سیاه و سفید، تدوین، شکل کلاژی تصاویر و البته احساس ترس و قتل که معمولا در فیلمهای آن زمان قابل مشاهده است، اما در برابر ایجاد دلهره مقاومت کردم.
خصوصا درباره بانوان سینماگر، فیلم «دختر لر» به دلیل حضور اولین هنرپیشه زن ایرانی، زندهیاد روحانگیز سامینژاد، اهمیت مضاعف مییابد که حضور او را در این فیلم باید بهمثابه یک حرکت مترقی جهت بازشدن پای بازیگران زن به فیلمهای ایرانی دانست که در ادامه خواهم گفت که چگونه رنج این حضور را هم کشید.
فیلم که هر از گاهی با دوربین خود به بیغولههایی سرک کشیده و با نمایش دادن وضعیت زیست مهاجران افغان قصد این را دارد تا جنبههای منفی ترک موطن را عیان کند.
فینچر میگوید فیلم جوکر او را به یاد باشگاه مشتزنی انداخته که در سال ۱۹۹۸ استودیوی فاکس قرن بیستم ابتدا با ساخته شدنش مخالفت میکرد. این فیلمساز در رابطه با اکرانهای آزمایشی میگوید: دیدگاه عمومی سران استودیو پس از [اکرانهای آزمایشی]این بود که کارمان ساخته است. اینکه آن فیلم در سال ۱۹۹۹ ساخته شد هنوز از نظر من یک معجزه است.
اگر شما هم جزو دنبالکنندگان پر و پاقرص سریال قورباغه هستید، بدون شک امروز دوشنبه منتظر پخش و تماشای قسمت پنجم سریال قورباغه هستید. چرا که در دقایق پایانی قسمت چهارم، اتفاقی رقم خورد که بیننده را برای تماشای قسمت بعدی مشتاق میکرد.
انیمیشن روح به کارگردانی پیت داکتر تلاش میکند موضوعات انسانی را با کمک گرفتن از مفاهیم ماورایی به سادگی شرح دهد. نکته جالبتر برای ما ایرانیان حضور نام استاد کیهان کلهر به عنوان مشاور موسیقی انیمیشن روح است.
صدای متال یک فیلم سینمایی است که باید چشم و گوش خود را تمام وقت به آن بدوزید، فیلمی که داریوس ماردر، کارگردانی کرده، ممکن است یک سبک باشد، اما خودنمائی نیست. جهان آن احساس میشود و زنده و واقعی است.
فیلم متصرف برندون کراننبرگ، جایی است که نظارت آنلاین به یک امر عادی تبدیل شده است، خیابانهای شهر به شدت خالی است و نابرابری درآمد به ابعاد سرسام آوری رسیده است. به عبارت دیگر، این دنیایی متفاوت از جهان ماست، اما دنیایی کاملاً آشنا و قابل قبول.
با پسری روبهرو هستیم که بزرگترین هدف و دغدغهاش در زندگی مهاجرت است و هدف فیلم هم این است که به ظاهر دغدغههای او برای انجام این کار سخت را به تصویر بکشد. در ابتدا و برای آن که بار درام فیلم افزایش پیدا کند با یک داستان عاشقانه طرف هستیم.
در این اثر شاهد رگههای عمیقتری از «جهانبینی» و تحلیل ساختار اجتماعی و فرهنگی سرزمین و هویت زیستی نیز در لایههای شخصیتپردازانه اثر باشیم.
با پسری روبهرو هستیم که بزرگترین هدف و دغدغهاش در زندگی مهاجرت است و هدف فیلم هم این است که به ظاهر دغدغههای او برای انجام این کار سخت را به تصویر بکشد. در ابتدا و برای آن که بار درام فیلم افزایش پیدا کند با یک داستان عاشقانه طرف هستیم.
