گروه سیاسی: بعد از چند ماه توقف قرار است بار دیگر مذاکرات هستهای ایران و قدرتهای جهانی از سر گرفته شود؛ گفتگوهایی که این بار نه وین، که پایتخت یکی از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس میزبان آن خواهد بود.
جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، بعد از ملاقات با حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران ضمن اعلام از سر گیری گفتگوها ابراز امیدواری کرده تا طرفین بتوانند اقدامات لازم برای احیای برجام را انجام دهند.
اما چرا ایران و غرب تصمیم گرفتهاند میزبان را تغییر دهند و چرا بعد از چندین دور گفتگوها در اروپا، این بار مذاکرات در یک کشور همسایه در خلیج فارس برگزار میشود؟ برای پاسخ به این پرسش به ۵ پاسخ محتمل پرداختهایم که هر کدام میتوانند بخشی از واقعیت را روشن سازند.
۱- پیگیری ایدههای سعید جلیلی در مذاکرات
این نخستین بار نیست که مذاکرات هستهای ایران و قدرتهای جهانی پس از چندین دور میزبانی در کشوری اروپایی به پایتختهای همسایه ایران منتقل میشود. پیشتر و زمانی که سعید جلیلی مسئولیت مذاکرات هستهای در دولت محمود احمدی نژاد را بر عهده گرفت، گفتگوها با درخواست دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی ایران از ژنو و وین به بغداد، استانبول و حتی مسکو و آلماتی منتقل شد. هرچند در نهایت دستآوردی از آن مذاکرات حاصل نشد و گفتگوهای ایران و غرب در دولت محمود احمدی نژاد بینتیجه به پایان رسید، اما مذاکره کننده ارشد ایرانی در آن زمان معتقد بود تعیین مکان مذاکرات از سوی ایران گامی مهم در راستای تامین منافع جمهوری اسلامی بوده است. جلیلی همچنین معتقد بود که با اعطای میزبانی مذاکرات به یکی از کشورهای همسایه، ایران توانسته امتیاز این اتفاق را به یکی از همسایگان خود اعطا کند به جای اینکه این افتخار نصیب کشوری اروپایی شود.
جلیلی یک بار دیگر در آوریل ۲۰۲۱ در صفحه توییتر خود به این موضوع تاریخی پرداخته و نوشته بود: «میگویند اینها میرفتند بر سر مکان مذاکرات بعدی توافق می کردند! خب یکی از موضوعات مهم این است که اگر گفتوگو حول محور همکاری است، چرا باید همه گفتگو ها در وین و ژنو باشد؟» مقصود جلیلی از این بحث پاسخ به کنایههایی است که منتقدان راهبرد او به گفتگوهای بینتیجه جلیلی با طرفهای غربی مطرح میکردند. گفتگوهایی که در پایان هر دور مشخص میشد دور بعدی در کدام کشور و شهر برگزار شود.
دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی در دولت احمدی نژاد در ادامه میافزاید: «حالا چرا آنها آن زمان قبول میکردند که بیایند در بغداد مذاکره کنند؟ زیرا در موضع ضعف بودند!»
به عبارت دیگر جلیلی انتقال محل مذاکرات از وین یا ژنو را به بغداد یک امتیاز و دستآورد برای تیم مذاکره کننده ایرانی به شمار میآورد. حالا هم مسئولیت مذاکرات بر عهده کسی است که سالها در کنار جلیلی به عنوان معاون در گفتگوهای هستهای ایفای نقش میکرده است. علی باقری کنی که این روزها با انریکه مورا بر سر احیای برجام بر سر یک میز مینشیند معاون سعید جلیلی در گفتگوهای بغداد و مسکو و استانبول و آلماتی بوده است. در نتیجه میتوان این تحلیل را در نظر گرفت که باقری کنی با همان باور تصور میکند انتقال محل مذاکره از اروپا به خلیج فارس میتواند یک دستآورد برای تهران به شمار رود و همچنین نشانی است از ضعف طرف غربی در مقابل ایران.
