روزانه در ایران حدود ۱۰۰۰ نفر دستشان از دنیا کوتاه میشود؛ بر اساس رسم و رسوم سالهای دور در ایران اسلامی، برگزاری مراسم سوم، هفتم، چهلم، یادبود، سالگرد و این چنین مراسمی برای درگذشتگان در مساجد برگزار میشود که با پخش خرما، حلوا، گاه شربت و چای همراه بوده است.
ابتکار، در دهههای اخیر همراه با افزایش تجملات و به وجود آمدن فاصله طبقاتی میان مردم، شاهد هزینههای گزاف برای مراسم ختم هستیم. هزینههایی که میتواند در جهات بهتر و والاتری سرمایه گذاری شود و نتایج و ثمرات مفیدتری برای جامعه باقی بگذارد. حال آنکه در بسیاری از موارد خرید قبرهای میلیونی یا به اصطلاح VIP و برگزاری مراسم در بهترین مساجد و دعوت از مداحان با صداهای مخملی جای خود را در «پسامرگ» باز کرده است. هزینههایی که خود به تنهایی با خرج چند جشن عروسی برابری میکند. مساجد نیز بر اساس خدماتی که ارائه میدهند، خود را درجه بندی کرده و مبالغی را دریافت میکنند. در این بین ورودی برخی مساجد برای برگزاری مجلس ختم با ورودی تالارهای عروسی مساوی است. این اعداد از کجا میآیند و چه معیاری برای آن درنظر گرفته شده است؟ این مبالغ را چه کسی و کسانی تعیین میکنند؟ آیا واحدی بر کار مساجد با این شیوه نو، نظارت دارد؟ و آیا گزارشی ماهیانه و یا سالیانه از کارکرد و درآمد هیات امنای مساجد در دست است؟
هزینههای کمرشکن
از خیابانی میگذرید؛ بنرها و پارچه نوشتههای سیاه رنگی را مشاهده میکنید که تا روز قبل آنجا نصب نبوده است؛ درست حدس زدید، شخصی دار فانی را وداع گفته و خانواده وی وارد چالش جدیدی شده اند. فارغ از فضای اندوهگین و غمانگیز مرگ یک فرد برای خانواده اش، هزینههایی نیز برای آنها در برداشته؛ هزینههایی که به خودی خود کمرشکن هستند. از خرید قبر گرفته که در همین بهشت الزهرا تهران از ۵۰۰ هزار تومان موجود است تا ۲۰ میلیون تومان تا هزینههایی مانند نوحه خوان و پذیرایی و … که با جیب خانوادهها سر جنگ دارد. هزینه ورودی برای برگزاری جشن ازدواج در یک تالار عروسی معمولی حدود یک میلیون تومان است. حال در تقابل با یک عروسی، هزینههایی که برای یک مجلس ختم پرداخت میشود، شگفتانگیز خواهد بود. از لحظهای که شخصی جان به جان آفرین تقدیم میکند، مبالغی برای هزینه غسل، خرید قبر، سنگ قبر، مداح، قاری قرآن و روضه خوان، هزینههای مربوط به نماز میت، مهیا و اجاره سالنهای غذاخوری برای مراسمهای سوم، هفتم و چهلم و هزینههای حمل و نقل و بسیاری دیگر که از قلم افتاده است را شامل میشود که این موارد هزینههای کلان مرگ و میر را نشان میدهد. در این بین مساجد نیز به عنوان محل برگزارکننده مراسم برای خود نرخی دارند.
نرخها بالا رفته آقا!
