محمدرضا خباز، نماینده ادوار مجلس در یادداشتی در روزنامه آرمان یکی از بحثهایی که از سوی رئیس دولت سابق در محافل مختلف مطرح میشود این است که او دولت آقای روحانی را دولتی ناکارآمد میخواند.
البته نمیدانیم که او واقعا چنین حرفی را زده یا به خاطر اینکه چنین مسالهای در خبرها آمده است ما باید در برابر آن پاسخی دهیم. اولین سوالی که مطرح میشود اینکه کارآمدی یک دولت به چیست؟ برای بررسی کارآمدی دولت باید ببینیم دولت چه چیزی را از دولت ماقبل خود تحویل گرفته و اگر در همین لحظه بخواهد آن را تحویل دهد چه چیزی را تحویل میدهد. برای مشاهده آنچه آقای احمدینژاد از رئیس دولت اصلاحات تحویل گرفته در بعد اقتصادی میتوان به آمارها مراجعه کرد.
خباز نوشته است: آقای احمدینژاد در حالی دولت نهم را تحویل گرفت که حدود ۱۵میلیارد دلار در صندوق ذخایر ارزی اعتبار وجود داشت، تورم نزدیک ۱۱درصد بود، نرخ بیکاری حدود ۱۱درصد و نقدینگی دست بخش خصوصی ۷۰هزار میلیارد تومان بود. اما آقای احمدینژاد دولتی را تحویل داد که نرخ تورم از ۱۱ به ۴۴درصد رسیده بود، نرخ بیکاری افزایش چشمگیری داشت و نقدینگی حدودا ۶برابر شده بود. افرادی که با مسائل اقتصادی آشنایی دارند میدانند که یکی از عوامل تورم نقدینگی بخش خصوصی است. در عرصه بینالمللی هم زمانی که رئیس دولت اصلاحات وارد فرانسه شد رئیسجمهور فرانسه برخلاف پروتکل استقبال کشورش چندین پله برای استقبال او پایین آمد اما وقتی آقای احمدینژاد دولت را تحویل داد کشور با شش قطعنامه علیه ایران و مشمول شدن فصل هفتم سازمان ملل مواجه بود. این در حالی است که آقای احمدینژاد در هشت ساله دولت خود حدود هزارمیلیارد دلار درآمد نفتی و میعانات گازی داشت درصورتی که این رقم در هشت سال دولت اصلاحات ۱۶۰هزار دلار بود. بعد از هشت سال دولت آقای احمدینژاد نه تنها مشکلات جاری اقتصادی پابرجا بود بلکه در دو سال آخر ریاست جمهوری آقای احمدینژاد رشد اقتصادی هم منفی شد. خوشبختانه دولت آقای روحانی شتاب تورم را کنترل کرده و آن را به ۱۵درصد رساند. اگر جلوی رشد تورم گرفته نمیشد احتمالا تورم به ۶۰ یا ۷۰ درصد میرسید. طبق آمار رسمیدر سال گذشته رشد اقتصادی به مثبت ۳درصد رسید.
در ادامه این یادداشت آمده است: اگرچه این عدد هم قابل قبول نیست اما اگر بخواهیم آن را با گذشته مقایسه کنیم تفاوت از زمین تا آسمان مشاهده میشود. در بعد سیاستهای بینالمللی هم کاری که این دولت انجام داد دنیا را به تعجب واداشت که کشور در حال توسعهای با ۶ کشور قدرتمند دنیا پای میز مذاکره بنشیند و حرف حساب خود را به کرسی بنشاند. اکنون میتوان پرسید کارآمدی یعنی چه؟ ادعای ناکارآمدی از سوی دولتمردان گذشته همانند این است که دولتشان را پاکدستترین دولت بعد از انقلاب میخواندند. در حالی که در آن دوران شاهد فساد مالی سههزار میلیاردی بودیم. برخی نزدیکان دولت پاکدستان اکنون یا در زندان هستند یا تحت بازجویی و پرونده تخلف مالی ۶/۲میلیاردی بابک زنجانی هم که هنوز مفتوح است. تصور میرود ناکارآمد خواندن دولت یازدهم توهمی بیش نباشد. دولت گذشته اعلام کرده بود اگر مجلس اجازه دهد یارانهها را از ۴۵هزار تومان به ۵برابر افزایش میدهد. بنابراین مشخص است فردی که درآمد اندکی دارد با یارانه ۲۵۰هزار تومانی به ازای هر نفر خوشحال میشود اما از اینکه همینها چه بلاهایی بر سر اقتصاد و بهویژه تولید آورده خبر ندارد. بنابراین ما از دولت گذشته کارآمدی و توانمندی اقتصادی مشاهده نکردیم.