دیروز روز جهانی دروازهبان بود و همزمان خبری منتشر شد که «عابدزاده قصد دارد به صورت حرفهای تیمداری کند و تیمش را به مرور وارد رقابتهای لیگ برتر فوتبال ایران کند».
ماجرا از این قرار است که از یک سال گذشته عابدزاده تیمی را با نام «افسیعابدز» تأسیس و با حضور در ردههای زیرگروه استان تهران فعالیتش را آغاز کرده و حالا توانسته به عنوان تیم دوم به لیگ برتر استان تهران راه یابد. هدف و برنامهریزی عابدزاده حضور در لیگهای کشوری و بعد لیگ برتر ایران است.
مسیر زندگی عابدزاده پرفرازونشیب بوده؛ از حضور در دو تیم استقلال و پرسپولیس، قرارگرفتن درون دروازه مقابل آمریکا با وجود مصدومیت، اخراج از پرسپولیس توسط شخص علی پروین و رستورانداری و دوری از فوتبال. نقطهعطف تمامی این اتفاقات، اما سال ۱۳۸۰ است که عابدزاده را از پرسپولیس دور کرد و نزدیک بود زندگیاش نیز در همان سال به پایان برسد.
رکورد ماندگار؛ بیشکست در دربی
وحید طالبلو تا سالهای آخر حضورش در استقلال همیشه با افتخار اعلام میکرد که یک وجه مشترک با عابدزاده دارد و آن بیشکستی در دربی است. این رکورد وحید، اما با شوت سرکش کریم باقری شکسته شد تا احمدرضا عابدزاده تنها بازیکنی در ایران باشد که در تمامی دربیها بیشکست بوده است.
این رکورد، اما زمانی جالبتر میشود که بدانیم عقاب آسیا به عنوان دروازهبان هر دو تیم درون دروازه قرار گرفته و شکست نخورده است. این اتفاق برای او میتوانست در دربی جنجالی سال ۱۳۷۹ رخ دهد؛ زمانی که پای احمدرضا لیز خورد تا مهدی هاشمینسب به رؤیایش که گلزنی به پرسپولیس بود برسد، اما علی کریمی در دقیقه ۸۹ اجازه نداد رکورد او شکسته شود. کاپیتان سابق تیم ملی فوتبال ایران همچنین یکی از رکوردداران کلینشیت در این بازی بزرگ است. او با پیراهن استقلال تهران در پنج بازی تنها دو گل دریافت کرد و در هشت بازی برای پرسپولیس تنها پنج گل دریافت کرده است. عابدزاده در تیم استقلال سه کلینشیت به ثبت رساند، اما در زمان حضور در دروازه پرسپولیس توانست در پنج بازی کلینشیت کند.
بازیهای ماندگار؛ بیش از انگشتان یک دست
زمانی که او یک گلر ۱۹ ساله بود، تقریبا اکثر مربیان حدس میزدند که یک نابغه دروازهبانی متولد شده است. بازیهای ماندگار توسط عابدزاده آنقدر زیاد است که نمیتوان به یک مسابقه خاص اشاره کرد. از مهار پنالتیها در جام ملتهای ۱۹۹۶ تا درخشش در بازی پلیآف حضور در جام جهانی ۹۸ مقابل استرالیا، او را نسبت به سایر بازیکنان متمایز کرده است.
جواد خیابانی که همراه تیم ملی ایران عازم استرالیا شده بود تا دیدار برگشت شاگردان ویهرا را مقابل استرالیا گزارش کند، میگوید در ابتدا که تصویر را از تلویزیون میدیدم، تصور کردم این بازی را روی دور تند زدند و اگر خودم گزارشگر مسابقه نبودم، باورم نمیشد که سرعت تیمی استرالیا تا این حد بالاست و اگر عابدزاده آن مهار تکدست را در دقیقه دو نداشت، شاید بازیکنان ایران همان ابتدا روحیهشان را میباختند.
گفتنی است عابدزاده در بازی با ژاپن که باز هم در مرحله پلیآف و پیش از تقابل با استرالیا بود، با برخورد به تیر دروازه دچار مصدومیت شدید زانو شد، اما با این حال مقابل استرالیا به میدان رفت. همین مصدومیت زانو باعث شد تا او دیدار اول با یوگسلاوی سابق را در جام جهانی ۹۸ فرانسه از دست بدهد، اما حساسیت دیدار با آمریکا باعث شد تا نیما نکیسا نیمکتنشین شود تا یک روز رؤیایی دیگر برای عقاب آسیا رقم بخورد.
او با مهار بیش از سه تکبهتک مقابل آمریکا نقش بسزایی در پیروزی بزرگ مقابل این تیم داشت. رقمزدن خاطرات ملی، اما برای عابدزاده خیلی زود تمام شد؛ چرا؟ چون سال ۱۳۸۰ برای او فرا رسید….
سال ۸۰، نقطهعطف زندگی احمدرضا؛ اخراج از پرسپولیس تا پنالتی با مرگ
ششم فروردین ۱۳۸۰ و در اوج دعواهای مدیریتی در باشگاه پرسپولیس خبر اخراج هشت بازیکن پرسپولیس از سوی علی پروین منتشر شد. در آن زمان اکبر غمخوار مدیرعامل پرسپولیس تهران بود. احمدرضا عابدزاده مهمترین نفر در بین این اخراجیها بود که گفته میشد به علت شرکت در میهمانی ترتیب دادهشده از سوی عباس انصاریفرد (مدیرعامل وقت باشگاه) به مناسبت صعود پرسپولیس در جام باشگاههای آسیا، مورد غضب پروین قرار گرفته است.