آخرین فیلم کارگردان دانمارکی توماس وینتربرگ یک فیلم شیرین است در فیلم جدید توماس وینتربرگ “یک دور دیگر”، دربارهی چهار مرد دانمارکی است ، معلمان مدرسه ای که گرفتار در بحران میانسالی هستند، آدمهایی که برای فرار از این بحران، به یک تئوری شبه علمی متوسل میشوند. اینکه ببینند آیا نوشیدن روزانه الکل و سطح مشخصی از آن در خون لازمهی پیشرفت است و آنها را از رکود میانسالی خارج میکند یا خیر. تئوری که میگوید؛ تصمیمی که تبعات جدی به دنبال دارد. تراژدی یک دور دیگر به طرز عجیبی متواضعانه در مورد لذتهای بیش از حد (عمدتا پیش پا افتاده) حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
فیلم یک بخش ابتدایی ۱۲ دقیقهای دارد که در دهه ۴۰ و ۵۰ میگذرد. هرچه پس از این در فیلم میبینیم تکرار نشانهها و رخدادهای همین ۱۲ دقیقه است.
در این داستان، علتها و معلولها از پی هم میآیند و با وجود اینکه گاهی گیجکننده به نظر میرسند ولی فهمیدنی هستند. داستان اصلی که از «واقعیت» فاصله گرفته است، مربوط به مهتاست که خواهرش دو ماه است در خوابی عجیب فرو رفته است و خیال بیداری ندارد.
به همین دلیل به نظر من فیلم «مغولها» اگرچه در تداوم جریان موج نو است، ولی نمیتوان این فیلم را صرفا موج نویی تلقی کرد، بلکه میتوان آن را آغازگر «سینمای دیگر» دانست.
نکته مثبت فیلم بازی قابل قبول بازیگران است. فیالمثل میتوان از بازی متفاوت مهدی احمدی مثال آورد که به خوبی توانسته از گذشته خویش فاصله گرفته و شخصیت یک جراح عصبی که «اراده معطوف به ثروت» دارد را به نمایش گذارد.
چیزهایی در فیلم هست که تماشاگر را شگفتزده میکند. درهمتنیدگی موسیقی با متن عالی است و روند فیلم که با نوای ملایم پیانو کریستف رضاعی پیش میرود، دلنشین است.
رستم کوشکی رئیس شورای اسلامی شهر خرمآباد به توهین بهاره رهنما درباره قوم لر در برنامه شام ایرانی اعتراض کرده و خواستار مجازات برای او شده بود. او در گفت و گو با رسانه ها گفته بود “اظهارنظر خانم رهنما درباره قوم لر توهین آشکار به قوم بزرگی است که از گذشته تا حال برای ایران افتخارآفرینی کرده و میکنند. این فرد نباید به خود اجازه توهینی اینچنین واضح و روشن به اقوام لر میداد. مقصر این رفتار توهین آمیز چه کسی و کجاست؟”
همینقدر کافی است که بگویم اگر مهرجویی در سینمای ایران نبود، احتمالاً سینمای ما به این مرحله نمیرسید یا دیرتر میرسید
فیلم حرف خوب و محترمی دارد، اما این حرف و پیام را به خوبی به مخاطب منتقل نمیکند. اواخر فیلم شخصیت اصلی قصه یعنی «ترانه» در موقعیت خاصی قرار میگیرد و با دیالوگهای کاملا مستقیم و شعاری، در نقد خشونت کلامی، فحاشی و جامعه خشمگین، صحبت میکند.
رستم کوشکی رئیس شورای اسلامی شهر خرمآباد به توهین بهاره رهنما درباره قوم لر در برنامه شام ایرانی اعتراض کرده و خواستار مجازات برای او شده بود. او در گفت و گو با رسانه ها گفته بود “اظهارنظر خانم رهنما درباره قوم لر توهین آشکار به قوم بزرگی است که از گذشته تا حال برای ایران افتخارآفرینی کرده و میکنند. این فرد نباید به خود اجازه توهینی اینچنین واضح و روشن به اقوام لر میداد. مقصر این رفتار توهین آمیز چه کسی و کجاست؟”
تنت حتی از شوالیه تاریکی هم کمتر فلسفیاست که با بحث وجود شرور در عالم (بدی برای بدی) به یک پرسش اگزیستانسیالیستی بشر می پرداخت. اما اینکه پلیس ها برای کشتن خلافکارها به زمان گذشته بروند و بعد گروهی دیگر به زمانی قبل از آن زمان اول بروند تا آدم بدها را بکشند صرفا موضوعی سرگرم کننده و جالب است و نه فلسفی!
