قلم، گفت و گوی صبا شعردوست از روزنامه الکترونیک امید ایرانیان با رسول منتجب نیا را در ادامه می خوانید:
آقای منتجب نیا، میخواهم از سال ۸۴ و جدایی آقای کروبی از مجمع روحانیون بپرسم. دلیل خروج آقای کروبی از مجمع روحانیون کاملا آشکار بود و بارها درباره آن صحبت شد اما میخواهم بدانم که دلیل خروج شما هم از مجمع روحانیون همان دلیل آقای کروبی بود یا شما در حمایت از ایشان صرفا از مجمع خروج کردید؟
دلیل خروج آقای کروبی از مجمع روحانیون اقدام غیر تشکیلاتی بود. چرا که مجمع روحانیون مبارز به آقای کروبی به اختیار و تمایل خود رأی داده بودند اما بعد از این تصمیم تشکیلاتی عدول کردند. البته دوستان اصرار داشتند که آقای کروبی خارج نشود چون مجمع به آقای کروبی گره خورده بود اما آقای کروبی نپذیرفتند. وقتی او خارج شد ما صحبتهایی کرده بودیم که ما باید علاوه بر تشکیلات صنفی مجمع باید تشکلهایی را داشته باشیم که در مدارس و اصناف مختلف فعالیت کنند حال اینکه مجمع روحانیون صنفی است. در دوران اصلاحات هم ما پیشنهاد کردیم که به ما اجازه بدهند ما واحدهای صنفی دیگری را تشکیل دهیم که مورد موافقت وزارت کشور قرار نگرفت و اعلام کرد که اگر میخواهید این کار را کنید باید مجمع را به حزب تبدیل کنید. ما هم محدود میشدیم در صنف روحانیت و نمیتوانستیم با بدنه جامعه غیر روحانی ارتباط داشته باشیم و این ایرادی بود که به تشکیلات ما وارد میشد و ما دنبال راه حل بودیم. من و آقای محتشمیپور و آقای کیان ارثی تصمیم گرفتیم حزب تشکیل دهیم تا بتوانیم با قشرهای مختلف ارتباط بگیریم. البته مدتی بعد آقای علی اکبر محتشمی پور و آقای کیان ارثی عذرخواهی کردند که وارد تشکیلات نمیشوند ولی در عین حال حاضرند کمک کنند. به همین دلیل من ماندم و آقای کروبی که البته چند روز بعد آقای ابوالفضل شکوری و محمد باقر ذاکری هم به ما پیوستند که شدیم ۴ نفر که از مجمع جدا شدیم و مستقلا کار را آغاز کردیم
اما شما میتوانستید از مجمع خروج نکنید و در عین حال با حزب اعتماد ملی هم کار کنید. همان طور که آقای خاتمی چنین کاری کردند.
اتفاقا بعد از خروج آقای کروبی از مجمع دوستان خیلی به من اصرار کردند که در مجمع روحانیون بمانم. چون من نزدیک به ۲۰ سال مسئول اجرایی مجمع بودم و خروج من به کار لطمه میزد. اما اساسنامه حزب تاکید داشت که اعضاء عضو تشکل سیاسی نباشند و مجمع هرچند که صنفی بود اما صنفی سیاسی بود. علاوه بر این در عمل هم چه بسا ممکن بود انسان دچار تناقض شود. البته دوستان مجمع هم از من خواستند که اعلام نکنم که از مجمع خروج کردهام و من هم رسما این کار را نکردم و خیلیها هنوز فکر میکنند که من عضو مجمع روحانیون هستم. به هر حال من شخصا با دوستان مجمع مشکلی نداشتم هرچند که گلایه آقای کروبی را وارد میدانستم. ضمن اینکه آقای کروبی به اعتماد من حزب اعتماد ملی را راه انداخته بود و من باید در اعتماد ملی میبودم.
اما به نظر میرسید که خروج شما به همراه آقای کروبی ازمجمع هرچند که رسما اعلام نکردید اما خروج دلگیرانهای از مجمع بود؟
همین طور است. البته انگیزه من دلخوری از مجمع نبود اما این گلایه را من داشته و دارم کما اینکه آقای کروبی هم هنوز این گلایه را دارند. به هر حال با توجه به اینکه تصمیم داشتیم اعتماد ملی را راه بیاندازیم ماندن من دیگر به مصلحت نبود.
چرا مجمع، تشخیص داد که از آقای کروبی حمایت نکند؟
اختلاف سلیقههایی وجود داشت که دوستان مجمع باید پاسخ دهند.