۲- میانجیگری دوحه در مذاکرات
گزارشهای متعددی در خصوص تلاشهای قطر برای نزدیکتر کردن دیدگاههای ایران و آمریکا در روند گفتگوهای هستهای منتشر میشد. هرچند اخبار غیررسمی حکایت از آن دارد که دوحه در این مدت بیشتر روی پرونده تبادل زندانیان میان ایران و آمریکا متمرکز بوده اما به هر ترتیب در سالهای اخیر این کشور کوچک عربی به یکی از دوستان قابل اتکای تهران تبدیل شده و حتی برخی از تحلیلگران سیاست خارجی در ایران از قطر به عنوان جانشین عمان در زمینه میانجیگری بین تهران و واشنگتن یاد میکنند. از نمونه تلاشهای قطر که در این زمینه میتوان به آن اشاره کرد تماس تلفنی محمد بن عبدالرحمن، وزیر خارجه قطر با امیرعبداللهیان و آنتونی بلینکن، وزرای خارجه ایران و آمریکا در روز ۲۱ اسفند ۱۴۰۰ است. جایی که دیپلمات قطری پیامهای طرفین را به یکدیگر رسانده و در خصوص برنامه هستهای ایران رایزنیهای لازم را انجام داده است. این در حالیست که پیشتر و در همان روزهای ابتدایی حضور ابراهیم رئیسی در دولت، وزیر خارجه قطر یکشنبه ۳ مرداد ۱۴۰۰ در سفری از پیش اعلام نشده در حالی وارد تهران شد که چند روز پیش از آن در واشنگتن با مقامهای آمریکایی دیدار کرده بود.
از سوی دیگر با توجه به شدت گیری بحران انرژی و به ویژه گاز در اروپا، برگزاری مذاکرات در قطر میتواند از این بعد معنادار باشد که در بخشی از امتیازات اقتصادی که به ایران ارائه میشود بحث بهرهبرداری از میادین مشترک گازی میان ایران و قطر هم در دستور کار قرار گیرد. در نتیجه حتی امکان دارد این طرف اروپایی باشد که به ایران پیشنهاد داده گفتگوها در قطر برگزار شود تا در صورتی که مذاکرات به خوبی پیش رفت، حتی گفتگوهایی با مقامهای قطری در خصوص پیشبرد برنامههای مشترک برای صادرات گاز منطقه به اروپا در برنامه توافقات قرار گیرد.
در چنین شرایطی میتوان مسئله میزبانی قطر از مذاکرات هستهای را مرتبط با این تلاشها تفسیر کرد. از سوی ایران هم پیامهایی که طی این مدت میان ایران و آمریکا از کانال قطر رد و بدل شده، احتمالا موجب شده تا مقامهای ایرانی را به این نتیجه برساند که دوحه میتواند علاوه بر میزبانی، از امتیاز میانجیگری نیز برخوردار باشد.
۳ – سفر بایدن به منطقه
جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا برای نخستین بار از زمان حضور در کاخ سفید به عنوان رئیس جمهوری قرار است، در ماه ژوئیه به خاورمیانه سفر کند. سفری که گفته میشود بایدن در طول آن در عربستان سعودی و اسرائیل با مقامهای ریاض و تلآویو گفتگو خواهد کرد.
