اخیراً معاون روابط کار وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی از تازهترین آمار پروندههای شکایات کارگران خبر داده و اعلام کرده است: ۲۱۸ هزار پرونده دعاوی کارگری و کارفرمایی در کشور در دست بررسی است.
به گفته سیدحسن هفدهتن، دعاوی کارگری و کارفرمایی در کشور رقم بالایی را به خود اختصاص داده و سیستم فعلی رسیدگی به دعاوی کارگری در کشور کارساز نیست.
وی بر این باور است که تعداد شکایتهای کارگری در حوزه روابط کار تاثیرپذیری زیادی از فضای اقتصادی کشور دارد و به همان اندازه که فضای اقتصاد کشور آشفته و خراب میشود، دعاوی کارگری و کارفرمایی هم افزایش مییابد.
معاون روابط کار وزیر کار در عین حال از تدوین مدل و طرح جدیدی برای رسیدگی به شکایات و دعاوی کارگری و کارفرمایی خبر داده و گفته است: این طرح از یک سال و نیم گذشته در دست تدوین است و سرعت و کیفیت رسیدگی به دعاوی را ارتقا میدهد.
رتبه رابطه کارگر و کارفرما در ایران طی سال ۲۰۱۳ در بین ۱۴۸ کشوری که در ۱۱ شاخص ارزیابی شدند، ۱۱۸ است که این شاخص بر اساس گزارش رقابت پذیری جهانی سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۴ اعلام شده است. از نگاه تحلیلگران بازار کار، مهمترین علت پایین بودن این شاخص، فضای بد اقتصادی و اعمال تحریمهای ظالمانه علیه کشورمان عنوان شده و نوع سیستم رسیدگی به دعاوی و ریشهیابی دعاوی در کشور دارای مشکل است.
غلامرضا عباسی – رییس کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران کشور – در این باره میگوید: شرایط اقتصادی و رکود بازار در افزایش حجم پروندههای شکایات کارگران موثر بوده است چرا که کارفرمایان به دلیل اوضاع نامساعد اقتصادی و اعمال تحریمهای خارجی به قراردادهای موقت و تسویه حسابهای پیش از موعد روی آوردهاند و این امر نارضایتی و اعتراض کارگران را به دنبال داشته است.
به اعتقاد وی وقتی کارفرما با رکود، نبود تقاضا در بازار و مشکلات نقدینگی مواجه میشود درصدد کاهش نیروی کار است و راه نجات خود را در انعقاد قراردادهای موقت کار و تعدیل نیروی کار میبیند.
البته رییس کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران کشور بر این نکته اذعان دارد که تا وقتی شرایط نابسامان اقتصاد کشور بهبود نیابد و از خروج خارج نشود نه تنها از وزارت کار بلکه از تشکلهای کارگری هم کاری بر نمی آید.
عباسی اشارهای هم به بدهی ۱۱۰ هزار میلیارد تومانی دولت به تامین اجتماعی کرده و میگوید: این مساله عرصه را بر بیمه شدگان تنگتر کرده و محدودیتهایی برای سازمان تامین اجتماعی به وجود آورده است به نحوی که منجر به اعتراض کارگران و بازنشستگان و طرح شکایات متعدد در مراجع حل اختلاف شده است.
هم اکنون بیش از یک میلیون و ۳۰۰ هزار کارگاه کوچک با سازمان تامین اجتماعی در ارتباط است که متاسفانه مکانیسمهای نظارتی و بازرسی لازم در مورد آنها رعایت نمیشود.
یکی از دلایل تاکید کارشناسان برای اصلاح قانون کار، احیا و بازنگری مکانیسمهای نظارتی است زیرا اهرم لازم در قانون کار برای نظارت و بازرسی از کارگاهها پیشبینی نشده و باید مکانیسم جامع و کاملی در کارگاهها به اجرا در آید تا کارفرمایان خود را موظف و متعهد به اجرای آن بدانند.
حمید رضا حاج اسماعیلی – کارشناس بازار کار – بیش از ۷۰ درصد پروندههای شکایاتی که در ادارات کار و هیاتهای تشخیص و حل اختلاف رسیدگی میشود را مربوط به عدم واریز بیمههای سنواتی و معوق کارگران میداند.
او میگوید: این مشکل از آنجا ناشی میشود که کارگرانی که در گذشته در کارگاههای مختلفی کار کردهاند حق بیمهشان رد نشده و وقتی به سن بازنشستگی رسیده و دنبال سنوات خود برای دوران بازنشستگی میروند با حقیقت تلخ عدم واریز حق بیمه و سنوات از سوی کارفرما رو به رو میشوند در نتیجه به طرح شکایت در هیاتهای حل اختلاف برای بازگرداندن سابقه بیمههای خود متوسل میشوند.