حالا برسیم به اعتماد ملی امروز. حزبی که موجبات برخی نگرانیها را برای برخی از جریانات اصلاحات به واسطه اظهار نظرهایش فراهم کرده است. مثلا اینکه شما مدتی پیش درباره شورای راهبردی و شورای مشورتی و حتی صحبت از لیست جداگانه کرده بودید. اینکه ممکن است این اظهارنظرها شکافی را در درون جریان اصلاح طلب ایجاد کند و چیزی که در پیشینه جریان اعتماد ملی در گذشته هم وجود داشته است.
در سابقه اعتماد ملی واقعا چنین چیزی نیست اگر منظور شما انتخابات سال ۸۴ است که باید بگویم که وقتی مجمع کاندیدایی را انتخاب و اعلام حمایت کرده، نباید پشتش را خالی کند و یا تصمیمش را عوض کند. آقای هاشمی که شخصیت مستقلی بود و نمیشد از او به عنوان اصلاح طلب نام برد. بعد هم آقای معین آمد که به حکم حکومتی تایید شد و در صحنه ماند. آقای کروبی هم که بود که به قطع میگویم که اگر آن دخل و تصرفها در انتخابات نمیشد، یا آقای کروبی و یا آقای هاشمی رئیس جمهور شده بود.
دخل و تصرف در نتیجه انتخابات؟!
فردای انتخابات سال ۸۴، نتایج باید توسط رئیس ستاد انتخابات وزارت کشور اعلام میشد. حتی من خبر داشتم که آقای کروبی در ۱۲ استان نفر اول است. در اعلام نتایج هم آقای کروبی نفر دوم بود. اما یک مرتبه دیدیم که آقای الهام به عنوان سخنگوی شورای نگهبان پشت تلویزیون ظاهر شد و گزارش داد. من به آقای موسوی لاری وزیر کشور وقت، زنگ زدم و گفتم که این چه بازی است؟ این کار قانونی است؟ او گفت که نه غیر قانونی است. گفتم که شما مسئول انتخابات کشور هستید پس چرا اجازه میدهید که تخلف شود؟ او گفت که از دست ما خارج شده است و شورای نگهبان تریبون را به دست گرفته است. این کار برای اولین بار بعد از انقلاب و خلاف قانون صورت گرفت. من گفتم که شما اعلام کنید که از دست ما خارج شده است اما خب چنین هم نشد. پس درگذشته اگر تقصیری و یا اختلاف افکنی یا مخالفت با اجماع اصلاح طلبان بوده، از ناحیه رقبای کروبی بوده است و حق مسلم او کاندیدا شدن بود و این مجمع بود که میانه راه تصمیمش را عوض و عیر تشکیلاتی عمل کرد نه آقای کروبی.
برگردیم به ادامه مطلب….
بله در انتخابات سال ۹۲ هم حزب اعتماد ملی هر چند که هنوز جلساتش غیر رسمی بود اما نقش پر رنگی در انتخابات داشت و ما اعلام کردیم که موظف هستید که از یکی از دو نفر یعنی آقای روحانی و عارف حمایت کنید. اسناد مکتوب هم داریم که در دوران انتخابات روسای ستاد آقای روحانی اغلب از اعضا یا مسئولان حزب اعتماد ملی بودهاند. بعد از انتخابات هم من اولین کسی بودم که پیشنهاد کردم برای انتخابات مجلس یکی شویم و طرحی نوشتم و به آقای خاتمی دادم. بنابراین ما همیشه پرچم وحدت را بالا نگه داشتهایم چه در سال ۸۴ و چه در سال ۹۲ و چه در انتخابات آتی.
الان یعنی مشکلی درون جریان اصلاحات نیست چون خیلیها فکر میکنم که بیش از اینکه باید نگران انتخابات باشیم، باید نگران تعارضات درون جریان اصلاح طلبی بود.
الان از نظر شکلی قضیه حل شده است و قرار است کلیه سیاست گذاریها در شورای عالی تصمیم گیری شود و در استانها چیزی به نام کمیته راهبردی و یا مشورتی نباید مطرح باشد و هر چه شورای سیاست گذاری گفت دیگر همان است. بنابراین درون جریان اصلاحات واقعا همه به فکر وحدت هستند و بس.
خب پس الان بحثها پیرامون ائتلاف با جریان اصولگرای معتدل هم درون اصلاح طلبان به پایان رسیده و تصمیم گیری شده است؟
اصلا در این باره تصمیم گیری نشده است. من فکر میکنم که بحث ائتلاف گمانه زنیهای فردی است. الان آخرین تصمیم این است که لیست اصلاح طلبان فقط اصلاح طلبان هستند و در رأس آن هم یک شخصیت اصلاح طلب یعنی آقای عارف است.