گروه سیاسی: الهه کولایی استاد دانشگاه در یادداشتی با عنوان «ایران و افغانستان و موضوع آب» در روزنامه اعتماد نوشت: در دهههای اخیر موضوع آب در مناطق گوناگون جهان، از جمله غرب آسیا زمینهساز تحولات اساسی در روابط کشورها شده است. در این زمینه برای ایران که در دهههای اخیر «بیتدبیری پایدار»ی را در حوزه منابع آبی تجربه کرده، موضوع آب در روابط خارجی از اهمیت بیشتری برخوردار شده است. در واقع اختلاف و رقابت بر سر آب در میان کشورها پدیده جدیدی نیست.
منابع آبی چهار ویژگی اساسی دارند: کمیابی، توزیع نابرابر، غیرقابل جایگزینی و رقابتی بودن. این ویژگیها سبب شده موضوع مدیریت منابع آبی از اهمیت ویژهای در سیاست خارجی کشورهای غرب و مرکز آسیا برخوردار شود. وجود منابع آبی مشترک در میان کشورهای این منطقه هم میتواند سببساز همکاری سازنده و تامین منافع متقابل این کشورها شود و در همان حال زمینه اختلاف و تنش را در میان کشورهای دارای منابع آبی مشترک فراهم سازد.
موضوع آب در روابط ایران با افغانستان، بهویژه با توجه به کمآبی و خشکی زمینهای کشاورزی هم در افغانستان و هم در مرزهای شرقی و جنوب شرقی ایران از اهمیت چشمگیری برخوردار است. بازگشت طالبان به قدرت، انحصارگرایی آن در قدرت سیاسی و اداره کشور و نادیده گرفتن همهجانبه حقوق مردم و نیز زنان در افغانستان، این موضوع را روشنتر ساخته است.
در شرایطی که حکمرانان افغانستان با بحران مشروعیت و چالش اساسی شناخته شدن از سوی جامعه جهانی روبهرو هستند، همدلانه و دوستانه از سوی مسوولان جمهوری اسلامی ایران مورد پذیرش و استقبال قرار گرفتهاند. حکومت طالبان موجب گریز و خروج میلیونها تن از افغانستان شده است که شمار بزرگی از آنان در ایران ساکن شدهاند. زندگی مردم منطقه سیستان به آب رودخانه هیرمند وابسته است که از کوه بابا در افغانستان سرچشمه میگیرد.
نوسان در جریان آب هیرمند و کاهش آب جاری به سوی سیستان (ایران) در بیش از صد سال گذشته، مشکلاتی را در روابط سیاسی ایران و افغانستان به وجود آورده است. خشکسالی و کاهش جریان آب از سرچشمههای هیرمند، سبب کاهش جریان آب به سیستان و ایجاد بحران آب در این منطقه بوده است. افغانستان با ایجاد کانالهای بسیار از هیرمند و نیز ساختن سدهای مخزنی و انحرافی روی آن، حجم فزاینده آب آن را مصرف و ورود آب به سیستان را کاهش داده است. اجرای این سیاست در بخش بالای هیرمند، کمآبی در سیستان را تشدید کرده است. قرار گرفتن سرچشمههای هیرمند و ٩۵ درصد از مسیر این رود در سرزمین افغانستان و وابستگی شدید افغانها به آب هیرمند، بهرهبرداری ژئوپلیتیکی افغانستان در برابر ایران را در پی داشته است. پس از خشکسالی شدید سال ۱۳۴۹ و مهاجرت شمار زیادی از مردم سیستان به گرگان، مشهد و ترکمن صحرا، دو کشور پیمانی را در ۲۲ اسفند ۱۳۵۱ امضا کردند که در مورد آثار و پیامدهای اجرای آن اختلافنظرهای جدی وجود داشت. با این حال تغییر در نظام پادشاهی در افغانستان سبب شد اسناد آن مبادله نشود و استقرار حکومت کمونیستی در افغانستان این چالش را تداوم بخشید.
جنگ داخلی در افغانستان و دوره نخست به قدرت رسیدن طالبان که با قتل دیپلماتها و یک خبرنگار ایرانی برجسته شد، سبب ادامه یافتن اختلاف در مورد چگونگی بهرهبرداری از آب هیرمند شد. این موضوع حتی پس از شکلگیری جمهوری افغانستان غربگرا در این کشور ادامه یافت، سخنان تند اشرف غنی رییسجمهوری افغانستان، بیانگر تاکید رهبران این کشور بر «منافع» خود است. قاعدهای که طالبان هم پس از حاکم شدن دوباره بر افغانستان، در واکنشهای اخیر به هشدار رییسجمهوری اسلامی ایران، با وجود رد پایبندی به قواعد و مقررات بینالمللی، تعهد خود را به آن آشکار ساخته است. رویکردی که انتظار میرود سیاست خارجی و روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران نیز هر چه زودتر بر این پایه شکل گیرد و اجرا شود.
