گروه سیاسی: دکتر صلاحالدین هرسنی، تحلیلگر سیاسی در یادداشتی در روزنامه جهان صنعت نوشت: به نظر میرسد که اعلام مواضع اسراییل به همراه رومانی، بریتانیا و آمریکا بر سر کشتی «مرسر استریت» از مرحله تهدید لفظی عبور کرده و با توجه به سطح مواضع اعلامی جدید تلآویل و واشنگتن قرار است که شرایط برای ورود به یک جنگ گسترده و پرشدت فراهم شود.
در شرایط حاضر و با حضور دولت رییسی در پاستور به نظر میرسد که در، بر همان پاشنه قبلی بچرخد به ویژه اینکه چنین دولتی نهتنها موافقتی با نقش و جایگاهیابی منطقهای تلآویو ندارد.
بلکه امحا و نابودی کامل آن را در راستای دکترین موشکی در دستور کار قرار داده و کافی است که سناریوی خرابکاریهای تلآویو در قبال تهران افزایش یابد یا تکرار شود. به این ترتیب و با همه اعلام مواضع تندی که بر سر ماجرای کشتی «مرسر استریت» از سوی مقامات تلآویو، لندن و واشنگتن شده است، اما با توجه به شرایط منطقهای و با توجه به تسلط گفتمان لیبرالی در دولت بایدن و همچنین با توجه به شرایط جهانی و منطقهای ایران، بعید به نظر میرسد که مرحله تنش جنگ لفظی به مرحله یک جنگ پرشدت عبور کند.
چراکه اولا اعلام وضعیت جنگ از طرف تلآویو و واشنگتن مبنی بر اینکه تهران باید منتظر پاسخ متقابل باشد، صرفا بر اساس تصور و فرضیات است و مشخص نیست که ماجرای کشتی «مرسر استریت» کار ایران است یا نه؟ بنابراین همین تصورات بی پایه و اساس نمیتواند مقامات تلآویو و واشنگتن را دچار برداشت محاسباتی نادرست در ورود به یک جنگ پرشدت در قبال تهران کند. تردیدی نیست که در صورت برداشت محاسباتی نادرست، منطقه میتواند وارد فاز جدیدی از بحران شود که قطعا هیچ یک از بازیگران منطقهای و فرا منطقهای از آن سود نخواهند کرد.
از سوی دیگر، مقامات تلآویو میدانند که در پرتو دکترین «اختاپوس» نفتالی بنت اگر بخواهند برنامهای از حمله نظامی را در دستور کار قرار دهند، یقین خواهند داشت که با پاسخ متقابل تهران روبهرو خواهند شد و در این مرحله است که حیفا و تلآویو میتوانند در تیررس حملات موشکی نقطهزن ایران قرار بگیرد.تردیدی نیست که احاله پرونده کشتی «مرسر استریت» میتواند منجر به صدور قطعنامه علیه ایران و حتی موجب تاخر در مذاکرات وین و در نتیجه امتیازگیری بیشتر بر سر برجام از سوی واشنگتن شود. مساله آن است که احاله پرونده کشتی «مرسر استریت» به شورای امنیت نمیتواند موجب تقاعد پکن و مسکو در وتوی قطعنامه شود. واقعیت آن است که تردیدهایی بابت همکاریهای مسکو و پکن در قبال تهران در قضیه برجام به وجود آمده است و رفتارهای انفعالی، پاندولی و سینوسی مسکو و پکن سبب افزایش رفتارهای ایذایی واشنگتن و تروئیکای اروپایی برجام در ایران و برجامآزاری شده است.
حال باید دید که آیا مسکو و پکن میتوانند اجماع جهانی ضد ایرانی در شورای امنیت و قطعنامه علیه آن را وتو کنند یا آنکه انفعال را بر اقدام سازنده ترجیح خواهند داد؟ به نظر نمیرسد که مسکو و پکن بخواهند در شرایط حاضر و مناسبات جدید جهانی، منافع خود را قربانی منافع تهران کنند.
در شرایط حاضر و با حضور دولت رییسی در پاستور به نظر میرسد که در، بر همان پاشنه قبلی بچرخد به ویژه اینکه چنین دولتی نهتنها موافقتی با نقش و جایگاهیابی منطقهای تلآویو ندارد.
بلکه امحا و نابودی کامل آن را در راستای دکترین موشکی در دستور کار قرار داده و کافی است که سناریوی خرابکاریهای تلآویو در قبال تهران افزایش یابد یا تکرار شود. به این ترتیب و با همه اعلام مواضع تندی که بر سر ماجرای کشتی «مرسر استریت» از سوی مقامات تلآویو، لندن و واشنگتن شده است، اما با توجه به شرایط منطقهای و با توجه به تسلط گفتمان لیبرالی در دولت بایدن و همچنین با توجه به شرایط جهانی و منطقهای ایران، بعید به نظر میرسد که مرحله تنش جنگ لفظی به مرحله یک جنگ پرشدت عبور کند.
چراکه اولا اعلام وضعیت جنگ از طرف تلآویو و واشنگتن مبنی بر اینکه تهران باید منتظر پاسخ متقابل باشد، صرفا بر اساس تصور و فرضیات است و مشخص نیست که ماجرای کشتی «مرسر استریت» کار ایران است یا نه؟ بنابراین همین تصورات بی پایه و اساس نمیتواند مقامات تلآویو و واشنگتن را دچار برداشت محاسباتی نادرست در ورود به یک جنگ پرشدت در قبال تهران کند. تردیدی نیست که در صورت برداشت محاسباتی نادرست، منطقه میتواند وارد فاز جدیدی از بحران شود که قطعا هیچ یک از بازیگران منطقهای و فرا منطقهای از آن سود نخواهند کرد.
از سوی دیگر، مقامات تلآویو میدانند که در پرتو دکترین «اختاپوس» نفتالی بنت اگر بخواهند برنامهای از حمله نظامی را در دستور کار قرار دهند، یقین خواهند داشت که با پاسخ متقابل تهران روبهرو خواهند شد و در این مرحله است که حیفا و تلآویو میتوانند در تیررس حملات موشکی نقطهزن ایران قرار بگیرد.تردیدی نیست که احاله پرونده کشتی «مرسر استریت» میتواند منجر به صدور قطعنامه علیه ایران و حتی موجب تاخر در مذاکرات وین و در نتیجه امتیازگیری بیشتر بر سر برجام از سوی واشنگتن شود. مساله آن است که احاله پرونده کشتی «مرسر استریت» به شورای امنیت نمیتواند موجب تقاعد پکن و مسکو در وتوی قطعنامه شود. واقعیت آن است که تردیدهایی بابت همکاریهای مسکو و پکن در قبال تهران در قضیه برجام به وجود آمده است و رفتارهای انفعالی، پاندولی و سینوسی مسکو و پکن سبب افزایش رفتارهای ایذایی واشنگتن و تروئیکای اروپایی برجام در ایران و برجامآزاری شده است.
حال باید دید که آیا مسکو و پکن میتوانند اجماع جهانی ضد ایرانی در شورای امنیت و قطعنامه علیه آن را وتو کنند یا آنکه انفعال را بر اقدام سازنده ترجیح خواهند داد؟ به نظر نمیرسد که مسکو و پکن بخواهند در شرایط حاضر و مناسبات جدید جهانی، منافع خود را قربانی منافع تهران کنند.