فقدان آمارهای قابل اعتماد در مورد خط فقر و عدم پایبندی مقامات دولت به دادههای مستخرجه توسط کارگران، بحث سبد معیشت را در مذاکرات مزدی از محتوای واقعی خود تهی کرده است؛ در واقع از «سبد معیشت» و آنچه بر سر آن توافق میشود، فقط پوستهای توخالی برجای مانده است.
در مذاکرات مزدی ۱۴۰۲، مشخص نیست سبد معیشت ۱۳ میلیون تومان و اندی، چگونه و با چه متر و معیاری استخراج شده است آنهم در شرایطی که براساس اعلام یک نهاد رسمی، «خطر فقر» که باید بسیار پایینتر از سبد معیشت باشد، در ۱۴۰۱ رقمی حدود ۱۵ میلیون تومان دارد؟!
به گفتهی علی خدایی (عضو کارگری شورایعالی کار) در مذاکرات مزدی ۱۴۰۲ نرخ سبد معیشت پیشنهادی کارگران بسیار بالاتر از رقم ۱۳ میلیون تومانِ دولت و کارفرمایان بود؛ در واقع استناد کارگران به سبدی بود که بیش از ۱۸ میلیون تومان نرخ داشت.
او تاکید میکند: نمایندگان کارگری با اکراه و بدون رضایت واقعی مجبور شدند پای سبد معیشتِ ۱۳ میلیون تومانی امضا بگذارند؛ این امضا به معنای توافق با رقم سبد نبود و البته همان ۱۳ میلیون تومان نیز در تعیین حداقل دستمزد ۱۴۰۲ مبنا قرار نگرفت!
اینکه نمایندگان کارگری شورایعالی کار پای رقمی را به عنوان کمینهی هزینههای زندگی امضا زدهاند که مورد قبول و رضایتشان نیست، بحث دیگریست؛ اما مساله مهم دیگر این است که نمایندگان دولت رقم ۱۳ میلیون تومان را چگونه محاسبه کردند و به جلسه مزدی آوردند؛ چرا هیچ شفافسازی و نشر اطلاعات دقیق در مورد نحوهی محاسبهی این رقمِ به اصطلاح سبد معیشت صورت نگرفت؛ چطور در شرایطی که در سال ۱۴۰۱ تورم خوراکیها حداقل ۷۰ درصد و تورم مسکن حداقل ۱۰۰ درصد بوده، سبد معیشت ۹ میلیون تومانیِ ۱۴۰۱ فقط ۴ میلیون تومان افزایش یافته و به ۱۳ میلیون تومان رسیده است.