نوعدوستی از آن جهت که “بنی آدم اعضای یکدیگرند” یکی از جلوههای زیبای انسانی است که در دین اسلام هم تاکید زیادی بر آن شده است. ترویج همیاری و گرفتن دست نیازمندان موجب بارش رحمت الهی و گشایش درهای آسمان خواهد شد. اکثریت جامعه ما هم نشان دادهاند که در مواقع نیاز به ویژه در حوادث بزرگی مثل سیل و زلزله دریغی از کمک به هموطنان خود ندارند. این کمک به ویژه در شرایط اقتصادی کنونی بیش از پیش احساس میشود. نوعدوستی در طرحهایی مثل زیر پوشش گرفتن کودکان یتیم یا کمک به آزادی زندانیان یا کمکهای خرد و کلان به کمیته امداد، بهزیستی یا دهها هزار موسسه خیریه ریز و درشت که در سطح ملی یا استانی یا حتی خانوادگی و محلی فعالیت میکنند به چشم میخورد. اما با همه اینها نقطه ضعف عمده و اصلی یا به اصطلاح پاشنه آشیل موسسات خیریه اطمینان از عملکرد و شفافیت مالی آنها است.
مردم معمولا ترجیح میدهند به کسانی که میشناسند یا موسساتی که به عملکرد آنها اطمینان بیشتری دارند کمک کنند، از این جهت دیده میشود یک چهره شناخته شده هنری یا فعال سیاسی میتواند دهها و گاهی صدها میلیون تومان را در مدت کوتاهی جمع آوری کند. اما عدم اعتماد به مراکز شناخته نشده از چهار جهت وجود دارد. اول: آیا دعوتی که برای کمک به یک خانواده یا بیمار نیازمند میشود تا چه حد با واقعیت تطبیق میکند؟ دوم: آیا تمام تلاشهای لازم برای جلب کمک از مراجع ذیصلاح از جمله بیمه کردن بیمار، تقاضا برای کاهش هزینه بیمارستان یا کم کردن حقالزحمه جراح یا درمانگر انجام شده است؟ سوم: آیا همه کمکهای جمع شده به مصرف مورد نظر میرسد یا این که موسسه خیریه بخش یا قسمت عمدهای از آن (کم یا زیاد) را هزینه دفتری و غیره میکند. چهارم: چه مرکزی بر فعالیت این موسسات نظارت میکند، گزارشها و ارزیابیهای این مراکز کجاست؟
با بررسی فراخوانهای برخی موسسات فعال، آنچه دیده میشود توضیحی از وضعیت بسیار تاسف بار خانواده یا شخص بیمار است که لزوم رعایت حریم خصوصی و آبروی شخص به طور طبیعی مانع انتشار اسم و مشخصات میشود اما نامهای از پزشک معالج، بیمارستان یا یک مرکز رسمی (با حذف نام بیمار) ارائه نمیشود. یعنی مردم به صرف این که خیریه متن حزن انگیزی نوشته است باید به آن اعتماد کنند و هر گونه شبهه قابل پذیرش نیست. در مرحله بعد این موسسات هیچ نیازی نمیبینند که توضیح دهند آیا تلاشی برای بیمه کردن، مراجعه به پزشکان خیر یا مراکز درمانی که احتمالا با هزینه کمتر خدمات مشابه میدهند و … انجام شده است یا خیر. از سوی دیگر این موسسات نیازی نمیبینند که مدارک مالی خود را که به راحتی از بانک قابل دریافت است (از جمله گردش هر سه ماه یک بار حساب اعلام شده) در سایت خود قرار دهند یا حق مخاطب خود نمیدانند که وقتی یک بیمار درمان شد از بیمارستان مورد نظر گواهی مبنی بر هزینههای انجام شده دریافت و در سایت خود منتشر نمایند.
