عکس سلفی “فلیکس نادار”
جواد نوائیان رودسری| تاریخ عکاسی مدرن، از سال ۱۸۲۷ (۱۲۰۶ خورشیدی) آغاز میشود؛ زمانی که ژوزف نیپس فرانسوی توانست نخستین عکس تاریخ را بگیرد؛ عکسی که برخلاف نمونههای پیش از آن، پایدار ماند، محو نشد و یکی از مهمترین هنرهای تاریخ بشر، با تولد آن شکل گرفت.
نیپس اگرچه گام مهمی در مسیر عکاسی هنری برداشت، اما تجاریکردن این هنر، انسانهایی را میطلبید که شمّ اقتصادی قوی داشتهباشند؛ افرادی که بتوانند یک فناوری مدرن را، به وسیلهای برای تجارت و کسب درآمد تبدیل کنند.
نخستین عکاسان، از طریق عکاسی از افراد و شخصیتها و البته به سفارش و خواست خود آنها، امرار معاش میکردند. اما قیمت بالای تهیه عکس از یکطرف و از طرف دیگر، ناشناختهبودن این هنر نزد مردم، باعث میشد که عکاسان اولیه، ناچار باشند برای امرار معاش به دنبال شغل دوم بگردند!
با اینحال، در سال ۱۸۵۰، یک جوان ۳۰ ساله فرانسوی، دست به اقدامی زد که باعث شد عکاسی به هنری همهپسند تبدیل شود. گارسپار فلیکس تُرناشُن، مشهور به فلیکس نادار، عکاس هنرمندی بود که به این صنعت، جنبه تجاری داد و با استفاده از نبوغ خود، پای عکس را به خانه همه مردم دنیا بازکرد؛ چگونه؟ عرض خواهم کرد.
از نویسندگی تا عکاسی
فلیکس نادار در سال ۱۸۲۰ (۱۱۹۹ خورشیدی)، در پاریس متولد شد؛ سر پرشوری داشت و میخواست خیلی زود به همهچیز برسد. به همین دلیل، مشاغل معمولی او را اقناع نمیکرد؛ هنوز خیلی جوان بود که کار روزنامهنگاری را در جراید گمنام فرانسوی آغاز کرد و مدتی بعد، همزمان با نویسندگی، به طراحی کاریکاتور رو آورد که در آن زمان به هنری همهپسند تبدیل شده بود.
فلیکس نادار در سال ۱۸۲۰ (۱۱۹۹ خورشیدی)، در پاریس متولد شد؛ سر پرشوری داشت و میخواست خیلی زود به همهچیز برسد. به همین دلیل، مشاغل معمولی او را اقناع نمیکرد؛ هنوز خیلی جوان بود که کار روزنامهنگاری را در جراید گمنام فرانسوی آغاز کرد و مدتی بعد، همزمان با نویسندگی، به طراحی کاریکاتور رو آورد که در آن زمان به هنری همهپسند تبدیل شده بود.
نادار به عضویت انجمن نویسندگان فرانسه درآمد و آنجا بود که با افرادی مانند الکساندر دوما (پدر) و بالزاک دمخور شد. هنگامی که برای نخستینبار دوربین عکاسی و کارایی آن را دید، علاقه مفرطی را به آن در وجودش احساس کرد.
به همین دلیل، یک دوربین خرید و عکاسی هم به فعالیتهای قبلیاش اضافه شد. اما نادار، دلش نمیخواست در شیوه هنری خود، مقلّد باشد؛ این بود که به دنبال ماجراجویی با هنر عکاسی رفت؛ ماجراجوییهایی که سرانجام او را به ثروت هنگفتی رساند.
نخستین عکسهای سلفی و تبلیغی
نادار در شناخت ظرفیت فناوریهای جدید، یک نابغه بود. پس از مشاهده پرواز یک بالون بر فراز پاریس، برای نخستینبار به این فکر افتاد که دوربینی بردارد و با استفاده از بالون، عکسی هوایی از پاریس تهیه کند.
نادار در شناخت ظرفیت فناوریهای جدید، یک نابغه بود. پس از مشاهده پرواز یک بالون بر فراز پاریس، برای نخستینبار به این فکر افتاد که دوربینی بردارد و با استفاده از بالون، عکسی هوایی از پاریس تهیه کند.
او این فکر خود را عملی کرد و نخستین تصویر هوایی جهان، با همین ابتکار، متولد شد و بسیار مورد اقبال و توجه حکومتها قرار گرفت و حتی بعدها، در جنگ و امور نظامی هم از آن بهره بردند. نادار را باید در زمره نخستین سلفیبگیران تاریخ به حساب آورد.