حضور رئیس جمهوری آمریکا در خاورمیانه در حالی صورت میگیرد که رویکرد واشنگتن از زمان پیروزی بایدن در انتخابات در قبال عربستان با رویهای که ترامپ در خصوص این کشور عربی در پیش گرفته بود، بسیار متفاوت بوده است. با این حال حمله روسیه و اوکراین باعث شده بسیاری از معادلات منطقهای و جهانی تغییر کند و بالا رفتن قیمت سوخت در بازارهای جهانی که پس از تحریمهای گسترده علیه روسیه رقم خورده، موجب شده تا واشنگتن بیش از گذشته به همکاری ریاض نیاز داشته باشد. در چنین شرایطی و در حالی که دولت دموکرات آمریکا در ابتدا بر لزوم برخورد با عوامل پرونده قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار سعودی تاکید داشت، حالا رئیس جمهوری آمریکا در حالی راهی عربستان است که هنوز تکلیف عاملان قتل وحشتناک روزنامهنگار واشنگتن پست روشن نشده است. جو بایدن هرچند گفته قرار نیست در این سفر با بن سلمان دیدار رسمی داشته باشد اما او و مشاورانش خوب میدانند که این روزها این بنسلمان است که در عربستان قدرت واقعی را در دست دارد. در نتیجه بایدن میداند که این بن سلمان است که میتواند به اهداف جو بایدن از این سفر که از آن جمله میتوان به جبران نفت روسیه در بازارهای جهانی پاسخ مثبت دهد و این اتفاق در صورتی رخ میدهد که بایدن هم با خواستههای بن سلمان و ریاض همراهی کند. این سفر همچنین در شرایطی صورت میگیرد که در ماههای اخیر زمزمههای بسیاری در خصوص شکلگیری ناتوی عربی به گوش رسیده است.
با توجه به عادیسازی روابط اسرائیل با چندین کشور عربی، حالا این عربستان، بزرگترین و قدرتمندترین کشور عربی منطقه باقی مانده تا گام در این مسیر بنهد. در نتیجه برخی از تحلیلگران معتقدند حضور همزمان بایدن در ریاض و تل آویو در یک سفر میتواند نتایجی در زمینه آینده تحولات منطقه و نزدیکتر کردن اسرائیل به کشورهای عربی منطقه خاورمیانه نیز داشته باشد. اتفاقی که به هیچ وجه مورد پسند و علاقه تهران نیست.
از سوی دیگر در صورتی که در روزهای آینده طرفین بر سر احیای برجام با یکدیگر به نتیجه برسند، جو بایدن در سفر خود به منطقه باید از توافق هستهای جدید دفاع کند و چه در عربستان و به ویژه در اسرائیل پاسخگوی انتقاداتی باشد که به خاطر احیای برجام متوجه او خواهد بود این در حالیست که اگر گفتگوها بازهم بی نتیجه بماند، رئیس جمهوری آمریکا بیشتر بر مسئله تهدیدهایی که از جانب ایران متوجه کشورهای منطقه است، متمرکز خواهد بود. از دید ایران هم برخی از تحلیلگران بر این باورند تهران خواسته با تعیین یک کشور منطقهای به عنوان میزبان گفتگوهای خود بر سر برنامه هستهای هم از میزان اهمیت منطقه در راهبرد سیاست خارجی خود بگوید و هم به نوعی توجهات را از سفر منطقهای بایدن بکاهد.
۴ – ساز و کار متفاوت مذاکرات وین با گفتگوهای جدید
هرچند عموم تحلیلهایی که به آنها اشاره شد از بعد سیاسی قابل بررسی هستند اما یک وجه دیگر ماجرا میتواند جنبه شکلی گفتگوها باشد. جوزپ بورل در نشست خبری مشترک خود با حسین امیرعبداللهیان اعلام کرد که ساز و کار گفتگوهای جدید با روند مذاکرات وین متفاوت خواهد بود و دیگر در چارچوب ۴+۱ نیست. در نتیجه تنها انریکه مورا به نمایندگی از کشورهای اروپایی در این گفتگوها حاضر خواهد بود. ضمن اینکه آنطور که خبرگزاری رویترز گزارش داده، رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران نیز در این نشست حضور خواهد داشت تا مذاکرهای غیر مستقیم میان ایران و ایالات متحده صورت پذیرد.
