گروه سیاسی: موضوع جنجالی اخراج اساتید با شروع سال تحصیلی باز هم انتقادات بسیاری با خود به همراه دارد. تا امروز نیز وزیرعلوم نسبت به این روند واکنش روشنی نداشته و این در حالی است که هر چه به انتخابات نزدیک میشویم باید فضا برای حضور افراد با عقاید مختلف فراهم شود.
در این زمینه غلامرضا نوری قزلجه نماینده بستان آباد و رئیس فراکسیون مستقلین ولایی گفت: نظر شخصی وزیر را نمیدانم و اظهارنظری از ایشان نشنیدم و جای تعجب نیز دارد که در این موضوع ورود نکردند.
جماران بخش هایی از گفت و گوی نوری قزلجه را در ادامه می خوانید:
ولی وزیر هم در شاکله همین دولت است و اگر افکارش هم مانند دولت نباشد باید مانند دولت فکر کند، اما من مخالفت یا حساسیتی را از ایشان ندیدم و نشنیدم یا دستکم آن را علنی نکرده اند که این امر جای تعجب دارد. متولی دانشگاهیان در حوزه حاکمیت دولتی وزیر علوم است که انتظار میرود حمایتهای لازم را از آنها داشته باشد..
در این زمینه غلامرضا نوری قزلجه نماینده بستان آباد و رئیس فراکسیون مستقلین ولایی گفت: نظر شخصی وزیر را نمیدانم و اظهارنظری از ایشان نشنیدم و جای تعجب نیز دارد که در این موضوع ورود نکردند.
جماران بخش هایی از گفت و گوی نوری قزلجه را در ادامه می خوانید:
ولی وزیر هم در شاکله همین دولت است و اگر افکارش هم مانند دولت نباشد باید مانند دولت فکر کند، اما من مخالفت یا حساسیتی را از ایشان ندیدم و نشنیدم یا دستکم آن را علنی نکرده اند که این امر جای تعجب دارد. متولی دانشگاهیان در حوزه حاکمیت دولتی وزیر علوم است که انتظار میرود حمایتهای لازم را از آنها داشته باشد..
- من این کار را به عنوان «خودکشی فرهنگی» تلقی میکنم؛ زمانی که این محدودیتها ایجاد شود که افراد باید این گونه فکر کنند و افراد باید همان طور که ما میخواهیم فکر کنند این به معنای بستن مسیر توسعه علمی و فرهنگی است و همان جا است که فرهنگ و تمدن و علمی تولید نمیشود. اگر قرار باشد همه یکسان و مانند جریان سیاسی فکر کنند، زمان تعطیلی توسعه علم و فرهنگ است.
به همین دلیل میگویم این کار خودکشی فرهنگی است و امیدوار هستیم که ادامه پیدا نکند و جلوی این کار گرفته شود؛ هر چند که من قبلا هم پیشبینی کردم این موضوع حتی به حوزههای علمیه هم برسد که به تدریج آثار و سر و صداهای آنها به گوش برسد و حتی به حوزههای علمیه هم این تحجر و این نوع نگاه رسوخ پیدا میکند که با این نوع افرادی که اندیشههای متنوع دارند برخورد پیدا کند.
امیدوار هستیم که این نوع رفتارها و این نوع نگاهها اصلاح شود؛ اقلیتی اگر نگاه خود را اصلاح نمیکنند حداقل آن را به جامعه و اکثریت تحمیل نکنند و اجازه دهند مسیر رشد و تعالی انسانها همان طور که خداوند متعال مقدر کرده و انسانها را متکثر و متنوع آفریده است و تکالیفشان را به اندازه وسعشان تعریف کرده است که این خود دلیل بر تکثر چه از نظر تکوینی و چه تشریحی است و حداقل صاحبان این تفکر اقلیتی مقابل اراده الهی نایستند و اجازه دهند که جامعه انسانی و ایرانی هم همپای آن رشد تعالی و فرهنگی خود را داشته باشد.
قطعا در محیط آموزشی حرف اول را آموزش میزند؛ آن جا محیط آموزشی است و از دانشگاهها هم این انتظار میرود که به تولید علم بپردازند، ولی تولید علم را نمی توان آزادی اندیشیدن، آزادی بیان، بدون آزادی اظهار عقیده، نقطه نظر، مطلب و نتیجه پژوهش تفکیک کرد. همین که میگوییم دانشگاه میخواهد علم تولید کند، باید بدانیم که در آزادی و آزادی بیان میتواند آن را تولید کند؛ اگر غیر این بود قرون وسطی ادامه می یافت، اما آن دوران تمام شد؛ چرا که مانع توسعه علم بود و آن نگاهها باعث فلاکت و بدبختی جامعه بود که اروپایی ها آن را به هم زدند و رنسانس اتفاق افتاد.
اگر ما میخواهیم نظام جامعیت داشته باشد باید بتواند همهی افکار و اندیشهها را در چهارچوب قانون اساسی و امنیت ملی تحمل کند آن زمان احساس مشارکت در مردم و اعتماد بین حاکمیت و مردم تقویت میشود که در رشد و تعالی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور مشارکت داشته باشند و احساس میکنند که هستند و به حساب میآیند و نظراتشان شنیده شده و حداقل آزادانه فعالیت کنند.
وقتی تمام این موارد احساس شود، آن زمان مشارکت همه در توسعه کشور اتفاق میفتد که به نفع کشور، نظام و جامعه است، ولی اگر خدایی ناکرده غیر از این باشد، شرایطی مانند شرایط موجود ایجاد می شود که در انتخابات اخیر حدود دو سوم جامعه کنار ماندند و به نوعی در توسعه کشور مشارکت ندارند که آثار آن هم مشهود است.
افرادی که مصالح امور در دستشان است خودشان مسئول انتخابات حداقلی هستند و دوست ندارند که مشارکت بالا صورت بگیرد و اتفاق مبارکی در کشور بیفتد، چون آنها احتمال میدهند و قطعا هم همین طور است، که وقتی مشارکت بالا باشد قطعا آنها نیستند! به همین دلیل خیلی دوست ندارند مشارکت بالایی اتفاق بیفتد و عملا به همین دلیل است که با همین موارد مواجه هستید.
اگر امور و نظارت به امر همین جریان سیاسی حاکم و جناحی باشد که به اصطلاح «خالص ساز» هستند، قطعا مشارکت در انتخابات پیش رو بالا نخواهد بود. آنها علنا گفته اند که به دنبال مشارکت نیستند چون میدانند وقتی مشارکت از ۴۰ الی ۵۰ درصد بالا میرود مطلقا اینها نیستند. به همین دلیل نمیخواهند مشارکت بالا برود.
من اطلاعات دقیقی ندارم و خیلی اعلام نشده که چه تعداد هستند و سرنوشتشان در مرحله اول چه بوده است و برنامه آنها برای مراحل بعدی چه بوده است. تا جایی که اطلاع دارم پیش ثبت نام موجب شد که چهرههای شاخصی که میتوانستند موثر و تاثیرگذار باشند و مشارکت را بالا میبرد میتوانست حضورشان در مجلس نظام و کشور را تقویت کند و توسعه کشور را سرعت ببخشد ولی متاسفانه این افراد نیامدند.
اگر برای کرسی های مجلس از جریان فکری اصلاح طلبی نامزدهایی در بین نامزدها در کرسی مجلس باشد طبیعتا در مشارکتها خیلی تاثیرگذار خواهد بود و اگر چنین نباشد قطعا در مشارکت مجدد تاثیر منفی خواهد داشت