او سلفیهای بسیار هنرمندانهای گرفت که تعدادی از آنها هنوز باقی است. از سوی دیگر، وی برای نخستینبار به طراحی تصاویر تبلیغاتی با عکسهای گسترده پرداخت؛ به این معنا که از یک فرد یا شیء، از همه جهات عکس میگرفت و سپس، عکسها را به صورت پیوسته کنار هم قرار میداد و پوستری زیبا به وجود میآورد.
این ابتکار، بعدها به گستردگی مورد استفاده قرار گرفت و حتی امروز نیز، یکی از ترفندهای شناختهشده در عرصه طراحی پوستر و محصولات گرافیکی است.
شکارهای چرب و شیرینِ «نادار»
با اینحال، آنچه نادار را به شهرت رساند، ترفندها و اقدامات متهورانهاش در عرصه عکاسی نبود؛ او در سال ۱۸۵۰ (۱۲۲۹ خورشیدی) هنگام عکاسی از یک نویسنده معروف، به این فکر افتاد که میتواند با عرضه و فروش تصاویر آنها به مردم، درآمد مناسبی کسب کند. تا پیش از آن، تصاویری که در خانهها نگهداری میشد، نقاشیهایی بود که معمولاً با قیمتی گزاف، توسط نقاشان کشیده و به مشتریها عرضه میشد.
با اینحال، آنچه نادار را به شهرت رساند، ترفندها و اقدامات متهورانهاش در عرصه عکاسی نبود؛ او در سال ۱۸۵۰ (۱۲۲۹ خورشیدی) هنگام عکاسی از یک نویسنده معروف، به این فکر افتاد که میتواند با عرضه و فروش تصاویر آنها به مردم، درآمد مناسبی کسب کند. تا پیش از آن، تصاویری که در خانهها نگهداری میشد، نقاشیهایی بود که معمولاً با قیمتی گزاف، توسط نقاشان کشیده و به مشتریها عرضه میشد.
بسیاری از مردم، به دلیل مشکلات مالی، توان خرید تابلو نقاشی نداشتند و نمیتوانستند تصاویر افراد محبوب خود را به دیوار خانهشان آویزان کنند. به اعتقاد نادار، تهیه و تکثیر عکس سلبریتیهای موردعلاقه مردم، هم ارزان تمام میشد و هم به لحاظ کیفیت بر نقاشی رجحان داشت.
به این ترتیب، از نیمه قرن نوزدهم، نادار به دنبال سلبریتیها افتاد تا از آنها عکس بگیرد؛ وی، این افراد را به آتلیه خود در پاریس دعوت میکرد و بعد، با استفاده از شمّ هنری خود، عکسهایی با نورپردازی و ژستهای مناسب از آنها میگرفت؛ یک نسخه بزرگشده را به خود سلبریتی هدیه میداد و بعد، با استفاده از فناوریهای آن روز، به تکثیر نسخههای بعدی اقدام میکرد.
طولی نکشید که دهها نفر از شخصیتهای مشهور فرانسه و جهان، مقابل دوربین نادار نشستند؛ افرادی مانند ژول ورن (نویسنده فرانسوی)، الکساندر دوما (نویسنده فرانسوی)، انوره دو بالزاک (نویسنده فرانسوی)، پیتر کروپوتکین (نویسنده و سیاستمدار روسی)، ژرژ کلمنسو (سیاستمدار فرانسوی)، ناصرالدینشاه قاجار (شاه ایران)، نیکولو گابریلی (خواننده ایتالیایی)، ایلیا متچینکوف (زیستشناس روسی) و امیل زولا (نویسنده فرانسوی). نادار با توجه به خواست بازار، تصاویر را از بایگانی خود خارج و تکثیر میکرد.
اقبال مردم به خرید این عکسها فوقالعاده بود. بعدها و در دهه ۱۸۹۰، هنگامی که اقدامات نادار به عکاسی وجههای کاملاً تجاری داده بود، سیاستمداران کوشیدند تا از این روش، برای انتشار عکسهای تبلیغاتی استفاده کنند و به این ترتیب، ابتکار نادار، در سراسر دنیا مورد توجه قرار گرفت.
برخی معتقدند که او را باید نخستین شکارچی تصاویر سلبریتیها به شمار آورد؛ به نظر میرسد این ادعا، چندان هم گزاف نیست و باید نادار را مبتکر این کار بدانیم. فلیکس نادار سرانجام در ۲۰ مارس ۱۹۱۰ (۲۹ اسفند ۱۲۸۸)، دار فانی را وداع گفت.
منبع: روزنامه خراسان