گروه سیاسی: کانال تلگرامی رجانیوز متعلق به گروه پایداری نوشت: رسانههای اصلاحطلب با اعلام اینکه رییسی تنهای کاندیدای تایید صلاحیت شده مجلس خبرگان از حوزه انتخابیه استان خراسان جنوبی است، طوری وانمود میکنند که گویی شورای نگهبان تعمدا چنین کاری کرده تا رییسجمهور بیرقیب باشد اما بررسی حوزههای انتخابیه مختلف نشان میدهد که این موضوع به استان خراسان جنوبی اختصاص ندارد و در برخی حوزههای انتخابیه نیز چنین اتفاقی افتاده است. برای مثال تعداد کرسی استان قزوین در مجلس خبرگان ۲ نفر است و ۳ نفر در این استان تأیید صلاحیت شدند. در آذربایجان شرقی نیز ۵ کرسی برای مجلس خبرگان رهبری وجود دارد و تعداد تایید صلاحیتشدهها ۶ نفر هستند!
اصل ماجرا!
احمد زیدآبادی
از ظاهر اوضاع چنین برمیآید که نیروهای همسو و همفکر با جبهۀ پایداری خیز برداشتهاند که عموم نهادهای حاکم را تحت کنترل خود در آورند و به نیروی مسلط و هژمونیک و فیصلهبخش در صحنۀ سیاست رسمی تبدیل شوند. شیوۀ و عقاید آنها برای ادارۀ کشور هم بر کسی پوشیده نیست. اگر آنها موفق شوند که بر تمام ارکان کشور سلطه یابند، بدون کمترین تردیدی جامعۀ ایرانی را دچار بیثباتی بینهایت خطرناکی خواهند کرد. حال این به عهدۀ نظام سیاسی است که بخواهد تسلیم آنان شود یا بند نافش را از آنان ببرد و به حاشیهشان براند. اصل ماجرای انتخابات اسفند همین موضوع است، سایر موضوعات همه فرعیاند.
راضی به زحمت نیستیم!
وقتی سید ابراهیم رئیسی فقط با رأی یک نفر میتواند از حوزهٔ خراسان جنوبی وارد مجلس خبرگان شود، دیگر بر اساس کدام تعریف میتوان چنین پدیدهای را انتخابات نامید؟ وقتی شورای نگهبان اصرار دارد ظاهر یک امر را هم رعایت نکند، دیگر چه ضرورتی برای تحمیل نام انتخابات به آن امر است؟ واقعاً این همه خرج و هزینه از جیب مردم برای تعیین اعضای خبرگان در قالب “انتخابات” برای چیست؟
خودِ شورای نگهبان به جای ۱۳۶ نفر ۸۸ نفر را معرفی کند، هم سنگینتر است و هم کمخرجتر و هم کممسئلهتر. اگر همانطور که شیخ محمدتقی مصباح یزدی گفته است، منظور از این نامگذاری صرفاً “جدال بر مبنای مقبولات” دنیای غرب است، باید عرض کنم که این مربوط به اوایل انقلاب بوده که مردم هنوز درک روشنی از قضایا نداشتهاند. الان دیگر از آن تاریخ حدود نیم قرن سپری شده و همهٔ ما ایرانیان از هر حیث متوجه ماجرا شدهایم. بنابراین، برای کاری که در یک لحظه و با یک دستور ساده انجام میشود واقعاً راضی به این همه زحمت نیستیم! وقتی به قول آقای مصباح “مردم حق ندارند خودشان تصمیم بگیرند که برای خودشان حقوقی قرار دهند چون مالک خودشان نیستند” دیگر تولید این همه دردسر برای خودتان و مردم برای چیست؟
اصل ماجرا!
احمد زیدآبادی
از ظاهر اوضاع چنین برمیآید که نیروهای همسو و همفکر با جبهۀ پایداری خیز برداشتهاند که عموم نهادهای حاکم را تحت کنترل خود در آورند و به نیروی مسلط و هژمونیک و فیصلهبخش در صحنۀ سیاست رسمی تبدیل شوند. شیوۀ و عقاید آنها برای ادارۀ کشور هم بر کسی پوشیده نیست. اگر آنها موفق شوند که بر تمام ارکان کشور سلطه یابند، بدون کمترین تردیدی جامعۀ ایرانی را دچار بیثباتی بینهایت خطرناکی خواهند کرد. حال این به عهدۀ نظام سیاسی است که بخواهد تسلیم آنان شود یا بند نافش را از آنان ببرد و به حاشیهشان براند. اصل ماجرای انتخابات اسفند همین موضوع است، سایر موضوعات همه فرعیاند.
راضی به زحمت نیستیم!
وقتی سید ابراهیم رئیسی فقط با رأی یک نفر میتواند از حوزهٔ خراسان جنوبی وارد مجلس خبرگان شود، دیگر بر اساس کدام تعریف میتوان چنین پدیدهای را انتخابات نامید؟ وقتی شورای نگهبان اصرار دارد ظاهر یک امر را هم رعایت نکند، دیگر چه ضرورتی برای تحمیل نام انتخابات به آن امر است؟ واقعاً این همه خرج و هزینه از جیب مردم برای تعیین اعضای خبرگان در قالب “انتخابات” برای چیست؟
خودِ شورای نگهبان به جای ۱۳۶ نفر ۸۸ نفر را معرفی کند، هم سنگینتر است و هم کمخرجتر و هم کممسئلهتر. اگر همانطور که شیخ محمدتقی مصباح یزدی گفته است، منظور از این نامگذاری صرفاً “جدال بر مبنای مقبولات” دنیای غرب است، باید عرض کنم که این مربوط به اوایل انقلاب بوده که مردم هنوز درک روشنی از قضایا نداشتهاند. الان دیگر از آن تاریخ حدود نیم قرن سپری شده و همهٔ ما ایرانیان از هر حیث متوجه ماجرا شدهایم. بنابراین، برای کاری که در یک لحظه و با یک دستور ساده انجام میشود واقعاً راضی به این همه زحمت نیستیم! وقتی به قول آقای مصباح “مردم حق ندارند خودشان تصمیم بگیرند که برای خودشان حقوقی قرار دهند چون مالک خودشان نیستند” دیگر تولید این همه دردسر برای خودتان و مردم برای چیست؟