به نظر میرسد مراجعه کارگران به ادارات کار و هیاتهای حل اختلاف برای پیگیری عدم واریز بیمه و سنوات به یکی از دغدغههای اساسی کارگران تبدیل شده و آینده و بازنشستگی آنها را تحت الشعاع قرار داده است.
یکی دیگر از علل تاثیرگذار در شکلگیری پروندههای کارگری و کارفرمایی، نبود امنیت شغلی و اعتراض به اخراج نیروی کار توسط کارفرمایان است.بسیاری از کارگران با وجود سابقه و سنوات بالا همچنان با قراردادهای کوتاه مدت مشغول کارند و آینده شغلی آنها تضمین نیست.
فعالان کارگری میگویند کارگرانی که با قراردادهای کوتاه مدت به کار گرفته میشوند همواره نگران از دست دادن کار خود هستند و امنیت شغلی ندارند. آنها میگویند عدم پرداخت دستمزد قانونی، عدم اطمینان از آینده شغلی، ترس از اخراج و مشکلات بیمه و بازنشستگی به اختلاف میان کارگران و کارفرمایان منجر شده و بر کار و تولید و زندگی آنها تاثیر گذاشته است.
رحمت الله پورموسی – دبیرکل کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور – بیشترین عامل شکایات کارگران را وجود قراردادهای سفید میداند که بخش عمدهای از دعاوی مراجع حل اختلاف را به خود اختصاص داده است.
او میگوید: یکی از مشکلات بزرگی که دامنگیر کارگران شده و در بالارفتن آمار پروندههای شکایات موثر بوده است،وضعیت قراردادهای کار است.در هیچ کجای دنیا کشوری پیدا نمیشود که ۲۰ درصد قراردادهای آن در کارهای دائم باشد در حالی که در کشور ما ۹۵ درصد کارگران دارای قرارداد موقت به ویژه در کارهای دائم هستند.
وی معتقد است: قراردادهای کار به ابزار دستی برای کارفرمایان مبدل شده تا هر زمان که بخواهند از آن علیه کارگران استفاده، نیروی کار را به راحتی اخراج و قرارداد کار را فسخ کنند.
این مقام مسوول کارگری میافزاید: متاسفانه برخی کارفرمایان با حقوق کمتر و بدون در نظر گرفتن مزایا نیروی کار را استخدام میکنند و در بدو استخدام، قرارداد سفید امضا با او میبندند و به بهانه حسن انجام کار، سفته و چک میگیرند تا کارگر را از طرح شکایت در مراجع قضایی بازدارند.
پور موسی درباره امکان شکایت کارگرانی که ناچار به بستن قرارداد سفید امضا میشوند، میگوید: این امکان برای کارگران وجود دارد ولی چون روند ثبت شکایت تا رسیدگی و به نتیجه رسیدن طولانی است کارگر مستاصل و درمانده شده و خود را درگیر یک پروسه طولانی نمیکند از آن گذشته مراجع حل اختلاف بر مبنای مستندات ارائه شده عمل میکنند.
کارشناسان امر بر این باورند که تشکیل هیاتهای حل اختلاف در کاهش حجم پروندههای شکایات موثر بوده است. در گذشته شورای سازش وجود داشت ولی نحوه شکلگیری و ساز و کار آن چندان مطلوب و رضایتبخش نبود تا آنجا که حجم ورودی پروندههای ناشی از شکایت کارگران در دیوان عدالت اداری را بالا برد و ماهانه بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ فقره پرونده به شعب دیوان عدالت اداری وارد میشد اما با تشکیل هیاتهای حل اختلاف در استانها و ارائه آموزشهای لازم، این امر تا حدودی ساماندهی شد.
از نگاه کارشناسان، علت اصلی اختلاف میان کارگران و کارفرمایان، عدم آشنایی کارگران و کارفرمایان با حقوق قانونی و قانون کار است. برخی کارفرمایان قوانین را به درستی رعایت نمیکنند و با عدم تمکین از مفاد قانونی به ویژه در بحث مطالبات کارگران و رعایت مقررات به ایجاد اختلافات دامن میزنند در حالی که اگر قانون کار به درستی اجرا شود بسیاری از مشکلات و اختلافات میان کارفرما و کارگر نیز برطرف میشود و صیانت از نیروی کار و حفظ اشتغال موجود اتفاق میافتد.
امید است با بهبود اوضاع اقتصادی کشور، خروج از شرایط تحریمی و رکود و اصلاح بسیاری از ساختارها و رویهها، کارفرمایان خود را به رعایت قانون ملزم بدانند و کارگران نیز در جهت آگاهی و آشنایی بیشتر با حقوق کار گام بردارند.