دسمورژه که مدیر تحقیقات موسسه سلامت ملی فرانسه است و سابقه کار در معتبرترین دانشگاههای دنیا (از جمله موسسه فناوری ماساچوست و دانشگاه کالیفرنیا در آمریکا) را هم دارد، با کتاب خود بحثهای زیادی در رابطه با نحوه فرزندپروری در دنیای امروزی بوجود آورده است.
بله. بهره هوشی از طریق آزمونهای استاندارد اندازهگیری میشود. البته این آزمون ثابت نیست و به طور مداوم بازبینی میشود. برای مثال آزمون والدین من با من یکسان نبود، اما میتوان یک گروه را با نسخه قدیمی آزمون امتحان کرد.
پژوهشگران در بسیاری نقاط دنیا با استفاده از این روش متوجه شدند آی کیو از نسلی به نسلی دیگر افزایش یافته است. این پدیده “اثر فلین” نام دارد که اسم روانشناسی که برای اولین بار آن را توضیح داد، روی آن گذاشته شده است. اما اخیرا این روند در چندین کر معکوس شده است.
درست است که که عواملی نظیر نظام سلامت، سیستم مدرسه و تغذیه در بهره هوشی تاثیر زیادی دارد. اما اگر به کشورهایی که عوامل اجتماعی- اقتصادی در آنها برای چندین دهه نسبتا پایدار بودهاند نگاه کنیم، خواهیم دید ” اثر فلین” در آنها رو به کاهش گذاشته است.
در این کشورها، “بومیان دیجیتال” اولین کودکانی هستند که بهره هوشی پایینترین نسبت به والدین خود دارند. این روند در کشورهایی نظیر دانمارک، نروژ، فنلاند، هلند، فرانسه و … به ثبت رسیده است.
متاسفانه هنوز نمیتوان نقش هر یک از عوامل را به طور خاص مشخص کرد. عواملی نظیر آلودگی (به ویژه قرار گرفتن زودهنگام در معرض آفتکشها) یا استفاده از ابزارهای دیجیتال. آنچه به طور قطع میدانیم این است که استفاده از این ابزار، حتی اگر تنها عامل نباشد، تاثیر قابل توجهی در بهره هوشی کودکان دارد.
برخی مطالعات نشان دادهاند با افزایش استفاده از تلویزیون و بازیهای ویدئویی، میزان بهره هوشی و رشد شناختی کاهش مییابد. استفاده از این ابزار پایههای اصلی هوش ما یعنی زبان، تمرکز، حافظه و فرهنگ را تحت تاثیر قرار میدهد. (اینها به عنوان مجموعهای از دانشها تعریف میشوند که به ما در سازماندهی و درک جهان کمک میکنند.)
این تاثیرات در نهایت به افت قابل توجه در عملکرد تحصیلی منجر خواهند شد.
چرا استفاده از ابزارهای دیجیتال چنین تاثیری دارد؟
دلایلش کاملا مشخص هستند: کاهش کمیت و کیفیت تعامل با خانواده که برای رشد کلامی و عاطفی ضروری است. همینطور کاهش زمانی که برای فعالیتهای سازندهتر (انجام تکالیف خانه، موسیقی، هنر، مطالعه و …) اختصاص داده میشود، داشتن سبک زندگی بیش از حد بیتحرک که علاوه بر رشد جسمی، تکامل ذهنی را هم تحت تاثیر قرار میدهد.
ذهن یک اندام ‘ثابت’ نیست و ویژگیهای ‘نهایی’ آن بر اساس تجربیات شکل میگیرند.
جهانی که در آن زندگی میکنیم و چالشهایی که با آنها روبرو هستیم هم ساختار و هم عملکرد ذهن ما را تغییر میدهند. در این روند بخشی از مناطق مغز برای عملکردی خاص تخصص پیدا میکنند، برخی شبکهها ایجاد و تقویت میشوند، برخی دیگر از بین میروند، برخی ضخیمتر و برخی نازکتر میشوند.
طبق مشاهدات، زمانی که برای تفریح و سرگرمی مقابل صفحه نمایش صرف میکنیم، تکامل ساختار و عملکرد مغز در درون شبکههای شناختی گوناگون مرتبط با زبان و دقت را به تعویق میاندازد. باید تأکید کرد که همه فعالیتها به یک اندازه در تقویت رشد مغزی موثر نیستند.
فعالیتهای مربوط به مدرسه، مطالعه، موسیقی، هنر، ورزش و … در مقایسه با ابزارهای دیجیتالی که به منظور تفریح و سرگرمی استفاده میشوند، قدرت بیشتری برای سازماندهی و تغذیه مغز دارند. مشکل این صفحات نمایش این است که که در روند رشد مغزی کودکانمان تغییر ایجاد میکنند و باعث ضعف آن میشوند.
