قاضی میرزایی که براساس تجربیات و رسیدگی به پرونده های جنایی حساس، احتمال انتقامی مرگبار را می داد، بلافاصله از گروه ویژه کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی خواست سوابق مقتول ۵۳ ساله را مورد کنکاش های دقیق پلیسی قرار دهند.یک روز بعد مشخص شد که حبیبا… از حدود یک سال قبل به طور غیرمجاز در ایران زندگی می کرد و قبل از آن نیز به مدت ۱۰ سال به اتهام ارتکاب جنایت مسلحانه در زندان افغانستان تحمل کیفر کرده است! با به دست آمدن این اطلاعات، تحقیقات قضایی بر انگیزه جنایت به قصد انتقام متمرکز شد.ادامه بررسی ها بیانگر آن بود که گرای این جنایت هولناک، از آن سوی مرز صادر شده است و عاملان جنایت نیز پس از ارتکاب قتل به کشور افغانستان گریخته اند چرا که هویت یکی از موتورسواران به نام محمدنبی برای کارآگاهان نمایان شد و رصدهای اطلاعاتی نشان داد او دارای ۱۶ فقره سابقه کیفری با عناوینی متفاوت در زندان مشهد است ولی از زمان ارتکاب قتل دیگر هیچ سابقه ای از او در زندان های کشور وجود ندارد.به همین دلیل ردزنی های اطلاعاتی به مرزهای شرقی کشور کشید تا این که قاضی میرزایی دستورات محرمانه ای را برای رصدهای مرزی به کارآگاهان صادر کرد و این گونه کارآگاهان با استفاده از شگردهای اطلاعاتی متهم را در خارج از کشور شناسایی کردند اما متهم فراری که می دانست به زودی از طریق پلیس اینترپل یا دیگر شیوه های اطلاعاتی در دام کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی گرفتار می شود دوباره تصمیم گرفت مخفیانه به ایران بازگردد.بنابر این گزارش ، در همین اثنا بود که کارآگاهان از طریق منابع و مخبران اطلاعاتی به سرنخ هایی دست یافتند که نشان می داد: «محمد نبی» جوان ۳۷ ساله از راه های صعب العبور و به صورت غیرقانونی وارد ایران شده و در تهران مخفی شده است.ادامه روند اطلاعاتی در روزهای کرونایی شدید کشور، کارآگاهان را با نظارت دقیق قاضی میرزایی به مخفیگاه متهم فراری رساند بررسی ها بیانگر آن بود که «محمدنبی» در کنار یکی از اتوبان های تهران بساط فروش عینک دودی دارد و برای آن که شناسایی نشود نیز از عینک های سیاه و درشت استفاده می کند.
با این اطلاعات و اعطای نیابت قضایی از سوی قاضی شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، این متهم فراری در تهران دستگیر شد و به مشهد انتقال یافت. او که در مراحل اولیه بازجویی ارتکاب قتل را پذیرفته بود، هنگام بازسازی صحنه جنایت در حضور قاضی ویژه قتل عمد، زوایای دیگری از این قتل وحشتناک را فاش کرد.
او که توسط کارآگاهان به محل ارتکاب قتل هدایت شده بود با معرفی کامل خود مقابل دوربین قوه قضاییه ایستاد و گفت: من «انتقام خون» گرفتم! حبیب ا… دوتن از عموهایم را در افغانستان با شلیک گلوله از سلاح کلاشینکف به قتل رسانده و یکی دیگر از بستگانم را مجروح کرده بود که بعد از آن معلول شد. اگرچه ریش سفیدان و بزرگان مداخله کردند و حبیب ا… بعد از تحمل ۱۰ سال زندان با اعلام گذشت اولیای دم آزاد شد اما چیزی نصیب ما نشد!
حبیب ا… همان زمان گفت: شما رضایت بدهید، اگر دستتان به من رسید مرا بکشید! با این حال از روزی که آزاد شد من او را تعقیب می کردم تا به قتل برسانم. اگرچه باز هم از او می ترسیدم ولی وقتی مطمئن شدم که محل زندگی اش در مشهد را تغییر نداده است به اتفاق برادرم (عبدالستار) و پسرعمویم (عین الحق) از هرات به مشهد آمدیم و چند روز او را تعقیب کردیم تا این که در یک فرصت مناسب با ضربات تبر و چاقو وی را به قتل رساندیم!
متهم این پرونده جنایی که ابراز پشیمانی می کرد در ادامه اعترافاتش گفت: وقتی آخرین ضربه تبرزین را بر گردن حبیب ا… زدم و شکاف عمیقی ایجاد شد، خیلی دلم به حالش سوخت اما من به قصد «انتقام خون» به مشهد آمده بودم و پس از آن هم دوباره به افغانستان گریختیم تا این که من تصمیم گرفتم چند ماه بعد به ایران بازگردم و مخفیانه زندگی کنم اما نمی دانم چگونه کارآگاهان آگاهی رسیدند و مرا دستگیر کردند!این گزارش حاکی است: در ابتدای بازسازی صحنه جنایت که سرهنگ بهرام زاده (رئیس دایره قتل عمد آگاهی) نیز حضور داشت ابتدا سرهنگ نجفی (افسر پرونده) به تشریح خلاصه ای از محتویات این پرونده جنایی پرداخت و چگونگی شناسایی و دستگیری متهم را شرح داد و در پایان نیز قاضی با تجربه ویژه قتل عمد با صدور قرار قانونی، محمد نبی را برای هفدهمین بار روانه زندان کرد تا این پرونده جنایی دیگر مراحل دادرسی را طی کند.