اگر این تحلیل را درست بدانیم، انتخاب یک میزبان جدید میتواند توجیه کننده ساز و کار متفاوت و کمتر شلوغ گفتگوهای دور جدید باشد. روندی که میتواند سادهتر و کمهزینهتر از حضور چندین هیئت از کشورهای مختلف در وین تمام شود. نزدیکی پایتختهای عربی در منطقه خلیج فارس باعث میشود هیئت مذاکره کننده ایرانی به سهولت بیشتری خود را به محل برگزاری مذاکرات برساند و نزدیکی جغرافیایی میان تهران با دوحه یا مسقط میتواند از جمله دلایل اتخاذ این تصمیم باشد.
۵ – کنار گذاشتن چین و روسیه؟
روزنامه کیهان، روز دوشنبه ۶ تیر در گزارشی مفصل به ماجرای حضور جوزپ بورل در تهران و مسیری که طرفین در مذاکرات هستهای پیمودهاند پرداخته است. این روزنامه که همواره مخالف توافق هستهای و احیای آن نیز بوده در این گزارش با اشاره به پیشینهای که در ماهها و سالهای اخیر در مذاکرات هستهای ایران گذشته، اضافه کرده که ایران نباید از حیلهها و ترفندهای مذاکره کنندگان اروپایی و آمریکایی غافل شود.تعیین مکان دیگری برای مذاکرات ممکن است این شائبه را ایجاد کند که چین و روسیه مزاحم مذاکرات بودند و قرار است با مذاکره غیرمستقیم ایران و آمریکا در قطر، چین و روسیه دور زده شوند. این روزنامه همچنین در مقابل با اشاره به اقداماتی که روسیه و چین در این مدت انجام داده از تیم مذاکره کننده ایران خواسته، گامهای مثبتی را که پکن و مسکو در این مدت انجام دادهاند، فراموش نکند. این روزنامه با اشاره به اینکه محل مذاکره مسئله اصلی نیست و آمریکا در صورتی که میخواست میتوانست در همان وین تحریمهای ایران را لغو کند، میافزاید: «تعیین مکان دیگری برای مذاکرات ممکن است این شائبه را ایجاد کند که چین و روسیه مزاحم مذاکرات بودند و قرار است با مذاکره غیرمستقیم ایران و آمریکا در قطر، چین و روسیه دور زده شوند.»
کیهان در ادامه استدلال میکند که «اروپا و آمریکا در ماههای اخیر در عراق و افغانستان و یمن، تا سوریه و لبنان شکست خوردهاند و حالا هم بعد از همهگیری کرونا، جنگ روسیه و اوکراین، افزایش قیمت نفت با بحرانهایی مانند اعتراضات اجتماعی و گرانیهای بیسابقه نیز دست و پنجه نرم میکنند در حالیکه روابط ایران با چین و روسیه توسعه یافته و با موافقت پکن و مسکو تهران به عضویت پیمان شانگهای درآمده و زمینه برای حضور ایران در بریکس پلاس هم هموار شده است.»
در نتیجه این روزنامه ابراز نگرانی کرده که مبادا تغییر مکان مذاکره با هدف حذف چین و روسیه صورت گرفته باشد. کیهان البته به صورت مستقیم به این مسئله اشاره نمیکند اما نویسنده به صورت تلویحی نگران است که در صورت نبود چین و روسیه، تیم مذاکره کننده ایرانی، گول «حیلهها و ترفندهای طرف غربی» را بخورد و در نهایت تن به توافقی ضعیف و غلط بدهد.
