پایتون» را به سازمانها، پژوهشکدههای مختلف و مراکز اجرایی ابلاغ میکردند.
واقعا پس از ابلاغ این حرفهای مهمل در قالب سند توسعه، همکاری و دانش بنیان وضعیت چگونه بود؟ احتمالا از فردا عدهای از مدیران اجرایی درباره فنآوریهای درخشان آینده با تکیه به تواناییهای جوانان و دانشمندان ایرانی در هر محفلی سخنرانی میکردند و مهمتر از همه به ارایه دهنده چنین ایدهای مقام و منزلتی خاص در دانشگاه و خارج از این نهاد علمآموزی و مروج دانش تقدیم میکردند! فاجعه پایتون در اینجا معنا پیدا میکند.
مشکل اصلی و اساسی را میتوان در بخشهای دیگر سیاست، اقتصاد و فرهنگ در سیستم اجرایی نیز به وضوح مشاهده کرد. وقتی برخی از درست شدن بورس در سه روز سخن گفتند. نقشه رشد ۱۰ درصدی در سال ۱۴۰۱ را با جسارت تام ترسیم کردند. مدیرانی از بهبود شرایط اقتصادی در کمتر از یک ماه سخنرانی کردند. مدیر ارشد نهادی وعده داد که قیمت دلار ۲۸ هزار تومان خواهد بود. ساخت یک میلیون مسکن در یک سال را فریاد زدند. مدیری دیگر مدعی ایجاد شغل با یک میلیون تومان شد و… بیتردید قبل از بیان این حرفها و ارایه چشماندازهای خیالی به شهروندان توسط مدیران ارشد و میانی، امکان ردیابی پایتونهای دیگری هم وجود میداشت! پایتونهایی که خبر، تصویر و فیلم آن منتشر نشده اما امکان لمس آثار ویران کنندهاش در اقتصاد، سیاست، فرهنگ و فضای جامعه برای اکثریت شهروندان وجود دارد.