به صداها که با دقت بیشتر گوش کنی احساس میکنی انگار زمین و آسمان و خاک مویه میکند برای محیط زیستی که خاکستر میشود و میدانی که دود این آتش و خاکستر به چشم همه ایران خواهد رفت و حالا دوباره روزهاست که به سنت نامیمون هر سال جنگلهای زاگرس میسوزد.
۱۶۹هزارمیلیارد تومان خسارت یک دهه سوختن جنگلها در ایران
بر اساس آخرین گزارش مرکز پژوهشهای مجلس درباره وضعیت جنگلهای ایران، ۱۴۰هزار هکتار از جنگلها و مراتع ایران طی ۱۰ سال در آتش سوخته است و در طول همین یکدهه اخیر، ۱۶۹ هزار میلیارد تومان خسارت بر اثر آتشسوزی در ۱۴۰ هزار هکتار به عرصههای منابع طبیعی کشور تحمیل شده است.
فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری در سال ۱۳۹۷ خبر داده بود که: «خسارت به اراضی مرتعی در صورت آتشسوزی در هر هکتار حدود ۱۷ میلیون تومان و در هر هکتار از مناطق جنگلی ۵۶ میلیون تومان است.»«سرهنگ قاسم سبزعلی» در همان زمان تصریح کرده بود که: «سالانه بهطور میانگین حدود ۱۰هزار هکتار از عرصههای منابع طبیعی طعمه حریق میشوند که از این مقدار ۱۵ تا ۲۰ درصد در جنگلها و مابقی در اراضی مرتعی اتفاق میافتد.»
فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری در همان سال تاکید کرده بود که تنها در ۵ ماه نخست سال ۱۳۹۷ بیش از ۵۰۰ فقره آتشسوزی در عرصههای منابع طبیعی کشور رخ داده است، و وسعت این آتشسوزیها ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ هکتار است.در حقیقت بنا به همان ارقام اعلام شده در همان سال تنها در طول ۵ ماه از بین ۲۵ هزار میلیارد تا ۳۵ هزار میلیارد تومان بر اثر آتش سوزیها تنها در سال ۱۳۹۷ به کشور خسارت جدی وارد شده است.
مرگ جنگلهای باستانی در گرما
اصلا انگار تابستان که میرسد، زاگرس دوباره کابوس سوختنش را نزدیکتر از هر وقت دیگر به چشم خود میبیند و انگار زاگرس قرار است همیشه سرد و سفیدپوشِ برف باشد تا سر به سلامت ببرد. انگار حسرت سبز بودنش را هر سال باید بر دل همگان بگذارد. اما حقیقت این است که این طبیعت زیبا که نقشی در سوختن خود ندارد و این دستهای پنهان است که باعث سوختنش میشوند.
در سالهای اخیر و به خصوص در یک دهه اخیر، اما وضعیت بدتر نیز شده است. رشد تکنولوژی در ترکیب با فراگیری حضور شهروندان در دل جنگلها و فضاهای طبیعی، امکان فاجعه را از همیشه گستردهتر کرده است.
درسالهای اخیر تقریبا از اواسط اردیبهشت، هر روز آتش قسمتی از جنگلها و مراتع را سوزانده است. برخی از این آتش سوزیها نیز روزها به طول انجامیده و به نظر میرسد اصلیترین دلیل یک چیز بوده است: «عامل انسانی».از سوی دیگر نبود امکانات اطفای حریق، هر روز این آتشها را شعلهورتر کرده است و ما شاهد نابودی بیشتر پوششهای گیاهی و گونههای حیوانی بودهایم.
از سوی دیگر تا چندی قبل اکثر کارشناسان خشکسالی را دلیل رخداد آتشسوزی در جنگلها میدانستند و حالا تنها دلیل قرص و محکم آتشسوزیها ترسالی اعلام میشود.اما مشخص است این که نمیتوان نقش عوامل طبیعی را در کنار عامل انسانی نادیده گرفت؛ حال چه این نقش از طریق آتش افروزان سهلانگار ایفا شده باشد و چه از طرف مدیران سهلانگار حفاظت از جنگلها. چرا میگوییم سهلانگاری مدیران؟ چون از خیلی پیش بسیاری از کارشناسان نسبت به بروز آتشسوزی در زاگرس هشدارهای مکرری داده بودند.
آتش تابستانه در جان جنگلهای ایران
آتش سوزیهای سال جاری، این بار و در روزهای اخیر در منطقه «نارکِ» گچساران در استان کهگیلویه و بویراحمد اوج گرفته است و گچساران حالا ۷ روز است که میسوزند. آتشسوزی جنگلها و مراتع ارتفاعات منطقه «نارک» در شهرستان گچساران استان کهگیلویه و بویراحمد از روز پنجشنبه ۱۷ تیرماه ۱۴۰۰ آغاز شده و پس از هفت شبانه روز همچنان به پیشروی ادامه میدهد.این شرایط در حالی است که آتش سوزی در منطقه «هلن» در بخش میانکوه از استان چهارمحال بختیاری نیز همزمان با آتش سوزیهای دیگر در جان زاگرس و جنگلهای هیرکانی اوج گرفته است.