در یک مطالعه تجربی جالبتوجه، به کودکانی که درسشان خوب بود کنسول بازی داده شد. بعد از ۴ ماه، مشخص شد آنها زمان بیشتری را صرف بازی میکنند و وقت کمتری برای انجام تکالیف خود میگذارند. نمرات این دانشآموزان نزدیک به ۵۰ درصد افت داشت که در طول ۴ ماه میزان زیادی به حساب میآید.
در مطالعهای دیگر، کودکان باید فهرستی از کلمات را یاد میگرفتند. یک ساعت بعد به برخی از آنها اجازه بازی ویدئویی داده شد. دو ساعت بعد آنها به رختخواب رفتند.
صبح روز بعد، کودکانی که بازی نکرده بودند نزدیک به ۸۰ درصد و آنهایی که بازی کرده بودند، ۵۰ درصد از درس را به یاد داشتند. به این ترتیب پژوهشگران دریافتند که بازی در خواب و قدرت حافظه اختلال ایجاد میکند.
از نظر دسمورژه، مطالعاتی که میگویند بازیهای ویدئویی به کودکان و نوجوانان در کسب نتایج تحصیلی بهتر کمک میکنند، قابل قبول نیستند
هیچکس نمیگوید “انقلاب دیجیتال” بد است و باید جلویش را گرفت.
آیا مهارتهای اساسی کار با ابزارهای کامپیوتری را باید به دانشآموزان یاد داد؟ شکی در آن نیست. آیا تکنولوژی دیجیتال میتواند ابزاری مرتبط در زرادخانه آموزشی معلمان به حساب بیاید؟ البته، اگر بخشی از یک پروژه آموزشی سازمانیافته باشد و همینطور اگر بکارگیری برخی نرمافزارها در ارتقا کیفیت انتقال مفاهیم آموزشی موثر عمل کند.
با این حال، وقتی یک ابزار دیجیتال در اختیار یک کودک یا نوجوان قرار میگیرد، تقریبا همیشه برای سرگرمیهایی به کار برده میشود که بیشترین اثرات مخرب را دارند.
محققان میگویند طبق مشاهدات آنها مدت استفاده از ابزارهای دیجیتال به منظور تفریح و سرگرمی، در رشد مغز تاخیر ایجاد میکند.
کودکان تا چه اندازه مجاز به استفاده از ابزارهای دیجیتال به منظور تفریح و سرگرمی هستند؟
باید به آنها گفته شود که استفاده از این ابزارها به مغز آسیب میزند، در خواب و فرایند اکتساب زبان اختلال ایجاد میکند، باعث افت تحصیلی و اختلال تمرکز میشود، خطر چاقی را بالا میبرد و بسیاری موارد دیگر. برخی مطالعات نشان داده وقتی با ارائه دلیل از کودکان و نوجوانان خواسته شود به مقرراتی عمل کنند، آنها آسانتر آن را میپذیرند.
علاوه بر این صبحها پیش از رفتن به مدرسه، شبها قبل از رفتن به رختخواب، وقتی در کنار دیگران هستند و مهمتر از همه در اتاق خواب نباید اجازه استفاده از ابزارهای دیجیتالی را داشته باشند. اما پدر و مادرهایی که خودشان به طور مداوم به گوشیهای تلفن همراه و کنسولهای بازی چسبیدهاند، احتمالا برای فهماندن مشکلات استفاده از این ابزارها به کودکان خود کار سختی پیش رو خواهند داشت.
بله، به خصوص در آسیا.
به عنوان مثال در تایوان استفاده بیش از حد از صفحه نمایش نوعی کودکآزاری تلقی میشود. این کشور قانونی تصویب کرده که بر اساس آن والدینی که کودکان زیر ۲۴ ماه خود را در معرض هرگونه ابزار دیجیتال قرار میدهند، جریمههای سنگینی دریافت خواهند کرد. همینطور والدینی که زمان استفاده از این ابزارها را برای کودکان بین ۲ تا ۱۸ سال خود محدود نمیکنند.
در چین هم تدابیر سختگیرانهای برای نظارت بر میزان استفاده از بازیهای ویدئویی در میان افراد زیر سن قانونی، اعمال شده است.
من از ممنوعیت خوشم نمیآید و دوست ندارم هیچ کس به من بگوید دخترم را چطور بزرگ کنم. با این حال واضح است که گزینههای آموزشی فقط در صورتی میتوانند به شکلی آزادانه اعمال شوند که اطلاعات صادقانه و جامعی در اختیار والدین قرار بگیرد.
به نظر من کارزاری که به شکلی منصفانه در رابطه با تاثیر استفاده از ابزارهای دیجیتال بر رشد، اطلاعرسانی کند و دستورالعملهای واضحی داشته باشد، یک شروع خوب به حساب میآید. از جمله این که استفاده از صفحههای نمایش برای کودکان زیر ۶ ممنوع شود و سنین بالاتر هم اجازه نداشته باشند بیشتر از ۳۰ تا ۶۰ دقیقه در روز از آنها استفاده کنند.