علی سرزعیم – کارشناس اقتصادی – با تسلیت درگذشت جمشید پژویان یادداشتی را منتشر کرد که در ادامه میخوانیم:
خبر درگذشت دکتر پژویان جامعه علمی و خصوصا دانشآموختگان اقتصاد را داغدار کرده است و از اینرو به خانواده ایشان و جامعه علمی درگذشت ایشان را تسلیت میگویم. من هیچ وقت فرصت ملاقات و مصاحبت با ایشان را نداشتم و حقیقتا شناختی از منش یا دانش ایشان ندارم و به همین دلیل قضاوتی در این زمینه ندارم و مثل همه انسانهای دیگری که شناخت ندارم فرض را بر خوبی گذاشته و از خداوند کریم غفران و رحمتش را برای ایشان خواستارم.
تنها نکتهای که در مورد مرحوم دکتر پژویان برای من جالب و جذاب بوده و هست توفیق ایشان در تاثیرگذاری بر یکی از سیاستمداران معاصر است. در تاریخ بعد از انقلاب تلاشهای نافرجام زیادی توسط اقتصاددانان صورت گرفت تا اهالی سیاست را به سمت سیاستهای اقتصادی درست راهنمایی کنند. متاسفانه اکثر این تلاشها بیثمر یا کم ثمر بود و طبقه سیاستمداران ایرانی مقاومت سختی در برابر هر مشاوره و راهنمایی نشان داده و میدهند. دلیل این سرسختی و مقاومت در برابر توصیههای درست خود نیاز به تحلیل و بررسی جدایی دارد اما آنچه از بیرون به نظر میرسید و نقل و قول شده است آنست که مرحوم دکتر پژویان در کمک به آقای احمدی نژاد در جهت یابی درست در سیاستگذاری اقتصادی توفیقات خوبی داشت. از این جهت شاید دکتر پژویان را بتوان موفقترین یا یکی از موفقترین اقتصاددانان معاصر قلمداد کرد زیرا توانست به رغم موضعگیری سخت و منفی عموم سیاستمداران ایرانی نسبت به اقتصاددانان، این سد ذهنی را بشکند و بتواند به یکی از آنها که اتفاقا از سرسختترینها نیز بوده نزدیک شده و با او گفتگو کند و به هدایت جریان سیاستگذاری یاری رساند.
آقای احمدی نژاد شخصیتی بود که در دوره اول حکمرانی خود اعتماد به نفس زیادی داشت و تصور میکرد که برنامههای خوبی برای توسعه سریع ایران از یک سو و بهبود عدالت از سوی دیگر در ذهن دارد. متاسفانه زمان نشان داد که هیچ کدام از این تصورها صحیح نبوده است. گفته میشود مرحوم پژویان و شاگردان ایشان نقش مهمی در هدایت آقای احمدی نژاد به سمت اصلاح قیمت حاملهای انرژی و پرداخت منابع حاصله به شکل یارانه نقدی داشتند.
اگر این حرف درست باشد باید این خلاقیت سیاستی را مهمترین یادگار مرحوم پژویان در نظام سیاستگذاری دانست. اگرچه این ایده درست در عمل به شکل ناقص و نامناسبی اجرا شد اما با همه اینها شاید مهمترین توفیق و دستاورد آقای احمدی نژاد در هشت سال ریاست جمهوری، اجرای همین سیاست باشد. ایده پرداخت یارانه نقدی تا قبل از آقای احمدی نژاد تنها در میان برخی اقتصاددانان مطرح بود و آقای خاتمی جسارت انجام چنین خلاقیتهای سیاستگذاری را از خود بروز نداد. به باور اینجانب کلید طلایی اصلاح ساختار اقتصادی در ایران در همین ابزار است. یارانه نقدی راهی است برای بهبود کارایی و بهبود همزمان برابری و چه چیزی از این بهتر میتوان در عرصه سیاستگذاری پیدا کرد؟
اگرچه آن مرحوم در اقناع رئیس جمهور وقت در توجیه یارانه نقدی موفق بود اما در توجیه جامعه روشنفکری و دانشگاهی در مورد محاسن این روش ناکام ماند و عملا چنان تصویر منفی از این اقدام ساخته شد که دولت آقای روحانی هیچ وقت جرات نکرد تا به این ابزار سیاستی به شکل درستی نگاه کند و آن را جدی بگیرد. نتیجه این وضعیت البته بروز فاجعههایی چون دلار ۴۲۰۰ و منابع هدر رفته کلان بوده است.
من به شخصه هیچ شناخت و اطلاعی از عملکرد آن مرحوم در شورای رقابت ندارم و امیدوارم کسانی که با ایشان در آن عرصه همکار بودند بدون سوگیری قضاوتهای خود را در معرض دید همگان قرار دهند اما معتقدم یارانه نقدی که یادگار آن مرحوم به شمار میرود به تنهایی برای ارزشمند شدن کارنامه حضور یک اقتصاددان در عرصه سیاستگذاری کافی است. خدایش بیامرزاد و او را غریق رحمتش فرماید. آمین.
انتهای پیام