زخم بهار و تیرگان بر دل جنگلهای ایران
کمتر از دو هفته قبل نیز منطقه «کهمره» فارس برای بیش از ۱۰ روز درگیر آتش سوزیهای گسترده شده بود و هم چنان نبود نیروی تخصصی اطفا و پایش و عدم وجود بالگرد برای هلی بورد نیروها در منطقه به همان شیوه هر سال باعث گسترش آتش سوزی شده است.این شرایط در حالی بود که در خرداد ماه سال جاری نیز آتش در «پارک ملی بمو» شیراز در استان فارس، و جنگل و بیشهزارهای روستای «زاویه عزیب» در دزفول بخشی از جنگلها را سوزاند و خاکستر کرد.اما مساله آتش سوزی جنگلها تنها این مناطق را در برنمی گیرد.
رخنه آتش در دل زاگرس
آتشسوزی جنگلهای زاگرس همواره مراتع و مناطق حفاظت شده در جنوب و غرب زاگرس را شامل شده است. سه استان به صورت معمول کانون اصلی این آتشسوزی بوده اند و اصلیترین کانون آتش سوزی زاگرس معمولا استانهای کهگیلویه و بویراحمد و خوزستان و ایلام بوده است، اما در دو سال گذشته استانهای بوشهر، کردستان، ایلام و کردستان نیز درگیر آتش سوزیهای پراکنده و گاه وسیع شده اند.
مدیرکل منابع طبیعی لرستان در سال ۹۸ در همین باره گفته بود که: «بخش اعظمی از جنگلهای زاگرس در جریان ممنوعیت برداشت چوب از جنگلهای شمال قربانی شده است و این مهم به بحرانی در کشور تبدیل خواهد شد. روزانه دوهزار کامیون چوب به انحای مختلف از درختان بلوط به شمال کشور حمل میشود.»پهنه رویشی زاگرس شامل رشته کوههای زاگرس، وسیعترین و اصلیترین رویشگاه گونههای مختلف بلوط در ایران بوده و به همین دلیل این منطقه از اهمیت بسیار ویژهای برخوردار است. جنگلهای بلوط منطقه زاگرس از منتهیالیه شمال غربی کشور (استان آذربایجان غربی) آغاز و سپس غرب (استانهای کرمانشاه، ایلام، چهارمحال و بختیاری، خوزستان و لرستان) و جنوب غرب ایران (استانهای کهگیلویه و بویراحمد و فارس) را در بر میگیرد.
اصلیترین استانهای جنگل سوخته
در بین ۱۱ استان واقع در ناحیه رویشی زاگرس، استانهای فارس، لرستان و خوزستان مقامهای اول تا سوم را از نظر وسعت رویشگاههای جنگلی و درختی دارا هستند.برای مثال استان کهگیلویه و بویراحمد به عنوان یکی از استانهای شاخص حوزه زاگرس در پوشش جنگلی و مرتعی به شمار میرود و بیش از ۲۸ درصد از پوشش جنگلی و مرتعی زاگرس مربوط کهگیلویه و بویراحمد است. با توجه به مساحت کهگیلویه و بویراحمد و وقوع چندین آتشسوزی بزرگ و ورود خسارت به هزاران هکتار از اراضی جنگلی و مرتع، با شروع فصل بهار و خشک شدن علفزارها و گیاهان در مناطق گرمسیری و شروع تفریح و گردش در مناطق سردسیری خطر وقوع آتشسوزی با توجه به سابقه، دور از انتظار نیست.
۹۰ درصد آتش سوزیها عمدی هستند
آتش سوزیهای پی در پی در نقاط مختلف استانهای غربی کشور را سال هاست رنگ سرسبزی را از یاد ساکنین شهر برده است. طبق گفته کارشناسان بیش از ۹۰ درصد آتش سوزیها دراین استانها به صورت عمدی رخ داده است و نبود یک قانون و مجازات مشخص برای خاطیان این کار، جسارت بیشتری به آنها داده است تا به راحتی زیستن را از محیط زیست بگیرند.
ارزش هر درخت بلوط ۶۰۰ میلیون تومان است
طبق تحقیقات و بررسیهای منابع طبیعی ارزش ریالی هر درخت بلوط بیش از شش میلیارد ریال است و بیش از ۸۰ درصد عرصه جنگلی استان را گونههایی از درخت بلوط تشکیل داده است.علاوه بر این طبق آمار سالانه بیش از ۲۰۰ تن از محصولات فرعی آن صادر میشود با این وجود بعید نیست صادرات در این زمینه نیز به صفر برسد.