به هر ترتیب دلیل این تغییر محل مذاکره هرچه که باشد، صرف شروع دوباره گفتگوها، میتواند تعلیقی که چندین ماه بر فضای مذاکرات هستهای میان ایران و قدرتهای جهانی سنگینی میکرد را از بین ببرد و بار دیگر رایزنیها برای حصول به توافق از سر گرفته میشود، هرچند گذشت زمان نشان خواهد داد که این تلاشها نتیجهبخش خواهد بود یا خیر؟
جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، بعد از ملاقات با حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران ضمن اعلام از سر گیری گفتگوها ابراز امیدواری کرده تا طرفین بتوانند اقدامات لازم برای احیای برجام را انجام دهند.
اما چرا ایران و غرب تصمیم گرفتهاند میزبان را تغییر دهند و چرا بعد از چندین دور گفتگوها در اروپا، این بار مذاکرات در یک کشور همسایه در خلیج فارس برگزار میشود؟ برای پاسخ به این پرسش به ۵ پاسخ محتمل پرداختهایم که هر کدام میتوانند بخشی از واقعیت را روشن سازند.
۱- پیگیری ایدههای سعید جلیلی در مذاکرات
این نخستین بار نیست که مذاکرات هستهای ایران و قدرتهای جهانی پس از چندین دور میزبانی در کشوری اروپایی به پایتختهای همسایه ایران منتقل میشود. پیشتر و زمانی که سعید جلیلی مسئولیت مذاکرات هستهای در دولت محمود احمدی نژاد را بر عهده گرفت، گفتگوها با درخواست دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی ایران از ژنو و وین به بغداد، استانبول و حتی مسکو و آلماتی منتقل شد. هرچند در نهایت دستآوردی از آن مذاکرات حاصل نشد و گفتگوهای ایران و غرب در دولت محمود احمدی نژاد بینتیجه به پایان رسید، اما مذاکره کننده ارشد ایرانی در آن زمان معتقد بود تعیین مکان مذاکرات از سوی ایران گامی مهم در راستای تامین منافع جمهوری اسلامی بوده است. جلیلی همچنین معتقد بود که با اعطای میزبانی مذاکرات به یکی از کشورهای همسایه، ایران توانسته امتیاز این اتفاق را به یکی از همسایگان خود اعطا کند به جای اینکه این افتخار نصیب کشوری اروپایی شود.
جلیلی یک بار دیگر در آوریل ۲۰۲۱ در صفحه توییتر خود به این موضوع تاریخی پرداخته و نوشته بود: «میگویند اینها میرفتند بر سر مکان مذاکرات بعدی توافق می کردند! خب یکی از موضوعات مهم این است که اگر گفتوگو حول محور همکاری است، چرا باید همه گفتگو ها در وین و ژنو باشد؟» مقصود جلیلی از این بحث پاسخ به کنایههایی است که منتقدان راهبرد او به گفتگوهای بینتیجه جلیلی با طرفهای غربی مطرح میکردند. گفتگوهایی که در پایان هر دور مشخص میشد دور بعدی در کدام کشور و شهر برگزار شود.
دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی در دولت احمدی نژاد در ادامه میافزاید: «حالا چرا آنها آن زمان قبول میکردند که بیایند در بغداد مذاکره کنند؟ زیرا در موضع ضعف بودند!»
به عبارت دیگر جلیلی انتقال محل مذاکرات از وین یا ژنو را به بغداد یک امتیاز و دستآورد برای تیم مذاکره کننده ایرانی به شمار میآورد. حالا هم مسئولیت مذاکرات بر عهده کسی است که سالها در کنار جلیلی به عنوان معاون در گفتگوهای هستهای ایفای نقش میکرده است. علی باقری کنی که این روزها با انریکه مورا بر سر احیای برجام بر سر یک میز مینشیند معاون سعید جلیلی در گفتگوهای بغداد و مسکو و استانبول و آلماتی بوده است. در نتیجه میتوان این تحلیل را در نظر گرفت که باقری کنی با همان باور تصور میکند انتقال محل مذاکره از اروپا به خلیج فارس میتواند یک دستآورد برای تهران به شمار رود و همچنین نشانی است از ضعف طرف غربی در مقابل ایران.