رضا شاهرودی، ادموند بزیک، محمد برزگر، هادی مهدویکیا، علی اکبریان، مجتبی فرجی و مهدی نکونام دیگر بازیکنان اخراجی بودند. البته عابدزاده دوباره به تیم بازگشت، ولی تعداد دیگری از اخراجیها مثل بزیک و مهدویکیا برای همیشه از پرسپولیس جدا شدند. هادی مهدویکیا در گفتگو با ورزش ۳ درخصوص اخراج دستهجمعی اینطور میگوید: «علی پروین تصور میکرد که در پرسپولیس باندی تشکیل شده با مدیریت آقای عابدزاده به همین خاطر همه ما را اخراج کرد. همچنین علی پروین اصولا از احمدرضا خوشش نمیآمد».
هرچند عابدزاده به تیم برگشت، اما همین دلچرکینی باعث شد تا با انجام یکی، دو مسابقه برای پرسپولیس از این تیم جدا شود و فوتبال را کنار بگذارد. اواخر همین سال بود که خبر سکته مغزی عابدزاده در ۱۲ اسفند، مردم ایران را به شوک فرو برد. بیمارستان کسری هر روز شاهد حضور هزاران نفر از علاقهمندان به احمدرضایی بود که به کما رفته بود و به شکل معجزهآسایی به زندگی برگشت. او تا مدتها قدرت تکلم بالایی نداشت، اما امید به زندگی باعث شد تا به مرور به شرایط آرمانی برگردد.
بازگشت به فوتبال؛ حکم ۵۴ ضربه شلاق تا حضور در آمریکا
عابدزاده در اواسط دهه ۸۰ به عنوان مربی دروازهبانها به فوتبال برگشت. او که در دوران افشین قطبی و یکی، دو فصل بعد از آن نیز در پرسپولیس حضور داشت، مدتی را هم در راهآهن مربی دروازهبانها بود، اما تصمیم گرفت به آمریکا مهاجرت کند تا با تأسیس یک آکادمی مدرن دروازهبانی، نوجوانانی را برای این پست پرورش دهد. فروردین ۱۳۹۱ بود که خبری روی خروجی برخی خبرگزاریها منتشر شد که از ممنوعالخروجبودن احمدرضا عابدزاده و محکومیت او به تحمل ۵۴ ضربه شلاق خبر داده بود.
عابدزاده در گفتگو با عصرایران در مورد محکومیت ۵۴ ضربه شلاق اینطور توضیح داد: «روز اول فروردین قصد سفر به آمریکا و دیدن پسرم پس از یک سال را داشتم که در فرودگاه متوجه شدم ممنوعالخروج هستم و وقتی پیگیری کردم فهمیدم به تحمل ۵۴ ضربه شلاق نیز محکوم شدهام. من سال ۷۲ و در دیدار تیم ملی ایران برابر چینتایپه دچار مصدومیت شدید شدم و پایم را به تیغ جراحان سپردم که دکتر مددی این عمل را انجام داد، اما پایم کوتاه و بلند شد و پزشکان آلمانی تأیید کردند که مقصر این اتفاق پزشک جراح بوده است. از همین رو به خاطر مصاحبهای که با یکی از روزنامههای کشورمان انجام دادم، دکتر مددی از من شکایت کرد که ظاهرا احضاریه سه بار به آدرس دیگری رفته است و پلاک مغازه من در احضاریه اشتباه خورده بود». هرچند این ماجرا در نهایت ختم به خیر شد، اما خاطره بدی را برای دروازهبان سابق تیم ملی ایران بر جای گذاشت.
رستورانداری هم نتوانست احمدرضا را آرام کند
ظاهرا حضور در فوتبال دیگر برای عابدزاده جذاب نبود به همین دلیل تصمیم گرفت رستوران خودش را اطراف متل قو افتتاح کند؛ بیهیاهو و حواشی؛ همهروزه مردم برای دیدن عابدزاده آنجا صف میکشیدند تا گپوگفتی با او داشته باشند و عکسی بگیرند. دستکشهای او در بازی با استرالیا روی دیوار آویزان بود و آنچه نشان میداد، ناامیدی احمدرضا از بازگشت به ورزشی بود که سالها بابتش زحمت کشیده بود.
یک سال اخیر، اما برای عابدزاده باز هم هیجانانگیز رقم خورده چراکه بار دیگر طعم «رقابت» را چشیده است. او تیم خودش را تأسیس کرده و با بازیکنان جوان و مستعد قصد دارد برگ دیگری از زندگی پرتلاطمش را به نمایش بگذارد. «نماد لبخند درون زمین» که همه چیز را در فوتبال دید و تجربه کرد؛ از حضور در جام جهانی، موفقیت در جام ملتها، اخراج توسط علی پروین، دستوپنجه نرمکردن با مرگ تا ممنوعالخروجی و رستورانداری، حالا آرام و بیصدا قصد دارد پروسه جدیدی را رقم بزند با «افسیعابدز».