اما چرا مساجد برای برگزاری مراسم ختم از مردم مبالغی هنگفت دریافت میکنند؟ رقابت در برگزاری بهترین نوع مراسم برای مردگان تا حدودی در افزایش مبالغ از سمت مساجد بی تاثیر نیست. یکی از کارکنان امور مساجد کشور در پاسخ به سوالی مبنی بر هزینههای بالای مراسم مساجد به خبرنگار اجتماعی روزنامه ابتکار میگوید: «نرخها بالا رفته آقا!». البته صحبتها به دلیل قطع شدن تماس از جانب این فرد، ناتمام میماند. مسجدی در منطقه شش تهران برای برگزاری مراسمی که یک ساعت و سی دقیقه به طول خواهد انجامید، مبلغ ۹۰۰ هزار تومان دریافت میکند. این مبلغ که در برخی مساجد بیش از این مقدار نیز پیشبینی میشود، هر انسان عاقلی را به این فکر وامی دارد که چه اتفاق خاصی در این یک ساعت و ۳۰ دقیقه طول مجلس رخ خواهد داد که مساجد درخواست چنین مبلغی را میکنند. پرسشی دیگر به شیوهای دیگر از هیات امنای مسجد پرسیده میشود. سوال این است که این مبلغ صرف چه مواردی میشود. یکی از افراد هیات امنای مسجد واقع در منطقه ۶ – از ذکر نام آن خودداری میکنیم- به خبرنگار روزنامه ابتکار میگوید: «هزینههای مربوط به آبدارچی و حقالزحمه خادمان مسجد و همچنین توزیع کنندگان کتابچههای قرآن و افرادی که گلاب بین عزاداران پخش میکنند شامل این هزینه میشود». در کنار این مورد یک مسجد در میدان تجریش نیز مبلغ معادل ۵۰۰ هزار تومان را برای برگزاری مراسمی ۱ ساعت و ۳۰ دقیقهای دریافت میکند و در ارتباط با مدیحه سرایی و نوحه خوانیها و همچنین قاری قرآن نیز مبالغی را اعلام میدارد که مجموعا بیش از یک میلیون تومان مبلغ دریافتی این مسجد میشود.
بازار داغ مداحان
به سراغ بازار داغ مداحان میرویم، قیمت مدیحه سرایی و نوحه خوانی از ۵۰ هزار تومان در معمولی ترین حالت خود شروع میشود و با توجه به تماس تلفنی ما با یکی از مداحان که در کارنامه کاری خود به تسلط به مداحی با زبان ترکی نیز اشاره کرده است و در ابتدای مکالمه آدرس محل برگزاری مراسم را از ما میپرسد، میگوید: «نوحه خوانی در این مسجد مورد نظر شما ۴۰۰ هزار تومان میشود، تاحدودی بستگی به مسجد دارد و به لطف صاحب عزا بیشتر یا کمتر هم میگیریم. فقط هم مداحی است و خبری از دف و نی نیست». حال یک قاری قرآن که در یک مراسم ختم آیاتی چند از کلام الله مجید را تلاوت میکند، در شهرستانها حدود ۳۰ هزار تومان دریافت میکند، این مبلغ برای یک قاری قرآن که خود را دارای مدرک درجه یک تلاوت از سوی دارالتحفظ تهران معرفی میکند حدود ۲۰۰ هزار تومان است. مبالغ بیان شده از قاری قرآن و مداح را در کنار پول دریافتی مساجد گذاشته و به آن هزینه وسایل پذیرایی اعم از میوه و خرما و حلوا را نیز بیفزایید.
چند میدهید، اشکتان را در بیاوریم؟
سوال: بر تعیین هزینه مجالس ختم دریافتی توسط هیات امنا مساجد چه ارگانی نظارت خواهد داشت؟ اداره اوقاف و امور خیریه؟ دبیرخانه کانونهای مساجد؟ امور مساجد؟ سه نهاد بیان شده در این ارتباط پاسخگو نبوده اند. اگر در ابعاد بزرگتری این اعداد و ارقام بررسی شود، شاید کاربرد کلمه دور از ذهن، قانع کننده شود. روزانه بیش از ۴ مراسم در مساجد (به قولی درجه یک) برگزار میشود؛ به طور میانگین این مقدار ۳ مراسم در روز فرض خواهیم کرد. با حسابی سر انگشتی در ماه ۹۰ مراسم برگزار میشود که درآمد حاصل از آن بالغ بر ۸۱ میلیون تومان است. در نظر داشته باشید در کلانشهر تهران حداقل ۱۷۶۲ مسجد ساخته شده است. در بسیاری از موارد گفته میشود مبالغ دریافتی در مجالس ختم، جهت خیرات و هزینه برای بازسازی مسجد صرف میشود. باید پرسید یک مسجد چندبار در سال بازسازی میشود! در کنار مبالغ هنگفت دریافتی در مساجد خبرنگار روزنامه ابتکار در تماس با مسجدی در منطقه ۲۲ تهران، از مبلغ ۳۰۰ هزار تومانی همراه با مداح و قاری قرآن آگاه شد که در قیاس با مساجد درجه یک جای بسی تامل دارد. در مقابله بین قیمت ۳۰۰ هزار تومان و ۹۰۰ هزار تومان، آیا این جمله جایز است که بگوییم، چند میدهید تا اشکتان را در بیاوریم؟