۲- میانجیگری دوحه در مذاکرات
گزارشهای متعددی در خصوص تلاشهای قطر برای نزدیکتر کردن دیدگاههای ایران و آمریکا در روند گفتگوهای هستهای منتشر میشد. هرچند اخبار غیررسمی حکایت از آن دارد که دوحه در این مدت بیشتر روی پرونده تبادل زندانیان میان ایران و آمریکا متمرکز بوده اما به هر ترتیب در سالهای اخیر این کشور کوچک عربی به یکی از دوستان قابل اتکای تهران تبدیل شده و حتی برخی از تحلیلگران سیاست خارجی در ایران از قطر به عنوان جانشین عمان در زمینه میانجیگری بین تهران و واشنگتن یاد میکنند. از نمونه تلاشهای قطر که در این زمینه میتوان به آن اشاره کرد تماس تلفنی محمد بن عبدالرحمن، وزیر خارجه قطر با امیرعبداللهیان و آنتونی بلینکن، وزرای خارجه ایران و آمریکا در روز ۲۱ اسفند ۱۴۰۰ است. جایی که دیپلمات قطری پیامهای طرفین را به یکدیگر رسانده و در خصوص برنامه هستهای ایران رایزنیهای لازم را انجام داده است. این در حالیست که پیشتر و در همان روزهای ابتدایی حضور ابراهیم رئیسی در دولت، وزیر خارجه قطر یکشنبه ۳ مرداد ۱۴۰۰ در سفری از پیش اعلام نشده در حالی وارد تهران شد که چند روز پیش از آن در واشنگتن با مقامهای آمریکایی دیدار کرده بود.
از سوی دیگر با توجه به شدت گیری بحران انرژی و به ویژه گاز در اروپا، برگزاری مذاکرات در قطر میتواند از این بعد معنادار باشد که در بخشی از امتیازات اقتصادی که به ایران ارائه میشود بحث بهرهبرداری از میادین مشترک گازی میان ایران و قطر هم در دستور کار قرار گیرد. در نتیجه حتی امکان دارد این طرف اروپایی باشد که به ایران پیشنهاد داده گفتگوها در قطر برگزار شود تا در صورتی که مذاکرات به خوبی پیش رفت، حتی گفتگوهایی با مقامهای قطری در خصوص پیشبرد برنامههای مشترک برای صادرات گاز منطقه به اروپا در برنامه توافقات قرار گیرد.
در چنین شرایطی میتوان مسئله میزبانی قطر از مذاکرات هستهای را مرتبط با این تلاشها تفسیر کرد. از سوی ایران هم پیامهایی که طی این مدت میان ایران و آمریکا از کانال قطر رد و بدل شده، احتمالا موجب شده تا مقامهای ایرانی را به این نتیجه برساند که دوحه میتواند علاوه بر میزبانی، از امتیاز میانجیگری نیز برخوردار باشد.
۳ – سفر بایدن به منطقه
جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا برای نخستین بار از زمان حضور در کاخ سفید به عنوان رئیس جمهوری قرار است، در ماه ژوئیه به خاورمیانه سفر کند. سفری که گفته میشود بایدن در طول آن در عربستان سعودی و اسرائیل با مقامهای ریاض و تلآویو گفتگو خواهد کرد.