از سوی دیگر آخرین گزارش مرکز پژوهشهای مجلس درباره مساله آتش سوزیها در جنگلهای ایران مربوط به پاییز سال ۱۳۹۹ است. این گزارش که زمستان سال قبل با عنوان «علل، آثار، چالشها و راهکارهای مقابله با آتشسوزیهای جنگلها و مراتع کشور» منتشر شد، نشان میدهد، روند آتشسوزی در عرصههای طبیعی ایران طی ۲۰ سال گذشته افزایش یافته است.
براساس این گزارش، بیش از ۱۰۰۰ فقره از آتشسوزیهایی که هر سال بهویژه با فرارسیدن ماههای گرم در عرصههای طبیعی جهان رخ داده تنها در جنگلهای ایران روشن شده است که در نتیجه آن ۳۵۰۰ هکتار از عرصههای جنگلی را تخریب یا بهطور کامل به خاکستر تبدیل و نابود کرده است.طبق بررسیهای به عمل آمده، ۱۰ درصد آتشسوزیها در جنگلها و مراتع کشور توسط عوامل طبیعی مانند برخورد صاعقه و آذرخش و خودسوزی جنگلها بر اثر وزش بادهای گرم به وقوع پیوسته است، اما بیش از ۹۰ درصد آتشسوزیها توسط عامل انسانی در رویشگاههای طبیعی افروخته شده است. اختلافات یا تبدیل جنگل به مرتع بهمنظور تأمین علوفه بیشتر برای چرای دام و تهیه و فروش زغال بهویژه در جنگلهای مناطق مرزی و همچنین برافروختن آتش با انگیزه گسترش اراضی کشاورزی عامل ۹۰ درصد آتشسوزیهای جنگلی اعلام شده است.
هم چنین براساس آمار سازمان جهانی فائو، سالانه بین ۴۰۰ میلیون هکتار از جنگلها و مراتع دنیا بر اثر آتشسوزی از بین میروند و ایران نیز تا سال ۲۰۰۷، سالانه ۶۵۰۰ هکتار از جنگلهای خود را در آتش از دست داده است.اما نگرانکنندهتر آن است که این آمار در طول سالهای اخیر حداقل افزایش دو برابری یافته است؛ بهطوری که طبق آمار ۲۰ سال اخیر سازمان جنگلها، ۳۰ هزار فقره حریق در جنگلها و مراتع کشور رخ داده که منجر به سوختن بیش از ۲۸۰ هزار هکتار از سطح جنگلها و مراتع در آتش شده است. بدینترتیب، ایران سالانه ۱۴ هزار هکتار از جنگلها و مراتع خود را تنها در آتشسوزیها از دست داده است.
بحران جنگلهای ایران از قاچاق چوب تا بی توجهی مسولان
مساله آتش سوزی جنگلهای زاگرس حالا بیش از یک دهه است به مرحله بحرانی رسیده است. قاچاق چوب، از بین رفتن جنگلها به صورت بی رویه در کنار آتش سوزیها عملا نشان داده است در زمان بحرانی، چون سیل نوروز سال ۹۸ چطور نبود این جنگلها میتواند شهرهای کشور را به طور جدی تهدید کند و حفظ این جنگلها به شدت برای کشور لازم است.
از سوی دیگر در حالی که جنگلهای زاگرس میراث گذشتگان و بازماندهای برای آیندگان کشور است و حفظ حوزههای جنگلی از وظایف مهم دولت به شمار میرود، اما چارت سازمانی نیروهای منابع طبیعی و محیطزیست به اندازهای تاسفبار است که در همین مناطق، سه چهارم پستهای سازمانی خالی هستند و دولت اقدام به بهکارگیری نیرو نمیکند و دلایل آن را بحران بودجه میداند.
آن چه اکنون واضح به نظر میرسد این است که در سایه بی کفایتیها در کنترل حریق گسترده حالا این آتش بر جان جنگلهای بلوط و زاگرس افتاده است و آن صدایی که شنیده میشود، نالهای است به وسعت همه این سرزمین. زاگرس دوباره در حال سوختن است و یکی از بزرگترین بحرانهای محیط زیستی پیش روی ایران!
کاش بالاخره صدای این نالهها و فریادها به گوشها برسد و مسولان متوجه شوند که به خطر افتادن جنگلهای ایران از جمله جنگلهای بلوط و هیرکانی و زاگرس میتواند منابع آب ایران را نیز با خطر جدی مواجه کند.
جنگلهای ایران از ارس تا جنگلهای هیرکانی و بلوطهای زاگرس حالا درآتش میسوزد و فریادرسی نیست. این جنگلها یعنی ایران، یعنی نفس و آب و خاک ایران و اکنون آتش درجان زاگرس است و این یعنی خطر جدی در کمین محیط زیست کشور.