stat counter
تاریخ : دوشنبه, ۳ دی , ۱۴۰۳ Monday, 23 December , 2024
  • کد خبر : 102645
  • 23 فروردین 1399 - 2:33
6

معمای مرموز جسدی در خیابان

معمای مرموز جسدی در خیابان

من و حمید ۳۰ سال بود که با هم بچه‌محل و دوست بودیم. او ۳۷ سالش بود و ما با هم مشکلی نداشتیم. حمید شب قبل با یکی از دوستان مشترکمان به نام یوسف به خانه من آمدند گاهی دوستانم به خانه ما می‌آمدند و با هم مواد مصرف می‌کردیم. آن شب هم همین کار را کردیم و بعد از چند ساعت یوسف رفت، اما حمید ماند و ساعت یک شب بود که حالش بد شد…

قلم | qalamna.ir :

کشف پیکر بی‌جان مردی در خیابان فرضیه قتل او را مطرح کرد و دو نفر از دوستانش به‌عنوان مظنون بازداشت شدند.

شرق، مأموران کلانتری ۱۵۲ خانی‌آباد ساعت ۹:۳۰ صبح روز یازدهم فروردین کشف جسد مردی را در یکی از معابر خاکی و کم‌تردد خانی‌آباد به بازپرس کشیک قتل پایتخت خبر دادند. در گزارش اولیه به بازپرس واحدی، رئیس شعبه یازدهم دادسرای جنایی که وظیفه کشیک قتل را بر عهده داشت، گفته شد جسد کشف‌شده مجهول‌الهویه است و احتمالا بر اثر مصرف بیش از اندازه مواد مخدر جان سپرده است. در ادامه بازپرس واحدی دستور بررسی دوربین‌های مداربسته را صادر کرد و خود نیز راهی محل شد.

مأموران با بررسی دوربین‌ها مشاهده کردند جسد را حدود ساعت ۶:۳۰ مردی که راننده یک خودروی پراید وانت است به محل کشف آورده و در آنجا رها کرده است. به این ترتیب، احتمال قتل افزایش یافت. این در حالی بود که جسد بدون کفش و جوراب پیدا شده بود و این نیز احتمال وقوع قتل و انتقال جسد پس از مرگ را تقویت می‌کرد. در ادامه ساکنان محل مردی را که راننده خودروی وانت پراید بود شناسایی کردند و مشخصات او را در اختیار مأموران قرار دادند.

ساکنان محلی که جسد در آنجا پیدا شده بود به مأموران گفتند: فردی که در تصویر دیده‌اند قبلا در آن حوالی سکونت داشت و اسم او خشایار است، در حال حاضر به محلی دورتر نقل مکان کرده است.

به این ترتیب مأموران به خانه تنها مظنون پرونده رفتند و او را در طبقه سوم خانه‌ای سه طبقه دستگیر کردند. خشایار که مردی ۴۳ ساله است، در بازجویی اولیه آشنایی با متوفی را تأیید کرد و گفت: من و حمید ۳۰ سال بود که با هم بچه‌محل و دوست بودیم. او ۳۷ سالش بود و ما با هم مشکلی نداشتیم. حمید شب قبل با یکی از دوستان مشترکمان به نام یوسف به خانه من آمدند گاهی دوستانم به خانه ما می‌آمدند و با هم مواد مصرف می‌کردیم. آن شب هم همین کار را کردیم و بعد از چند ساعت یوسف رفت، اما حمید ماند و ساعت یک شب بود که حالش بد شد و تا آمدم کاری برایش انجام دهم، دیدم مرده است. چون ترسیده بودم جنازه را حدود ساعت پنج با ماشین به خیابان بردم و رها کردم.

در ادامه به دستور بازپرس واحدی خانه مظنون پرونده بازرسی و مقداری سیم برق لخت کشف شد. این در حالی بود که نظریه اولیه کارشناسان پزشکی قانونی حکایت از آن داشت که احتمال مرگ متوفی بر اثر برق‌گرفتگی یکی از فرضیات است و همچنین روی بدن او آثار خراشیدگی دیده می‌شود که ممکن است ناشی از درگیری یا لرزش ناشی از برق‌گرفتگی باشد.

در ادامه نیز یکی از همسایه‌های خانه مظنون گفت: حدود ساعت ۵:۳۰ بود که برای کشیدن سیگار لب پنجره رفتم و دیدم همسایه‌مان جنازه‌ای را پشت وانت پرایدش انداخت و رفت، اما ترسیدم خودم موضوع را به پلیس خبر بدهم.

در پی این اتفاقات و با توجه به اظهارات مظنون پرونده، دوست مشترک او و متوفی نیز احضار شد و مورد بازجویی قرار گرفت. یوسف نیز بخشی از حرف‌های خشایار را تکرار کرد، اما درباره زمان و نحوه خروجش از خانه خشایار گفته‌های آن دو متناقض بود. یوسف گفت: من و حمید با هم از خانه خشایار بیرون آمدیم، ولی در راه حال حمید بد شد و من او را به خانه خشایار بازگرداندم و تا وقتی که من آنجا بودم، حالش خوب شده بود.

در پایان بازپرس جنایی با توجه به ضدونقیض‌گویی یوسف و خشایار دستور بازداشت هر دو آن‌ها را صادر کرد تا در اختیار مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گیرند تا تحقیقات در این‌باره ادامه یابد.

هشتگ: , , , , , , , , , ,

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.