حضور رئیس جمهوری آمریکا در خاورمیانه در حالی صورت میگیرد که رویکرد واشنگتن از زمان پیروزی بایدن در انتخابات در قبال عربستان با رویهای که ترامپ در خصوص این کشور عربی در پیش گرفته بود، بسیار متفاوت بوده است. با این حال حمله روسیه و اوکراین باعث شده بسیاری از معادلات منطقهای و جهانی تغییر کند و بالا رفتن قیمت سوخت در بازارهای جهانی که پس از تحریمهای گسترده علیه روسیه رقم خورده، موجب شده تا واشنگتن بیش از گذشته به همکاری ریاض نیاز داشته باشد. در چنین شرایطی و در حالی که دولت دموکرات آمریکا در ابتدا بر لزوم برخورد با عوامل پرونده قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار سعودی تاکید داشت، حالا رئیس جمهوری آمریکا در حالی راهی عربستان است که هنوز تکلیف عاملان قتل وحشتناک روزنامهنگار واشنگتن پست روشن نشده است. جو بایدن هرچند گفته قرار نیست در این سفر با بن سلمان دیدار رسمی داشته باشد اما او و مشاورانش خوب میدانند که این روزها این بنسلمان است که در عربستان قدرت واقعی را در دست دارد. در نتیجه بایدن میداند که این بن سلمان است که میتواند به اهداف جو بایدن از این سفر که از آن جمله میتوان به جبران نفت روسیه در بازارهای جهانی پاسخ مثبت دهد و این اتفاق در صورتی رخ میدهد که بایدن هم با خواستههای بن سلمان و ریاض همراهی کند. این سفر همچنین در شرایطی صورت میگیرد که در ماههای اخیر زمزمههای بسیاری در خصوص شکلگیری ناتوی عربی به گوش رسیده است.
با توجه به عادیسازی روابط اسرائیل با چندین کشور عربی، حالا این عربستان، بزرگترین و قدرتمندترین کشور عربی منطقه باقی مانده تا گام در این مسیر بنهد. در نتیجه برخی از تحلیلگران معتقدند حضور همزمان بایدن در ریاض و تل آویو در یک سفر میتواند نتایجی در زمینه آینده تحولات منطقه و نزدیکتر کردن اسرائیل به کشورهای عربی منطقه خاورمیانه نیز داشته باشد. اتفاقی که به هیچ وجه مورد پسند و علاقه تهران نیست.
از سوی دیگر در صورتی که در روزهای آینده طرفین بر سر احیای برجام با یکدیگر به نتیجه برسند، جو بایدن در سفر خود به منطقه باید از توافق هستهای جدید دفاع کند و چه در عربستان و به ویژه در اسرائیل پاسخگوی انتقاداتی باشد که به خاطر احیای برجام متوجه او خواهد بود این در حالیست که اگر گفتگوها بازهم بی نتیجه بماند، رئیس جمهوری آمریکا بیشتر بر مسئله تهدیدهایی که از جانب ایران متوجه کشورهای منطقه است، متمرکز خواهد بود. از دید ایران هم برخی از تحلیلگران بر این باورند تهران خواسته با تعیین یک کشور منطقهای به عنوان میزبان گفتگوهای خود بر سر برنامه هستهای هم از میزان اهمیت منطقه در راهبرد سیاست خارجی خود بگوید و هم به نوعی توجهات را از سفر منطقهای بایدن بکاهد.
۴ – ساز و کار متفاوت مذاکرات وین با گفتگوهای جدید
هرچند عموم تحلیلهایی که به آنها اشاره شد از بعد سیاسی قابل بررسی هستند اما یک وجه دیگر ماجرا میتواند جنبه شکلی گفتگوها باشد. جوزپ بورل در نشست خبری مشترک خود با حسین امیرعبداللهیان اعلام کرد که ساز و کار گفتگوهای جدید با روند مذاکرات وین متفاوت خواهد بود و دیگر در چارچوب ۴+۱ نیست. در نتیجه تنها انریکه مورا به نمایندگی از کشورهای اروپایی در این گفتگوها حاضر خواهد بود. ضمن اینکه آنطور که خبرگزاری رویترز گزارش داده، رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران نیز در این نشست حضور خواهد داشت تا مذاکرهای غیر مستقیم میان ایران و ایالات متحده صورت پذیرد.