منابع آبی چهار ویژگی اساسی دارند: کمیابی، توزیع نابرابر، غیرقابل جایگزینی و رقابتی بودن. این ویژگیها سبب شده موضوع مدیریت منابع آبی از اهمیت ویژهای در سیاست خارجی کشورهای غرب و مرکز آسیا برخوردار شود. وجود منابع آبی مشترک در میان کشورهای این منطقه هم میتواند سببساز همکاری سازنده و تامین منافع متقابل این کشورها شود و در همان حال زمینه اختلاف و تنش را در میان کشورهای دارای منابع آبی مشترک فراهم سازد.
موضوع آب در روابط ایران با افغانستان، بهویژه با توجه به کمآبی و خشکی زمینهای کشاورزی هم در افغانستان و هم در مرزهای شرقی و جنوب شرقی ایران از اهمیت چشمگیری برخوردار است. بازگشت طالبان به قدرت، انحصارگرایی آن در قدرت سیاسی و اداره کشور و نادیده گرفتن همهجانبه حقوق مردم و نیز زنان در افغانستان، این موضوع را روشنتر ساخته است.
در شرایطی که حکمرانان افغانستان با بحران مشروعیت و چالش اساسی شناخته شدن از سوی جامعه جهانی روبهرو هستند، همدلانه و دوستانه از سوی مسوولان جمهوری اسلامی ایران مورد پذیرش و استقبال قرار گرفتهاند. حکومت طالبان موجب گریز و خروج میلیونها تن از افغانستان شده است که شمار بزرگی از آنان در ایران ساکن شدهاند. زندگی مردم منطقه سیستان به آب رودخانه هیرمند وابسته است که از کوه بابا در افغانستان سرچشمه میگیرد.
نوسان در جریان آب هیرمند و کاهش آب جاری به سوی سیستان (ایران) در بیش از صد سال گذشته، مشکلاتی را در روابط سیاسی ایران و افغانستان به وجود آورده است. خشکسالی و کاهش جریان آب از سرچشمههای هیرمند، سبب کاهش جریان آب به سیستان و ایجاد بحران آب در این منطقه بوده است. افغانستان با ایجاد کانالهای بسیار از هیرمند و نیز ساختن سدهای مخزنی و انحرافی روی آن، حجم فزاینده آب آن را مصرف و ورود آب به سیستان را کاهش داده است. اجرای این سیاست در بخش بالای هیرمند، کمآبی در سیستان را تشدید کرده است. قرار گرفتن سرچشمههای هیرمند و ٩۵ درصد از مسیر این رود در سرزمین افغانستان و وابستگی شدید افغانها به آب هیرمند، بهرهبرداری ژئوپلیتیکی افغانستان در برابر ایران را در پی داشته است. پس از خشکسالی شدید سال ۱۳۴۹ و مهاجرت شمار زیادی از مردم سیستان به گرگان، مشهد و ترکمن صحرا، دو کشور پیمانی را در ۲۲ اسفند ۱۳۵۱ امضا کردند که در مورد آثار و پیامدهای اجرای آن اختلافنظرهای جدی وجود داشت. با این حال تغییر در نظام پادشاهی در افغانستان سبب شد اسناد آن مبادله نشود و استقرار حکومت کمونیستی در افغانستان این چالش را تداوم بخشید.
جنگ داخلی در افغانستان و دوره نخست به قدرت رسیدن طالبان که با قتل دیپلماتها و یک خبرنگار ایرانی برجسته شد، سبب ادامه یافتن اختلاف در مورد چگونگی بهرهبرداری از آب هیرمند شد. این موضوع حتی پس از شکلگیری جمهوری افغانستان غربگرا در این کشور ادامه یافت، سخنان تند اشرف غنی رییسجمهوری افغانستان، بیانگر تاکید رهبران این کشور بر «منافع» خود است. قاعدهای که طالبان هم پس از حاکم شدن دوباره بر افغانستان، در واکنشهای اخیر به هشدار رییسجمهوری اسلامی ایران، با وجود رد پایبندی به قواعد و مقررات بینالمللی، تعهد خود را به آن آشکار ساخته است. رویکردی که انتظار میرود سیاست خارجی و روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران نیز هر چه زودتر بر این پایه شکل گیرد و اجرا شود.