در قسمت “درباره ما”ی یکی از موسساتی که اسم آن در شبکههای اجتماعی برای دریافت کمک زیاد به چشم میخورد، صرفا گفته شده که موسسه عام المنفعه است و بعد چند حدیث و آیه درباره کمک به دیگران آمده در حالی که “درباره ما” باید شامل اسامی هیات مدیره و سابقه آنها، زمان تاسیس و دست آوردها باشد. اصولا حرفی از گزارش و مستندات در سایت این موسسه دیده نمیشود. در بخش “گزارشها”ی خیریهی دیگر صرفا به این که “فلان مبلغ کمک واریز شده” اکتفا شده است اما خبری از گواهی بیمارستان و مبلغ دقیق دریافتی و هزینهها نیست.
براساس آماری که دو سال قبل اعلام شد، حدود ۷۰ هزار مرکز خیریه در کشور فعال هستند که مجوز خود را از مراکز متعددی مثل بهزیستی، وزارت ارشاد، وزارت کشور، شهرداری و … گرفتهاند. خبری هم درباره تاسیس مرکزی برای نظارت منتشر شده است اما پس از آن گزارشی در مورد ارزیابی عملکردها، تایید یا رد گردش مالی موسسات و… دیده نمیشود.
در پژوهشی که علی قنبری شیرسوار در اداره پژوهشهای سیاسی صدا و سیما انجام داده است میخوانیم:
“بسیاری از موسسات خیریه در چند سال اول فعالیت، تمام منابعی که از مردم دریافت میکنند، صرف حقوق و دستمزد خود میکنند و یا درآمدها در حساب شخصی افراد جمع آوری میشود و یا حساب موسسات خیریه و یا صندوقهای قرض الحسنه ای که وجود دارد در اختیار سایر اشخاص قرار داده میشود و از دستگاه پوز موسسه خیریه در جاهای دیگری استفاده میشود و سازمان امور مالیاتی نمیتواند از آنها حسابرسی بکند و همچنین برای صدور مجوز متولی واحدی وجود ندارد و نظارت هم اصلاٌ متولی ندارد و به دلیل عدم حضور دائمی ناظر سازمان امور مالیاتی در موسسات خیریه و عدم حسابرسی امکان کشف خیلی از تخلفات که صورت میگیرد برای سازمان امور مالیاتی امکان ندارد و اگر ضابطهایی وجود داشت، بسیاری از این موارد در حوزه فساد یا انحلال قرار میگرفت.”
در کشورهای غربی نیز موسسات خیریه فراوانی وجود دارند اما اداره مالیات بر درآمد، ضمن بازرسیهای از پیش اعلام نشده و اتفاقی که شامل بررسی صورتهای مالی، دخل و خرج، صورت جلسه هیات مدیره و … میشود، شکایات مردمی را دریافت و همه حسابهای بانکی این مراکز را زیر نظر دارد. هر سال فهرستی از موسساتی که پروانه آنها ابطال شده یا اخطار گرفتهاند با ذکر جرئیات منتشر میشود و به اطلاع عموم میرسد.
در کشور ما نیز لازم است سازمان امور مالیاتی با ایجاد سامانهای تمام حسابهای موسسات خیریه را به صورت خودکار رصد و به شکل اتفاقی یا در مواردی که درآمدها از حد معینی فراتر رفت، به صورت مستقیم دخل و خرج ها را بررسی کند. ضمن آن که موسسات خیریه حق اخلاقی و قانونی مخاطبان خود بدانند که همه صورتهای مالی را در سایت خود منتشر کنند که گفته اند: “آن را که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است” بلکه آنها باید از این امر بسیار استقبال کنند چرا که هر چه شفافیت بالاتر باشد مردم اقبال بیشتری خواهند داشت اما فرار از اعلام جزئیات از اسامی هیات مدیره و سابقه آنها گرفته تا عدم انتشار هیچ مستندی در مورد کلیات و جزئیات مبالغ دریافتی و پرداختی را به چه معنی میتوان تفسیر کرد؟ وقت نداشتن؟ لازم ندانستن؟ نامحرم بودن مردم؟ یا…؟