اگر این تحلیل را درست بدانیم، انتخاب یک میزبان جدید میتواند توجیه کننده ساز و کار متفاوت و کمتر شلوغ گفتگوهای دور جدید باشد. روندی که میتواند سادهتر و کمهزینهتر از حضور چندین هیئت از کشورهای مختلف در وین تمام شود. نزدیکی پایتختهای عربی در منطقه خلیج فارس باعث میشود هیئت مذاکره کننده ایرانی به سهولت بیشتری خود را به محل برگزاری مذاکرات برساند و نزدیکی جغرافیایی میان تهران با دوحه یا مسقط میتواند از جمله دلایل اتخاذ این تصمیم باشد.
۵ – کنار گذاشتن چین و روسیه؟
روزنامه کیهان، روز دوشنبه ۶ تیر در گزارشی مفصل به ماجرای حضور جوزپ بورل در تهران و مسیری که طرفین در مذاکرات هستهای پیمودهاند پرداخته است. این روزنامه که همواره مخالف توافق هستهای و احیای آن نیز بوده در این گزارش با اشاره به پیشینهای که در ماهها و سالهای اخیر در مذاکرات هستهای ایران گذشته، اضافه کرده که ایران نباید از حیلهها و ترفندهای مذاکره کنندگان اروپایی و آمریکایی غافل شود.تعیین مکان دیگری برای مذاکرات ممکن است این شائبه را ایجاد کند که چین و روسیه مزاحم مذاکرات بودند و قرار است با مذاکره غیرمستقیم ایران و آمریکا در قطر، چین و روسیه دور زده شوند. این روزنامه همچنین در مقابل با اشاره به اقداماتی که روسیه و چین در این مدت انجام داده از تیم مذاکره کننده ایران خواسته، گامهای مثبتی را که پکن و مسکو در این مدت انجام دادهاند، فراموش نکند. این روزنامه با اشاره به اینکه محل مذاکره مسئله اصلی نیست و آمریکا در صورتی که میخواست میتوانست در همان وین تحریمهای ایران را لغو کند، میافزاید: «تعیین مکان دیگری برای مذاکرات ممکن است این شائبه را ایجاد کند که چین و روسیه مزاحم مذاکرات بودند و قرار است با مذاکره غیرمستقیم ایران و آمریکا در قطر، چین و روسیه دور زده شوند.»
کیهان در ادامه استدلال میکند که «اروپا و آمریکا در ماههای اخیر در عراق و افغانستان و یمن، تا سوریه و لبنان شکست خوردهاند و حالا هم بعد از همهگیری کرونا، جنگ روسیه و اوکراین، افزایش قیمت نفت با بحرانهایی مانند اعتراضات اجتماعی و گرانیهای بیسابقه نیز دست و پنجه نرم میکنند در حالیکه روابط ایران با چین و روسیه توسعه یافته و با موافقت پکن و مسکو تهران به عضویت پیمان شانگهای درآمده و زمینه برای حضور ایران در بریکس پلاس هم هموار شده است.»
در نتیجه این روزنامه ابراز نگرانی کرده که مبادا تغییر مکان مذاکره با هدف حذف چین و روسیه صورت گرفته باشد. کیهان البته به صورت مستقیم به این مسئله اشاره نمیکند اما نویسنده به صورت تلویحی نگران است که در صورت نبود چین و روسیه، تیم مذاکره کننده ایرانی، گول «حیلهها و ترفندهای طرف غربی» را بخورد و در نهایت تن به توافقی ضعیف و غلط بدهد.
به هر ترتیب دلیل این تغییر محل مذاکره هرچه که باشد، صرف شروع دوباره گفتگوها، میتواند تعلیقی که چندین ماه بر فضای مذاکرات هستهای میان ایران و قدرتهای جهانی سنگینی میکرد را از بین ببرد و بار دیگر رایزنیها برای حصول به توافق از سر گرفته میشود، هرچند گذشت زمان نشان خواهد داد که این تلاشها نتیجهبخش خواهد بود یا خیر؟