روزنامه ایران نوشت: «این روزها هر چیزی بخواهید در فضای وب پیدا میشود. کافی است یک جستوجوی ساده کنید؛ از دستور پخت اقسام خوراکها گرفته تا درمان خانگی انواع بیماریها. البته که به توصیه پزشکان بهتر است اصلاً خوددرمانی نکنید و دنبال درمان در اینترنت و شبکههای اجتماعی هم نباشید. دنبال درمان در این فضا گشتن یک چیز است و آگهیدادن برای درمان مجازی هم یک چیز دیگر. بله، درست شنیدید؛ آگهی.
شاید از خودتان بپرسید یعنی چه که کسی آگهی بدهد برای این که دنبال درمان مشکلش باشد؛ آن هم در فضای مجازی؟ راستش دیدن این قبیل آگهیها برای خود من هم عجیب بود؛ آگهیهایی که در یکی از سایتهای درج آگهی رایگان، منتشر شده است؛ آگهیهایی با عنوان «کمک برای بیخوابی!»
«شبها نمیتوانم بخوابم تا صبح. اگر کسی تجربهای دارد در این مورد راهنمایی کند چطور میشود خوابید؟»
«بنده آقا هستم. با این که روزها سر کار میروم ولی شبها به سختی خوابم میبرد. اگر کسی میتواند راهنمایی کند یا اگر کسی چنین مشکلی دارد در مورد این موضوع با هم، هماندیشی کنیم.»
«چند شب است هر کاری میکنم خوابم نمیبرد. ممنون میشوم راهنمایی کنید چه کار کنم. خیلی خستهام ولی خوابم نمیبرد. پیشاپیش ممنون از جوابهایتان.»
«اگر تجربهای در مورد بیخوابی دارید خواهش میکنم به من کمک کنید. تماس در هر ساعت شبانهروز.»
اینها نمونه آگهیهایی هستند که برای بیخوابی درج شدهاند. شما هم اگر از آن دسته آدمهایی باشید که بیخوابی را در دورههایی از زندگیتان تجربه کرده باشید، شاید با آگهیدهندگان احساس همدردی داشته باشید اما آیا در صورت داشتن مشکل مشابه، به کاری مشابه آنها اقدام میکنید؟ به عبارتی آگهی میدهید تا کسی کمکتان کند مشکل بیخوابیتان حل شود یا راههای منطقیتری را امتحان میکنید؟
«بیخوابی درد بزرگی است و کسی که آن را تجربه کرده میتواند این را درک کند. اگر تجربه بیخوابیهای طولانیمدت نداشته باشید، شاید فکر کنید بهکاربردن واژه درد در مورد بیخوابی اغراقآمیز است اما در واقع بیخوابی دردناک و عذابآور است و آدم را مستأصل میکند.»
این را کسی میگوید که به قول خودش از ۱۸سالگی مشکل خواب دارد و بارها برای حل این مشکل به پزشک مراجعه کرده است و البته درمانها همگی مقطعی و زودگذر بودهاند. او از این که کسی به خاطر مشکل خواب آگهی بدهد، تعجب میکند اما میتواند آگهیدهنده را درک کند.
«چشمهایتان را بستهاید و سعی میکنید به بیخوابی فکر نکنید اما در همان حال که دارید سعی میکنید به آن فکر نکنید، تمام ذهنتان درگیرش شده است. در واقع استرس نخوابیدن نمیگذارد فکر نکنید یا به چیز دیگری فکر کنید و خود این استرس هم مانع به خواب رفتنتان میشود. من بارها تجربهاش را داشتهام و این طور هم نیست که بعضی شبها چنین مشکلی داشته باشم بلکه بیخوابیها به صورت دورهای میآیند و بقیه وقتها هم به هر حال مشکل خواب دارم اما نهایتاً دیرخوابیدن است. این بیخوابیهای دورهای این طوری است که مثلاً سه شب پشت سر هم نمیتوانم حتی ۱۰ دقیقه بخوابم. نمیدانید چقدر سخت است که کل شب را در جای خوابتان بیدار باشید و وقتی هوا روشن میشود ببینید حتی یک لحظه نخوابیدهاید. کسانی که راحت به خواب میروند آدمهای خوشبختی هستند.»
به گفته او داروها فقط در مدت زمان کوتاهی اثر دارند و انگار هر چه میگذرد اثرشان کمتر میشود و به دوز داروی بالاتری نیاز است که پزشکش خیلی موافق آن نیست و توصیه میکند دوز داروها را بالا نبرد ولی بعضی وقتها ناچار میشود دو یا سه قرص را با هم بخورد.
