رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، یکی از افتخارآمیزترین اسناد برای اقناع افکار عمومی در جهت باور قابلیتهای زن ایرانی را، خاطرات بعضی از زنان آزاده در دوران ۸ سال جنگ تحمیلی و حتی قبل از آن در پیروزی انقلاب اسلامی، دانست.
آیت الله هاشمی رفسنجانی در این پیام، ابراز امیدواری کرد که نتایج این اجتماع و مباحث آن، تقویت عاقلانه جامعه زنان برای احقاق حقوق بر حقشان باشد.
قلم، متن کامل این پیام به شرح ذیل است:
یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوباً و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقیکم
(سوره مبارکه حجرات، آیه شریفه ۱۳)
روزی که اسلام ندای عدالت اجتماعی را با همه ابعادش در سرزمین حجاز سر داد، هنوز اکثریت مطلق مردم بر بستر جهالت در خواب غفلت بودند و به قول قرآن کریم در آیات ۵۸ و ۵۹ سوره نحل «وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِالْأُنثَی ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ کَظِیمٌ یَتَوَارَی مِنَ الْقَوْمِ مِن سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَیُمْسِکُهُ عَلَی هُونٍ أَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرَابِ أَلَا سَاءَ مَا یَحْکُمُونَ»، هرگاه برای یکی از آنان مژده آورند که صاحب دختر شده است، چهرهاش سیاه میگردد، در حالی که خشم و اندوه خود را فرو میخورد، از بدی آنچه به آن بشارت داده شده، از قبیله خود روی میپوشاند. آیا آن دختر را با خواری نگاه دارد یا در خاک پنهانش کند و چه بد داوری میکنند!
تغییر این نگاه مردم، یکی از معجزات اجتماعی پیامبر اکرم(ص) بود که بعدها با تعبیر «ام ابیها» برای حضرت فاطمه(س)، زن را به اوج عزت و افتخار در خانواده و به تبع آن در جامعه رساند.
در این فرصت اندک، از فراز و فرودهای جایگاه زن در ادوار مختلف اسلام میگذرم و به مقطع انقلاب اسلامی میپردازم. از همان نخستین روزهای شروع مبارزه، متوجه خلاء بزرگ حضور زنان در عرصههای علم و دانش بودیم که خانوادههای متدین به خاطر فضای اجتماعی، فرهنگی و آموزشی آن روزها، اقبالی به تحصیل دختران خویش نداشتند. برای جبران این وضعیت، مدارس خاصی را با کمک متدینین بازار راه اندازی کردیم که فارغ التحصیلان آن مدارس از نخستین زنان مدیر، در سالهای اول انقلاب بودند.
اگرچه توطئههای گوناگون اوایل انقلاب اسلامی، فرصت پرداختن به امور زیربنایی، از جمله ارتقای تحصیلی فرزندان ایران را از انقلاب گرفت و پس از آن گرفتار یک جنگ تحمیلی ۸ ساله شدیم، اما در تمام این سالها، زنان به سهم خود، پا به پای مردان از انقلاب و تمامیت ارضی ایران دفاع کردهاند که خاطرات بعضی از زنان آزاده، یکی از افتخارآمیزترین اسناد برای اقناع افکار عمومی در جهت باور قابلیتهای زن ایرانی است، هرچند در تمام این سالها دگماندیشان، تندروها و افراطیون با بهانههای بنیاسرائیلی سعی در حصر زنان تحصیلکرده و اجتماعی در چاردیواری منزل داشتند، اما تحصیل زنان در مقاطع تحصیلی و حتی حضور آنان به عنوان مدیر، دبیر و استاد دانشگاه، راهی را پیش روی جامعه گشود که دیگر با هیچ سنگی بسته نخواهد شد.
زن ایرانی که روزگاری متاعی برای سوءاستفادههای جنسیتی و حتی گاهی سیاسی بود، امروز به چنان جایگاهی رسیده که با آزاداندیشی دینی و نواندیشی اسلامی، به فکر فتح قلههای مدیریتی کشور است که البته این مهم مستلزم رعایت شرایط و شروط خاص است.
اولاً زنان ایرانی باید به این حقیقت مسلّم در انقلاب اسلامی به عنوان دستاورد مردمسالاری دینی اعتماد کنند تا به عنوان نیمی از جمعیت جامعه، با مشارکت فعال و مؤثر در انتخابات، مطالبات خویش را در صندوقهای رأی فریاد کنند و کسانی که قابلیت، توانایی و ظرفیت انجام وظایف انتخابی و انتصابی را دارند، از اعلام آمادگی و نامزدی نترسند و وارد میدان عرضه اندیشههای خویش برای انتخاب مردم شوند. البته زن تحصیلکرده حتی اگر عرصهای برای نشان دادن تواناییهای مدیریتی خویش نیابد و با تعابیر «همسر» و «مادر» در خانواده بماند، زیربناییترین خدمت را با تربیت فرزندانی باسواد به جامعه مینماید که کمترین دستاورد آن حضور خیل دختران و پسران باسواد و درخشش آنها در آزمونهای ملی و المپیادهای بینالمللی است که الان شاهد آن هستیم.
اینجانب با تشکر از حسن سلیقه زمانی دستاندرکاران برگزاری «دومین گردهمایی استانی زنان تلاشگر در عرصه اصلاح و توسعه» آن هم در آستانه برگزاری دو انتخابات سرنوشتساز مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی، امیدوارم نتایج این اجتماع و مباحث آن، تقویت عاقلانه جامعه زنان برای احقاق حقوق بر حقشان باشد که البته باید بدون تعصبهای مثبت و منفی بر استعدادها و ظرفیتهای زنان ایرانی تأکید شود.