در کودکان مبتلا به مدولوبلاستومای متوسط خطر بقای پنج ساله از ۷۵ تا ۹۰ درصد است. در مقابل در کودکان مبتلا به آنچه «مدولوبلاستومای پرخطر» نامیده میشود، پنج سال بقا از ۵۰ ٪ تا ۷۵ ٪ است. عوامل دیگر از جمله سن کودک و میزان گسترش تومور به تعیین گروه خطر کمک میکند. برای این مطالعه محققان بر روی بیماران مبتلا به مدولوبلاستوما با خطر متوسط تمرکز کردند.
جف ام. میچالسکی استاد برجسته دانشگاه واشنگتن در این باره گفت: مدولوبلاستوما یک بیماری ویرانگر است. این یک تومور بدخیم مغزی که در مخچه ایجاد میشود، قسمت تحتانی عقب مغز که برای هماهنگی حرکت، گفتار و تعادل مهم است. درمان پرتویی برای این تومور نیز میتواند چالش برانگیز باشد به ویژه در کودکان کوچکتر که مغز آنها فعال است، در این شرایط تعادل بین درمان موثر تومور بدون آسیب رساندن به توانایی حرکت، تفکر و یادگیری کودکان وجود دارد.
کودکانی که به طور متوسط در معرض خطر مدولوبلاستوما قرار دارند، معمولا تحت عمل جراحی قرار میگیرند که این امر تا حد امکان تومور را از بین میبرد. آنها همچنین شیمی درمانی و پرتودرمانی را برای جلوگیری از گسترش تومور به سایر قسمتهای مغز و ستون فقرات از طریق مایع مغزی- نخاعی دریافت میکنند.
میچالسکی گفت: میخواستیم بررسی کنیم که آیا میتوانیم با اطمینان میزان تابش پرتو در این بیماران را کاهش دهیم یا خیر. این امر بخشهای طبیعی مغز را کم کرده و عوارض جانبی را برای کودکان مبتلا به این نوع سرطان مغز کاهش میدهد و در عین حال درمان موثر را حفظ میکند.
او افزود: دریافتیم کاهش دز تابش دریافتی طی دوره شش هفتهای درمانی بر روی بقا تاثیر منفی میگذارد و نیز دریافتیم که میتوانیم با خیال راحت اندازه حجم مغز را که در پایان اشعه بیشتری دریافت میکند، کاهش دهیم. امیدواریم چنین اقداماتی بتواند به کاهش عوارض جانبی این روش درمانی به ویژه در بیماران جوان کمک کند.
با همکاری بیمارستانهای کودکان در سراسر آمریکا و در سطح بینالمللی، محققان ۴۶۴ بیمار تحت مدولوبلاستوما با خطر متوسط را بین سنین ۳ تا ۲۱ سال، ارزیابی کردند. بیماران مسن همه دز استاندارد دریافت کردند، زیرا رشد مغزی آنها در برابر اشعه آسیب پذیر نیست، علاوه بر این در پایان شش هفته درمان به همه بیماران به طور تصادفی دو اندازه متفاوت «تقویت» پرتویی اختصاص داده شد.
بیمارانی که حجم تقویت کمتری دریافت کردند، تا ۸۲.۵ ٪، شانس زنده ماندن تا پنج سال را داشته و بیماری آنها بدتر نشد. این درحالی است که در کودکان کوچکتر، دز کمتر تابش در طی شش هفته منجر به میزان بقای مشابهی نشد. از کسانی که دز استاندارد تابش مغز نخاعی را دریافت کردند؛ حدود ۸۳ ٪، پنج سال زنده مانده و شاهد عود بیماری نبودند. این اختلاف در بقا از نظر آماری معنادار بود.
میچالسکی گفت: ما در بیماران جوان که دز کمتری از پرتودرمانی مغز نخاعی دریافت کردند، میزان بالاتری از عود و گسترش تومور را مشاهده کردیم. به طور کلی کاهش دوز تابش در کودکان مبتلا به مدولوبلاستوما ایمن نیست حتی اگر بدانیم که دز پایین ممکن است عملکرد شناختی آنها را کاهش دهد، بنابراین ما در حال انجام مطالعات تنها با این بیماران خاص هستیم تا ببینیم آیا میتوانیم با اطمینان دز تابش را برای آنها کاهش دهیم یا خیر. نتایج حاصل از این مطالعه نقش مهمی در طراحی نسل بعدی آزمایشهای بالینی برای کودکان مبتلا به مدولوبلاستوما خواهد داشت.