یک مبتلا به بیخوابی دیگر هم معتقد است آدمها گاهی وقتی مشکلی را در فضای مجازی مطرح میکنند لزوماً دنبال پیداکردن راه حل آن نیستند بلکه میخواهند همدرد پیدا کنند چون باعث تسکینشان میشود.
او میگوید: «وقتی آدم مشکلی دارد فکر میکند فقط خود اوست که این مشکل را دارد و به همین دلیل احساس انزوا و تنهایی میکند. در مورد مشکل بیخوابی من بارها چنین احساسی داشتهام. آن ساعتهایی که برای به خواب رفتن با خودت کلنجار میروی، داری به این فکر میکنی که الان همه آدمها راحت خوابیدهاند و فقط تو هستی که داری عذاب میکشی. این حس خیلی آزاردهنده است و کسی که آگهی میدهد برای حل مشکل بیخوابی، گر چه کار عجیبی میکند اما به نظر میرسد دنبال همدرد پیدا کردن و صحبت درباره درد مشترک است.»
جدا از این حرفها آیا دنبال راه حل گشتن برای مشکلات روانپزشکی از جمله بیخوابی که موضوع گزارش ماست در شبکههای اجتماعی آن هم به این شکل کار درستی است یا نه؟
دکتر سیداحسان طوسی، روانپزشک، در این باره میگوید: «اگر بخواهیم این را به شکل یک شبکه اجتماعی نگاه کنیم که افراد با گروه همتای خودشان دارند حرف میزنند و از مشکلات و نگرانیشان میگویند و تجربههای خود را با همدیگر در میان میگذارند، خوب است چون باعث میشود استرسشان کمتر شود و فکر کنند تنها نیستند. من خیلی وقتها به مادران کودکان بیمار که منتظر پیوند قلب هستند در بیمارستان توصیه میکنم با مادران بچههای بیمار دیگر در اتاق استراحت مادران حرف بزنند تا تجربههای هم را بشنوند و اضطرابشان کمتر شود.
این یک بحث است و راهکارگرفتن برای مسائل پزشکی یک بحث دیگر است. اینجا دیگر خطرناک میشود. به چند دلیل: یکی این که حتی من که روانپزشک هستم اگر بخواهم برای مشکل خواب کسی تجویزی بکنم، نمیآیم در چند خط جواب بدهم و در شبکههای اجتماعی هم چنین تجویزی نمیکنم. لازم است برای حل مشکل فرد یک مصاحبه کامل با شخص داشته باشم تا مشکلش را تشخیص دهم و مسلماً در فضای مجازی چنین تشخیصی حاصل نمیشود. به عبارتی نمیتوان تشخیص دقیق داد پس تجویز هم نامعتبر است. مسأله این است که مردم فقط علائم را میبینند و آن هم چون در محاوره دقت نمیشود باز هم معلوم نیست دو نفر منظورشان از بهکاربردن یک کلمه چیست.
فرد فقط دارد آن علامت را میبیند که اینجا همان بیخوابی است اما علتش ممکن است چیزهای مختلف باشد که در دو نفر یکسان نیست. پس اگر بخواهند از درمان هم استفاده کنند چهبسا نتیجه عکس داشته و خطرناک باشد. حتی یک تشخیص یکسان برای دو نفر ممکن است تجویز متفاوتی داشته باشد و تجویز دیگران برای ما ایجاد مشکل کند.»
این روانپزشک در ادامه میگوید: «یک مشکل دیگر هم این است که برخی داروها علامتها را درمان میکنند و بعضی داروها مشکل زمینهای را. مثال سادهاش این میشود که وقتی کسی تب دارد مثلاً اگر استامینوفن بخورد تبش پایین میآید اما اگر آن تب ناشی از عفونت باشد، عفونتش درمان نمیشود؛ در حالی که اگر آنتی بیوتیک بخورد، عفونتش درمان میشود و در نتیجه تبش هم پایین میآید. ما در مورد خواب هم این را داریم. برخی داروها اثر کوتاهمدت دارند و بعد از مدتی دیگر اثر خود را از دست میدهند. فرد مجبور است دارو را مصرف کند و زودبهزود دوز دارو را بالا ببرد تا حالش بدتر نشود. چنین فردی ممکن است برای توصیه به دیگری که مشکل خواب دارد، داروهای خواب با اثر کوتاه مدت را معرفی کند که پزشک برای او تجویز کرده؛ در حالی که معمولاً توجهی به داروهای دیگر که علت بیخوابی را رفع میکند، ندارد و همین هم مشکل ایجاد میکند.»
انتهای پیام