سریال شب های مافیا بر اساس بازی مافیا یک بازی دسته جمعی است و با دو گروه مافیا و شهروند. در هر فصل از “شبهای مافیا” محمدرضا علیمردانی که نقش “گاد” یا “برگزارکننده” بازی را برعهده دارد به همراه ۱۲ نفر از بازیگران سینما و تلویزیون، بازی را بدون دخالت گروه کارگردانی انجام میدهند.
سریال خانه امن، سریالی با تم امنیتی که موضوع محوری آن مقابله دستگاه اطلاعاتی کشور با ناامنیهایی از جنس داعش یا مفاسدی از نوع اقتصادی و … است. موضوعی که جذابیت و ظرفیت خوبی برای به تصویر کشیدن رشادتهای سربازان گمنام امام زمان (عج) در ماموریتهایی خطیر است. اما این جذابیت پرداختن به سوژههای امنیتی، شمشیری دو لبه است که ظرافتها و ملاحظات بسیاری را در تمام مراحل نگارش تا نمایش آن باید مد نظر قرار داد.
سینمای ما اصلا به موضوعات پلیسی ـ جاسوسی نمیپردازد که این کمبود جدی است. در تلویزیون پیشتر نمونههایی مثل «گاندو» را داشتهایم و تلویزیون این ضعف سینما را جبران میکند.
ناتالی پورتمن در سن ۱۳ سالگی در نخستین فیلم بلند سینمایی خود لئون حرفهای (۱۹۹۴) در نقش یک کودک کینهتوز قاتل ظاهر شد. فیلم لئون حرفهای روایتگر دوستی یک آدمکش و دختری تنهاست، به عنوان یکی از بهترین اکشنهای سینما شناخته میشود.
سریال «گامبی وزیر» (The Queen’s Gambit) برگرفته از یکی از گشایشها در بازی شطرنج یعنی کوئینز گمبت یا گامبی وزیر است، محصول جدید و پرطرفدار نتفلیکس است و اقتباسی از رمان والتر تِویس. در گامبی وزیر ماریل هلر نقش مادرخوانده بت هارمون را بازی میکند.
داستان سریال «هانا» درباره قاتلی نوجوان در جنگل است که آدمهای دوبرابر اندازهی خودش را به راحتی میکشد. حتی اولین تریلر این سریال با زیرنویس جالب «سرقت بچه» منتشر شد. اما با این حال، به جز نقشآفرینی عالی توسط بازیگران اصلی و چند لحظهی احساسی درخشان، فصل اول ۸ اپیزودی “هانا” ساخته شده توسط دیوید فار (David Farr) که از شبکه امازون پرایم پخش میشد، اصلا از پتانسیل کامل این داستان جذاب به اندازه کافی بهره نمیبرد.
هر کس رازی در سینه دارد جز حامد. او توان حمل این بار سنگین را ندارد و همین او را درمانده و بیپناه کرده. رازش را با همسرش درمیان میگذارد و سراغ سپیده میرود تا شاید بتواند خود را از تاریکی بیرون بکشد، اما نه، او نیز مانند دیگران در مواجهه با گذشته ناکام است.
پریسا به همراه برادرش راهی شمال میشود تا جهیزیهاش را به تهران برگرداند. اما هنگام ورود به خانه با تصویر دیگری روبه رو میشوند. فیلم سینمایی «منگی» در یک نصف روز و بدون هیچگونه کات در حدود ۹۰ دقیقه روایت میشود.